ادامه از صفحه اول
آنچه ميسوزد ميراث جهاني هيركاني است
تنها نگاهي به آمارها نشان ميدهد در يك دهه اخير بيش از 200 هزار هكتار از اراضي جنگلي كشور در نتيجه حريق از بين رفته و مساحتي چندين برابر اين هم در نتيجه گسترش معادن، راهها، توسعه كشاورزي و سدسازيها از جنگلهاي كشورمان نابود شده است. اين در حالي است كه در اواخر دهه 70 شمسي با شدت گرفتن روند بهرهبرداري از جنگلهاي شمال و گسترش اعتراضات فعالان محيطزيست، سازمان محيط زيست طرحي را به دولت برد كه به موجب آن خواستار اعلام حفاظت از حداقل 10 درصد مساحت جنگلهاي شمال شد تا اين 10 درصد حداقل براي نسلهاي آينده باقي بماند. همين جا بود كه با تصويب دولت در استانهاي شمالي ايران 10 درصد از عرصههاي جنگلي هيركاني از سوي سازمان منابع طبيعي در اختيار سازمان حفاظت محيط زيست قرار گرفت تا حفاظت شوند. اما امروز بعد از گذشت نزديك به 24 سال از اعلام حفاظت اين جنگلها، متاسفانه هيچ يك از مناطق جنگلي جديد كه از سال 1380 در اختيار سازمان محيط زيست قرار گرفته مجهز به تجهيزات و نيروي انساني كافي نشده تا جايي كه منطقه حفاظت شده چهارباغ كه جنگل اليت در آن قرار دارد و در حال سوختن است با وجود وسعتي نزديك به 20 هزار هكتار تنها با يكي دو محيطبان حفاظت ميشود تا بار ديگر ثابت شود بيشتر مناطق تحت حفاظت محيطزيست تنها روي كاغذ حفاظت ميشوند نه در عمل!
ناگفته پيداست كه وضعيت حفاظتي در ديگر عرصههاي تحت مديريت سازمان محيط زيست و سازمان منابع طبيعي هيچ كدام مطلوب نيست و هر دو سازمان با كمبود نيروي حفاظتي و ضعف زيرساختهاي حفاظتي و آموزشي مواجه هستند. اما پرسش اصلي از دولت است؛ در شرايطي كه كشور در ناپايدارترين شرايط اكولوژيكي قرار دارد چرا به جاي كمك به تامين و تجهيز سازمانهاي مسوول حفظ طبيعت، تازه طرح انحلال سازمان منابع طبيعي و تقسيم وظايفش بين دستگاههاي ديگر را هم مصوب ميكند؟ چرا هواپيماي ايلیوشين سپاه براي اطفاي حريق جنگلهاي تركيه رفت اما براي اطفاي حريق جنگلهاي هيركاني بعد از 20 روز تازه آمد؟ چرا يكبار براي هميشه تجهيزات اطفاي حريق جنگل توسط دولت تهيه نميشود؟ چرا با وجود تحريمها در صنايع نظامي پيشرفت ميكنيم اما در اطفاي حريق جنگل همچنان با بيل و دبه و سرشاخه ادامه ميدهيم؟! چرا روساي جمهور از گذشته تا امروز براي تشديد عمليات ساخت بسياري از طرحهاي عمراني همچون سدها كه عموما حتي مجوز محيط زيستي هم ندارند دستورات غيرقانوني صادر ميكنند اما براي حفاظت از جنگل و اطفاي حريق هيچ دستور موثري صادر نميشود؟ چرا رييس سازمان محيط زيست به عنوان معاون رييسجمهور بعد از گذشت 20 روز از آتشسوزي منطقه حفاظت شده چهارباغ و جنگل اليت، حتي يك سفر ضروري هم به منطقه ندارد تا عمق فاجعه را شخصا ببيند تا بتواند بهتر دولت را براي همكاري و مساعدت با سازمانش همراه كند اما براي سخنراني در اجلاس تغيير اقليم تا برزيل ميرود آن هم در شرايطي كه ايران حتي به معاهده اقليمي پاريس هم ملحق نشده است؟!
جنگلي كه اين روزها پيوسته در آتش ميسوزد از قديميترين جنگلهاي جهان است كه به عنوان ميراث جهاني در يونسكو معرفي شده است. يك موزه زنده طبيعي در نوار جنوبي درياي مازندران است و اهميت آن براي پايداري سرزمينمان و تامين آب و تلطيف اقليم و حفظ امنيت زيستي و غذايي و حتي امنيت ملي كشورمان بسيار بيشتر از آن است كه حتي يك هواپيماي آبپاش را هم از آن دريغ ميكنيم و با بيتوجهي تيشه به ريشه آن ميزنيم.
ديپلماسي امام خميني(ره) در نوفللوشاتو (۳)
اين تمام پيغام من است به كارتر و اما به دولت فرانسه، از رييسجمهور كه در اين كنفرانس (گوادلوپ) از تاييد كارتر از شاه مناقشه كرده است، تشكر ميكنم و ميل دارم كه كارتر را نصيحت كنند كه دست از پشتيباني اين شاه و اين رژيم و اين دولت كه همه خلاف قوانين است، بردارند و كودتاي نظامي را تاييد نكنند و جلوگيري كنند تا ايران آرامش خود را به دست بياورد و چراغ اقتصاد به گردش درآيد در آن وقت است كه ميشود نفت را به غرب و هر كجا كه مشتري هست صادر كند.» در ادامه گزارش آمده است بعد از اين ملاقات ساندرز، معاون وزارت امور خارجه امريكا پيشنهاد ميدهد كه نمايندهاي از جانب دولت امريكا با نمايندهاي از طرف امام خميني(ره) براي رايزني در تماس باشند و امام خميني(ره) قبول و دكتر يزدي را به عنوان نماينده خود معرفي ميكند و امريكا نيز شخصي به نام وارن زيمرمن را معرفي ميكند و اولين ديدار بين نماينده امريكا و نماينده امام خميني(ره) در تاريخ ۲۶ دي ماه ۱۳۵۷مصادف با ۱۶ ژانويه ۱۹۷۹ برگزار ميشود. نماينده امريكا متن نامهاي را به شرح زير ميخواند: «بر اساس اطلاعات و گزارشهاي سوليوان سفير امريكا در تهران، نظاميان ايران مساله كودتا را بهطور جدي بررسي كردهاند، ژنرال هايزر مطمئن است كه او آنها را از اين امر منصرف كرده است. آنها [نظاميان ايران] در اين دوره ساكت و آرام خواهند بود، به شرطي كه سربازان تحريك نشوند. به علاوه دولت من معتقد است كه بيانيه آيتالله خميني داير بر اينكه ارتش را محافظت كنند، خيلي خوب بوده است. ارتش ايران خيلي خوب آگاهي دارد كه تودهايها دعوت به عمليات مسلحانه كردهاند و ارتشيها ترس آن را دارند كه يك عمليات حساب شدهاي توسط تودهايها براي تحريك و درگيري بين ارتش و طرفداران آقا به وجود آيد. نيروهاي نظامي وقوع اين امر را بعد از خروج شاه از ايران و در صورت بازگشت فوري و ناگهاني (آيتالله) خميني احتمال ميدهند. به هر حال ژنرال هايزر مطمئن نيست كه واكنش ارتش در صورت برگشت فوري و ناگهاني آقا به ايران چه خواهد بود. رهبران نظامي علايم و نشانههاي جدي دادند كه در صورت برگشت ناگهاني آقا به تهران براي «محافظت از قانون اساسي» ممكن است وارد عمل شوند. به اين دليل است كه دولت من معتقد است، ضرورت اساسي دارد كه نمايندگان صلاحيتدار آيتالله خميني با رهبران نظامي ملاقات كنند كه به يك تفاهم اساسي برسند بنا به قضاوت دولت من، نظاميها و مذهبيها موضوعات مشابه زيادي دارند كه نبايد با تحريكات تودهايها ناديده گرفته شوند يا از بين بروند. علاوه بر اين، نظاميها آماده هستند كه با نمايندگان صلاحيتدار آيتالله ديدار كنند. اين نظاميان عبارتند از: ژنرال قرهباغي و فرماندهان نيروهاي سهگانه. من به نمايندگي از جانب دولتم مايل هستم كه تاكيد كنم كه اين عمل بسيار اساسي بوده و ضرورتي فوري دارد. در اين ميان، دولت من اميد دارد و اصرار دارد كه شما برنامه بازگشت به ايران را به تاخير بيندازيد تا زماني كه (مذاكرات تهران) به يك تفاهم برسد و امكان بازگشت توأم با نظم و آرامش (ORDERLY) آيتالله فراهم شود... .»
ادامه دارد...