تينا جلالي
فيلم «كج پيله» به كارگرداني هاتف عليمرداني كه در ژانر فانتزي با رگههاي كمدي ساخته شده، به موضوع مهمي ميپردازد و آن خودخواهي طبقه بورژوايي است كه خودش را جداي از مردم ميداند. علاوه بر اين، يكي از كانسپتهاي فيلم شرافت و نجابت مردهاست. كارگردان معتقد است كه برخلاف بعضي از فيلمهاي سينماي ايران كه مردها را المان كلاهبرداري و پدرسوختگي نشان ميدهند او خواسته آنها را شرافتمند و آدم حسابي به تصوير بكشد و كمي واقعيت وجودي مردها را به مخاطب نشان دهد. «كج پيله» با بازي الناز شاكردوست و سروش صحت و نعيمه نظامدوست، اين روزها با استقبال مخاطبان همراه شده و گيشه خوبي دارد. ما با هاتف عليمرداني، كارگردان فيلم درباره ساختار و محتواي فيلم «كج پيله» گفتوگو كرديم كه پيش روي شماست.
بحث را از ساختار فيلم «كج پيله» آغاز كنيم كه در كارنامه شما فيلمي متفاوت است، موافقيد؟
اساسا فيلمهاي كارنامه من تجربهگرا و متفاوت است، تجربه به اين معني كه در هر ژانري فيلم ساختم، از فيلم كودك و اجتماعي را تجربه كردم، منتها در ژانر فانتزي فيلمي نساخته بودم كه «كج پيله» را هم ساختم.
قبل از شروع اكران، «كج پيله» با حواشي زيادي همراه بود، آيا اين حواشي تعمدي و براي جذب مخاطب بود؟
خير، بايد بگويم كه به خاطر اين حواشي ضربه بدي خورديم و مجبور شديم بخش زيادي از فيلم را كوتاه كنيم، دو روز از اكران ما از دست رفت و متاسفانه وارد بازي شديم كه هيچ نفعي براي ما نداشت حتي بعضي نهادها فيلم ما را توقيف كردند. بر اساس تصميم و تفكر اين نهادها، بعضي شهرها هم فيلم ما را توقيف كردند.
«كج پيله» پروانه ساخت و پروانه نمايش داشت؟
«كج پيله» هم پروانه ساخت داشت و هم پروانه نمايش. اما مدير نظارت و ارزشيابي كه در حال حاضر در سازمان سينمايي مسووليت دارد بسيار انسان نازنيني است و حمايت و همكاري خوبي با فيلم ما داشت و من از وزارت فرهنگ اصلا گلايهاي ندارم، چون «كج پيله» دچار حواشي بيرون از وزارت فرهنگ شد.
دليل اين سختگيريها و حواشي حول فيلم چه بود؟
دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي چند وقت پيش گفته بود كه هر شهري نبايد براي خودش تصميم بگيرد.
اما چندين شهر هماهنگ با هم فيلم را توقيف كردند و غمانگيزتر اين است كه به شهرهاي ديگر هم فشار ميآورند كه فيلم «كج پيله» را نمايش ندهند، آخر چرا؟ مدير سينمايي در شهرستان به من گفت فشار شديدي روي ماست كه اكران فيلم «كج پيله» را متوقف كنيم، شما به من بگوييد كدام فيلم را در سينماي ايران سراغ داشتيد كه در گيشه پرفروش باشد، اما به ناگاه 300 سانس آن فيلم را حذف كنند، متاسفانه بايد بگويم فيلم «كج پيله» يكجور توقيف خاموش است، توقيف خاموش به اين معني كه اگر فيلم به صورت رسمي توقيف شود، اين موضوع سروصدا بلند ميكند، پس بهترين كار اين است كه سانسهاي فيلم را به مرور كم كنند و با اين كار به نوعي بيسروصدا فيلم را از پرده پايين بكشند .
شما به بانيان اين موضوع چه گفتيد؟
من به عنوان كارگردان كه در اين فضا كار ميكنم دوست ندارم جنجال به پا كنم؛ اما اگر كارگردان ديگري بود حتما جنجال به پا ميكرد و از اين جنجال به نفع فيلمش بهره ميبرد، ولي من ترجيح دادم در سكوت مشكلات فيلم را تحمل كنم و به جلو برويم، چون ميدانم شرايط براي وزارت فرهنگ سخت شده و فشار شديدي به وزارت فرهنگ ميآورند و من سعي كردم باري روي دوش وزارت فرهنگ نباشم. ولي خب فيلم «كج پيله» مظلوم واقع شده و به شدت داريم ضرر ميكنيم.فيلمي كه به راحتي ميتوانست پرفروش باشد با وضعيت بدي اكران و ناجوانمردانه اكرانهاي اين فيلم متوقف شد. البته بگويم الان هم با اين وضعيت نامناسب، فروش فيلم ما بسيار خوب است.
كمي از شكلگيري ايده فيلم «كج پيله» برايمان صحبت كنيد.
خيلي خوشحالم كه بخش زيادي از منتقدها و روزنامهنگارها با فيلم «كج پيله» همراهي داشتند و از ما حمايت كردند، براي من بسيار مهم است كه قرار نيست هميشه فيلم كمدي سخيف بسازيم كه پرفروش شود. ميتوان فيلم فانتزي ساخت كه ساختار متناسب خودش را داشته باشد و به فروش هم برسد، اگر اين حواشي براي فيلم «كج پيله» به وجود نيامده بود ما ميتوانستيم با اختلاف پرفروشترين فيلم امسال باشيم، اما متاسفانه نشد، به شدت بازيگران فيلم ما را اذيت كردند و آنها را تحت فشار قرار دادند.
اما من آبروداري كردم تا در اين فضا دلواپسان از آب گلآلود ماهي نگيرند، نخواستم دشمن شاد شويم، به همين دليل كوتاه آمدم و از منافع فيلم گذشتم، ولي اين حق فيلم من نبود و اي كاش كمي بيشتر پاي فيلم ميايستادند.
در ساخت فيلم به فيلمهاي خارجي مشابه نگاهي داشتيد؟
حتما نگاه داشتم، از «هارولويد» گرفته تا فيلم «فميلي من» تا نسخههاي ايراني همچون «مرد عوضي» و ... بهطور كل تجربه تغيير هويت هميشه كانسپت شيريني در سينما بوده است، آدمي كه كالبدش با آدم ديگر عوض ميشود و اين موضوع هميشه براي مخاطب جذابيت ايجاد ميكرد.
در وهله اول به اين فكر كردم كه به چه سوژهاي ميتوانم برسم كه هم بفروش باشد و هم ساختار كمدي دمدستي شونه تخممرغي را نداشته باشد، خدا را شكر توانستيم به اين الگو برسيم و راهي پيدا كرديم كه چگونه بدون خطر، مميزيها را پشت سر بگذاريم و با سانسور مواجه نشويم و به نتيجهاي كه ميخواستم برسم رسيدم، آن اتفاقي كه مدنظرم بود با «كج پيله» ايجاد شد، اما من هميشه شرمنده مردم هستم كه در هر شرايطي از فيلمهايم حمايت كردند، همين الان با سانسهاي كج و كوله و وضعيت نامطلوب اكران، فيلم ميفروشد و مورد استقبال است.
جناب عليمرداني، «كج پيله» در لايههاي زيرينش، نقد سينما و حتي تئاتر است و پشت پردهها را كمي نشان ميدهد، موافقيد؟
اساسا در فيلم «كج پيله»، طبقه بورژواي خودخواه كه خودش را جدا از مردم ميداند مورد نقد من است، هميشه نگاهم به فضاي سينما، نگاه وابسته و نزديك به مردم است، من نقد جدي به اين نوع نگاه خودپسندانه داشتم و دارم.
نكته ديگر در اين فيلم خيلي به جد پشت شرافت مردها ايستاديد.
دقيقا، كانسپت من اين بود كه يك مرد ستون و شرافت خانواده است، در بسياري از فيلمها خاصه چند فيلم امسال كه مثل فيلمهاي فارسي، مردها را المان كلاهبرداري و پدرسوختگي نشان ميدهند، اما من خواستم مردي از طبقه، ميدل كلس شرافتمند و آدم حسابي و كمي واقعيت وجودي مردها را به تصوير بكشم.
به نظر شما چنين روايتي از بازيگران، باعث ناراحتي همكاران شما نميشود؟
همكارهاي من در سينما همه درجه يك هستند، كدام يك از همكاران من در سينما اينگونه است؟ بيشترين بازيگرهاي سينما از دوستان صميمي و آدم حسابيها هستند، در اين فيلم طبقه بورژوا، يعني اليت جامعه كه جدا از مردم زندگي ميكند حالا در هر شغل و طبقه و تفكري كه ميخواهد باشد را نقد كردم.
وقتي فيلمنامه را با الناز شاكردوست مطرح كرديد، نظر او درباره اين فيلم چه بود؟
همان ابتدا از الناز پرسيدم نظرت درباره مردها چيست؟ الناز به من گفت: تمام مردهاي زندگي من شرافتمند هستند. الناز ميگفت: پدرم و برادرم هر دو آدمهاي شريفي هستند .
جداي از اين، من بهطور كل با نگاه مردستيز مشكل دارم، همانطور كه با نگاه زنستيز مشكل دارم.
جناب عليمرداني اينكه ژانرها و گونههاي مختلفي را تجربه كرديد و ميكنيد بسيار قابل تامل است، اما به نظر ميرسد زماني كه فيلمهاي با مضمون اجتماعي ميسازيد، فيلمهاي شما توسط منتقدان بيشتر جدي گرفته ميشود، نظر شما چيست؟
كاملا مخالفم، دو فيلم در هاليوود ساختم، وقتي برگشتم ايران، سينماي خارج از مضمون اجتماعي و آن نگاه بلاك باستري و تجربهگرا مرا به سمت خودم كشاند، فيلم بعدي ممكن است در ژانر ديگري باشد، من اعتقاد دارم هر ژانري كه كار ميكنيم و هر فيلمي كه ميسازيم بايد با تمام وجودمان بسازيم، اما خب در ساخت فيلم بايد اقتصاد سينما را هم در نظر بگيريم.
در نظر داشته باشيد ما به عنوان فيلمساز مستقل شكل فيلممان با بسياري از فيلمهاي اكران كه هزينه آنها در توليد است و اصلا وابسته به اكران نيستند فرق ميكند، ما از چرخه سالم سينما ارتزاق و هميشه به اين فكر ميكنيم كه چگونه ميتوانيم به برگشت مالي فيلم اميدوار باشيم.
و سوال آخر، بعضي معتقد بودند فيلم «كج پيله» در روايت دچار لكنت شده، آيا به خاطر سانسورها و حذفيات زياد فيلم است؟
قطعا همينطور است. مگر ميشود لحظات فيلم سانسور شود و بر فيلم تاثير نگذارد؟ هر فيلم من مثل بچه من ميماند، سانسور مثل اين ميماند كه انگشت بچه من را بريده باشند، سانسور پيكر فيلمهاي مرا هميشه زخمي كرده است.
جايي خواندم كه گفته بوديد سانسور فيلمتان، باعث عذاب وجدان شما در نزد مخاطبان شده.
بله، مثل اين ماند كه براي بچهات هر كاري كه بايد بكني، نميكني در حالي كه بايد پاي بچهات بايستي و نميايستي و اين باعث عذاب وجدان ميشود، خاطرم هست در سالي از برگزاري جشنواره فجر، مدير وقت وزارت فرهنگ به من در عين محبت گفت كه فيلمت را خارج از مسابقه جشنواره فجر گذاشتيم كه تو استرس سيمرغ و جايزه نداشته باشي و از جشنواره لذت ببري.
كدام فيلم؟
«به خاطر پونه»، به گواه بسياري از منتقدان آن سال فيلم «به خاطر پونه» ميتوانست جايزه بگيرد و منتقدان هم به شدت جدياش گرفتند ولي خب فيلم به بخش مسابقه نرفت، اما اين را بگويم كه فيلم خوب را هيچ وقت نميتوانند خاك كنند، «به خاطر پونه» در جشنوارههاي خارجي زيادي درخشيد و فروش زيادي هم در گيشه داشت، اما آن زخم همچنان با من هست، حتي 4 دقيقه از فيلم كوتاه شد كه به شدت به روحيه من آسيب زد، حيف كه نسخههاي اصلي فيلم را نگه نداشتم. البته فيلم بعدي من «مردن به وقت شهريور» كمتر سانسور شد، اما «كوچه بينام» هم تجربه تلخي بود يا در فيلم «هفت ماهگي»، مدير وقت وزارت فرهنگ به من زنگ زد كه اگر بخشهايي كه گفتيم از فيلمت حذف نكني، تو و فيلمت را از جشنواره كنار ميگذاريم، يعني اينگونه گروكشي كردند و من مجبور به حذف بعضي صحنهها شدم تا فيلم در جشنواره باشد يا فيلم « آباجان» كه ماجرايش بسيار غمانگيز است، «آباجان» را از جشنواره فجر كنار گذاشتند، اما آن زمان دبير جشنواره با شجاعت فيلم را در بخش مسابقه پذيرفت، اما خب در هيچ بخشي كانديد نشد، دبير جشنواره به من گفت كه گفته بودند فيلم با بازي معتمدآريا نبايد كانديد شود. تنها فيلم من كه با زخم سانسور مواجه نشد، «ستاره بازي» بود كه مدير نظارت آن دوره، پاي فيلم ايستاد و اين براي من مايه خوشحالي بود. اما اتفاقات «كج پيله» در بيرون وزارت فرهنگ است ولي مدير نظارت سازمان سينمايي در اكران اين فيلم بسيار با ما همراه هستند.