«اعتماد» بررسي میکند
ماموريت «بيبي» در «مارئهلاگو»
عبدالرضا فرجيراد: ديدار نتانياهو و ترامپ درحالي انجام شد كه دو رهبر براي مديريت تنشهاي منطقهاي از منظر راهبردي اختلافهاي عميقي دارند
حسن بهشتيپور: نتانياهو سياستمداري بحرانساز است و حالا براي حفظ حيات سياسي خود به دنبال دور تازه تنشزايي است
حديث روشني
بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل در ششمين سفرش به ايالاتمتحده دوشنبه شب در «مارئهلاگو» منطقه پالم بيچ ايالت فلوريدا با دونالد ترامپ ديدار داشت؛ ديداري كه گمانهزنيهاي بسياري دربارهاش مطرح شده، چراكه اين سفر در ميانه تشديد بحرانها در خاورميانه و گسترش بيثباتي در منطقه انجام شده و تصور ميشود هدف از انجامش تلاش دوباره «بيبي» براي دور تازهاي از روياروييهاي پرهزينه با چراغ سبز ترامپ باشد. با اين همه گروهي مدعياند بعيد است رپيس جمهوري ايالاتمتحده اينبار با خواستههاي حداكثري نخستوزيري اسراييل موافقت كند. به نوشته رسانههاي غربي چون سيانان و گاردين، موضوعات مختلفي در دستور كار اين ديدار قرار دارد، اما محور اصلي اين سفر برقراري آتشبس در غزه است كه ماه اكتبر به جنگ دو ساله و ويرانگر ميان اسراييل و حماس پايان داد. با اين همه آنگونه كه گروهي از ناظران ميگويند، اگرچه مرحله اوليه توافقات آتشبس عمدتا اجرا شدهاند -نيروهاي اسراييلي به موقعيتهاي جديدي منتقل شدهاند و حماس نيز تمامي گروگانهاي زنده و تقريبا همه گروگانهاي كشتهشده را آزاد كرده- اما چالشهاي عظيمي پيشروي اجراي مرحله دوم برنامه ۲۰بندي ترامپ وجود دارد. در كنار غزه، نگرانيها درباره احتمال آغاز حملات جديد اسراييل به مقر حزبالله لبنان نيز اوج گرفته، رخدادي كه ممكن است زمينهساز نقض آتشبس با اين گروه شود. علاوه بر اين، ايران نيز يكي ديگر از اهداف ادعايي و احتمالي اسراييل است كه به ادعاي مقامات تلآويو، از برنامه موشكي قدرتمندي برخوردار است و بعد از جنگ دوازده روزه تلاش كرده تا توان موشكياش را ارتقا داده و بازدارندگياش را برجستهتر سازد. اين سفر درحالي انجام شده كه نتانياهو در آستانه انتخاباتي سرنوشتساز قرار دارد و نظرسنجيها نشان ميدهند كه ائتلاف تحت رهبري نتانياهو در صورت برگزاري كارزار توان تشكيل كابينه را نخواهد داشت، زيرا بسياري از رايدهندگان از شكستهاي ناشي از حمله حماس، معافيتهاي نظامي براي مردان يهودي ارتدوكس و رسواييهاي متعدد ناراضي هستند. با اين حال، به ادعاي گروهي ديگر روابط نزديك با ترامپ ميتواند محبوبيت نتانياهو را در ميان رايدهندگان و پايگاههاي راي او افزايش دهد. در همين راستا روزنامه اعتماد با هدف واكاوي اهداف نتانياهو از سفر به امريكا با عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپليتيك و حسن بهشتيپور، كارشناس ارشد روابط بينالملل گفتوگو كرده است.
مشروح اين گفتوگو در ادامه آمده است:
عبدالرضا فرجيراد: نتانياهو درصدد است تا با حمايت ترامپ از سد انتخاباتي كه اميدي به پيروزي ندارد، عبور كند
عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپليتيك در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره اهداف سفر نتانياهو به ايالاتمتحده تشريح كرد: اولا اينكه نتانياهو درخواست اين سفر را مطرح كرده است؛ بهطوريكه شخص ترامپ اعلام كرد دو هفته پيش آقاي نتانياهو از او درخواست ملاقات كرده و احتمالا اين ديدار در هفته آينده انجام خواهد شد. اين نوع بيان ترامپ نشان ميدهد كه نتانياهو به صورت جدي علاقهمند به انجام اين ملاقات بوده، درحاليكه در سخنان ترامپ نوعي بيميلي ديده ميشود. همين مساله بيانگر تفاوت ديدگاهها و رويكردهاست. ترامپ به خوبي ميداند كه نتانياهو در اين درخواست و در اين سفر، چه خواستههايي را دنبال ميكند. به باور فرجيراد، نتانياهو چندين موضوع را با ترامپ مطرح خواهد كرد ازجمله مسائل مربوط به لبنان، غزه، سوريه و عراق و ايران و در كنار آن، مساله شخصي خودش در تحولات داخلي اسراييل. اين استاد ژئوپليتيك در ادامه به «اعتماد» گفت: در رابطه با غزه، ترامپ در تلاش است تا فاز دوم طرح صلح خود را اجرا كند. فاز اول به پايان رسيده؛ اسرا و اجساد تحويل داده شدهاند. در فاز دوم، كه مرحلهاي مهم به شمار ميآيد، بايد نيروهاي اسراييلي در نزديكي مرزها مستقر شوند و حماس خلع سلاح شود. اختلاف نتانياهو و ترامپ دقيقا در همين نقطه است. نتانياهو معتقد است حماس بايد بهطور كامل از بين برود و سلاحهايش به ارتش اسراييل تحويل داده شود. در مقابل، ترامپ بر اين باور است كه اين سلاحها بايد از دست حماس خارج شوند، اما تحويل آنها به نهادي ديگر صورت بگيرد؛ يعني همان دولت اجرايي نخبه فلسطيني كه قرار است مديريت داخلي را برعهده داشته باشد، ضمن آنكه ترامپ نسبت به سلاحهاي بسيار سبك حساسيت چنداني نشان نداده است. اين مساله بسيار مهم است و حتي در داخل اسراييل نيز مخالفان نتانياهو به او ميگويند كه بايد در برابر چنين رويكردي ايستادگي كند. فرجيراد در ادامه و با اشاره به مطرح شدن موضوع لبنان خاطرنشان كرد: به باور من تا اينجا ترامپ مانع از آن شده كه اسراييل وارد يك حمله گسترده شود. البته حملات روزانه ادامه دارد، اما حملهاي در حد يك جنگ فراگير، مشابه جنگ قبلي، رخ نداده است. ترامپ نميخواهد چنين اتفاقي بيفتد و تلاش ميكند از مسير ديپلماسي و سياست، حزبالله خلع سلاح شود. اخيرا امريكاييها به دنبال آن بودند تا اگر حزبالله خلع سلاح نشود، در عوض رابطه سياسي مناسب ميان دولت لبنان و اسراييل برقرار شود، لبنان به طرح ابراهيم بپيوندد و دولت لبنان مستقيما طرف اسراييل باشد و مسووليت امنيت مرزهاي اسراييل را برعهده بگيرد؛ به ويژه آنكه حزبالله از جنوب رود ليتاني نيز خارج شده است، به همين دليل، فشارها براي مذاكره ميان دولت لبنان و اسراييل افزايش يافته است. يك دور مذاكره انجام شده و قرار است دور بعدي نيز برگزار شود. دولت امريكا در حال پيگيري ديپلماسي است تا درنهايت دولت لبنان و اسراييل به صلح برسند. فرجيراد در ادامه و در مورد سوريه نيز مسائل متعددي را مطرح نمود. به گفته او، اسراييل ميخواهد مناطقي را كه دراختيار گرفته، حفظ كند؛ ازجمله مناطق مرتبط با سويدا، تا بتواند در سوريه قدرت مانور داشته باشد و همزمان نفوذ تركيه را محدود كند. در مقابل، ترامپ خواهان ثبات سوريه است و ميخواهد دولت سوريه، همراه با لبنان، به طرح ابراهيم بپيوندد. به همين دليل، دولت امريكا هم دولت سوريه و هم اسراييل را وادار كرده كه پاي ميز مذاكره بنشينند. چند دور مذاكره انجام شده و به نتايجي نسبي نيز دست يافتهاند، اما اسراييل تمايلي ندارد كه سيطره خود را در سوريه از دست بدهد. به گفته اين استاد ژئوپليتيك در عراق نيز مساله نيروهاي حشدالشعبي و گروههاي نزديك به ايران مطرح است. اسراييل و امريكا به دنبال خلع سلاح اين نيروها هستند. پيامي از طريق يك دولت عربي به دولت عراق منتقل شده كه اسراييل اطلاعات كاملي از اين گروهها دراختيار دارد، اسناد ارايه كرده و تهديدهايي را نيز مطرح كرده است. درنتيجه، برخي از گروههاي حشدالشعبي اعلام آمادگي كردهاند كه با دولت همكاري كنند و در موضوع سلاح به تفاهم برسند، اما برخي ديگر نهتنها چنين نگاهي ندارند، بلكه در روزهاي گذشته مانورهايي برگزار كردهاند و اعلام كردهاند كه در برابر اسراييل مقاومت خواهند كرد. ترامپ و نتانياهو در اين پرونده يعني عراق، برخلاف لبنان، غزه و سوريه، اسراييل و امريكا ديدگاه واحدي دارند و هر دو معتقدند بايد فشار جدي براي خلع سلاح اين گروهها وارد شود؛ بهويژه آنكه خود امريكا نيز حضور چنين نيروهايي را در عراق مطلوب نميداند. فرجيراد اما در ادامه گفتوگويش به موضوع بعدي، يعني ايران اشاره و تاكيد كرد كه ايران شايد مهمترين محور اختلاف و گفتوگو ميان ترامپ و نتانياهو باشد. نتانياهو بهشدت نگران توسعه توان موشكي ايران است. استدلال او اين است كه ايران با افزايش توان موشكي، به دنبال ايجاد نوعي بازدارندگي در برابر اسراييل و حتي امريكا خواهد بود تا در مرحله بعد، غنيسازي را ازسر بگيرد. در همين چارچوب، شايعاتي نيز مطرح ميشود مبني بر اينكه ايران در حال ساخت موشكهايي با برد هشت هزار كيلومتر است كه ميتواند اروپا و امريكا را هدف قرار دهد؛ شايعاتي كه با هدف تحريك امريكاييها مطرح ميشود. به باور اين استاد ژئوپليتيك واقعيت اين است كه ايران در حال بازسازي توان موشكي خود است و در اين ترديدي وجود ندارد، اما بسياري از اين ادعاها بزرگنمايي است. حتي امروز برخي رسانههاي نزديك به اسراييل، پيش از ديدار ترامپ و نتانياهو، اخباري منتشر كردند مبني بر اينكه ايران در حال توليد موشكهايي است كه ميتواند كلاهكهاي شيميايي يا بيولوژيكي حمل كند. اينها بيشتر فضاسازي و شانتاژ رسانهاي است تا بتوانند هرچه بيشتر بر ذهن ترامپ اثر بگذارند و حمايت امريكا را براي حمله به برنامه موشكي ايران جلب كنند، چراكه اسراييل به تنهايي قادر به چنين اقدامي نيست و در صورت هرگونه تقابل، نيازمند حمايت امريكا و متحدانش خواهد بود. فرجيراد در پايان به آخرين محور، يعني مساله شخصي خود نتانياهو اشاره كرد. به گفته اين استاد ژئوپليتيك ترامپ از اسحاق هرتزوگ، رييسجمهوري اسراييل خواسته كه نتانياهو را عفو كند. خود نتانياهو نيز به طور رسمي درخواست عفو داده است. احزاب مخالف به شدت با اين درخواستها مخالفت كردهاند و رييسجمهوري اسراييل در وضعيت دشواري قرار گرفته است. نتانياهو به شدت نگران آينده سياسي و قضايي خود است؛ هم مساله انتخابات را پيش رو دارد و به دنبال مشورت با ترامپ درباره احتمال انحلال پارلمان است و هم نگراني بازگشت به دادگاه و پروندههاي قضايياش است. فرجيراد در اين مورد به «اعتماد» گفت: بسياري از ناظران داخلي اسراييل معتقدند در صورت نهايي شدن احكام، احتمال زندان رفتن او بسيار بالاست. به همين دليل، اين نيز يكي از درخواستهاي جدي نتانياهو از ترامپ است تا با قدرت بيشتري از او حمايت كند. در مجموع، مجموعهاي از اين مسائل باعث شده نتانياهو تشخيص دهد كه بايد در راستاي منافع شخصي و منافع اسراييل، اين موضوعات را با ترامپ در ميان بگذارد. با اين حال، اختلافنظرها كم نيست. ترامپ بهدنبال آن است كه خود را به عنوان چهرهاي معرفي كند كه مسائل صلح منطقهاي و جهاني را پيش ميبرد تا شايد سال آينده بتواند جايزه صلح نوبل را دريافت كند. ديدار اخير او با زلنسكي نيز با اظهارات اميدواركنندهاي همراه بود و ترامپ مدعي شد به دستاوردهاي خوبي رسيدهاند و احتمال پايان جنگ اوكراين وجود دارد. در مورد ونزوئلا نيز بعيد به نظر ميرسد كه حمله مستقيمي صورت گيرد و امريكا بيشتر بهدنبال تامين منافع خود از مسير فشار سياسي و اقتصادي است. مجموع اين ديدگاههاي متفاوت ميان ترامپ و نتانياهو، كار نتانياهو را در به نتيجه رسيدن اين سفر دشوارتر كرده است.
حسن بهشتيپور: درباره سفر نتانياهو به امريكا بزرگنمايي شده در صورتي كه واقعيت پيچيدهتر از فضاسازي حاكم است
حسن بهشتيپور، پژوهشگر مسائل بينالملل در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره چرايي اهميت سفر نتانياهو در مقطع كنوني و با توجه به شرايط فعلي منطقه گفت: به باور من، ما دچار نوعي فضاسازي رسانهاي شدهايم كه متاسفانه در داخل كشور نيز همان مسير در حال تكرار است. نگرانم كه ما نيز ناخواسته تحت تاثير فضاسازيهاي تبليغاتي نتانياهو، همان كاري را ادامه بدهيم كه در حال انجام است، چراكه از حدود ده روز پيش مدام درباره اين سفر صحبت ميشود و گمانهزنيهايي مطرح ميشود درباره اينكه چه موضوعاتي قرار است در اين ديدار مطرح شود. اين در واقع بزرگنمايي يك موضوع است. نميخواهم بگويم اين سفر يا اين ديدار مهم نيست؛ ذاتا مهم است، اما وقتي اينگونه در رسانهها بزرگ و برجسته ميشود، قطعا هدفگذاري مشخصي پشت آن وجود دارد. به گفته بهشتيپور هدف اصلي اين فضاسازي آن است كه اولا القا شود همه امور خاورميانه توسط نتانياهو و شخص ترامپ مديريت و تعيين ميشود؛ اينكه آنها تصميم ميگيرند امروز به لبنان حمله شود، خلع سلاح انجام بگيرد، يا سراغ يمن بروند، يا ايران و عراق را هدف قرار دهند، يا در سوريه چه اقدامي انجام شود. در حالي كه در عمل ميبينيم واقعيت پيچيدهتر از اين تصويرسازي است. آنها در برخي حوزهها همكاري مشترك دارند، در برخي موارد اختلافنظر دارند و در عين حال، بخشي از طرحهايشان اجرا نشده و به اهدافشان نرسيدهاند. البته در برخي ديگر از طرحها، با همكاري يكديگر موفق بودهاند، اما هزينههاي بسيار سنگيني هم بابت آن پرداخت كردهاند. اين كارشناس روابط بينالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: اين هزينهها در داخل اسراييل نيز مشهود است؛ جايي كه مخالفتهاي جدي با روندي كه نتانياهو در پيش گرفته، وجود دارد و هم در داخل ايالاتمتحده امريكا كه انتقادهاي تندي مطرح ميشود. برخي منتقدان ميپرسند «اول امريكا» دقيقاً به چه معناست؟ آيا اسراييل ايالت پنجاهويكم امريكاست يا شبيه منطقه واشنگتن ديسي عمل ميكند؟ واشنگتن ديسي پايتخت امريكاست و جزو هيچيك از ايالتها نيست؛ عمدا چنين وضعيتي براي آن تعريف شده است. بعضيها به كنايه ميگويند اسراييل هم در خاورميانه نقشي شبيه واشنگتن ديسي را ايفا ميكند؛ چيزي شبيه ناحيه كلمبيا. اين درحالي است كه شعار «اولامريكا» قرار بود ناظر بر منافع خود امريكا باشد. پس اين پرسش مطرح ميشود كه چرا اينهمه هزينه براي اسراييل و شخص نتانياهو پرداخت ميشود؟ بهشتيپور در ادامه اين گفتوگو خاطرنشان كرد: برخي حتي ميان اسراييل و نتانياهو تفكيك قائل ميشوند و ميگويند روابط راهبردي و اتحاد استراتژيك ميان امريكا و اسراييل يك بحث است، اما اينكه همه اين هزينهها براي شخص نتانياهو پرداخت شود، موضوع ديگري است؛ شخصي كه امروز هم در صحنه بينالمللي چهرهاي منفور شده و هم در داخل اسراييل با مشكلات جدي مواجه است. طبق نظرسنجيها، حزب او هنوز حدود ۲۸درصد راي دارد، اما اين ميزان نسبت به گذشته كاهش يافته و در عين حال، مخالفان و متحدان رقيب نتانياهو آراي بيشتري به دست آوردهاند. به گفته بهشتيپور اگر همه اين موارد را در كنار هم قرار دهيم، به اين نتيجه ميرسيم كه اين فضاسازيها نيازمند تحليل دقيق است. نبايد آن را دستكم گرفت و گفت اين سفر اصلا اهميتي ندارد يا ارزش كنكاش محتوايي ندارد و نبايد از آن طرف، اسير اين فضاي بزرگنماييشده شد كه از ده روز قبل رسانههايي مانند واشنگتنپست، نيويوركتايمز، شبكههاي انگليسيزبان، بيبيسي و ديگران مدام درباره آن مانور ميدهند. ما در رسانهها بايد دقت بيشتري به خرج بدهيم تا ناخواسته درگير اين بازيهاي تبليغاتي نشويم. اين پژوهشگر روابط بينالملل در ادامه و در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درباره هدف از انجام اين ملاقات گفت: واقعيت اين است كه در حال حاضر با موضوع عفو نتانياهو در تلآويو مخالفت شده و بعيد ميدانم رييسجمهوري اسراييل بپذيرد چنين حكمي صادر شود يا روند دادگاه متوقف بماند. در عين حال، ازسوي ديگر ميبينيم كه نتانياهو به دنبال ادامه دادن بحرانهاست تا بتواند افكار عمومي اسراييل را با خود همراه نگه دارد. او اساسا يك سياستمدار بحرانساز است و حيات سياسياش در دل بحرانها معنا پيدا ميكند، بنابراين بهدنبال طراحي يك بحران جديد است. به گفته بهشتيپور، اينكه اين بحران دقيقا كجا و چگونه شكل ميگيرد، خود به تنهايي يك ابهام مهم است. ما بايد بتوانيم با استفاده از مدلهاي تحليلي مبتني بر «عدم قطعيت»، رفتار و اهداف احتمالي نتانياهو را در اين مقطع بررسي كنيم. براساس همين مدلها ميتوان گفت كه ميدانيم در ذهن او، ايجاد بحران يك اصل ثابت است، اما دقيقا اينكه اين بحران در عراق رخ خواهد داد يا در جايي ديگر، هنوز مشخص نيست. حتي ممكن است به پروندههايي مربوط شود كه كمتر در كانون توجه قرار دارند؛ مثلا در آفريقا، مانند پرونده سومالي كه اخيرا بحث بهرسميت شناختن بخشي از آن مطرح شده و عملا زمينههايي براي تجزيه يك كشور جديد، مشابه آنچه در سودان جنوبي رخ داد، ايجاد شده است. حالا صحبت از مناطق استراتژيك شمالغرب سومالي است. به عبارتي ديگر اين بحرانها الزاما و حتما فقط در ارتباط با ايران نيستند؛ هر چند ميتوانند ايران را هم در بر بگيرند. ممكن است عراق باشد، ممكن است پروندههاي ديگر منطقهاي يا فرامنطقهاي مطرح شود. بايد مجموعهاي از دادهها، سناريوها و احتمالات را كنار هم گذاشت و از دل آنها به جمعبندي رسيد. درنهايت، پرسش مهم اين است كه واكنش ترامپ در برابر چنين بحرانسازيهايي چه خواهد بود؛ آيا بازهم همراهي ميكند يا در نقطهاي تصميم ميگيرد مسير متفاوتي در پيش بگيرد يا خير. اين تحليلگر مسائل بينالملل در ادامه و در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در رابطه با نتايج احتمالي اين ملاقات مهم تشريح كرد: در حال حاضر، ترامپ از طريق دامادش، جرد كوشنر، كه روابط بسيار نزديكي با نتانياهو دارد، عملا به طور همهجانبه روي نتانياهو سرمايهگذاري كرده است؛ با اين هدف كه بتواند در ادامه از اين سرمايهگذاري بهرهبرداري كند. با اين حال، واقعيت اين است كه به نظر ميرسد در داخل امريكا، افكار عمومي همراهي كاملي با اين روند ندارند و همچنان پرسشهاي جدي مطرح است؛ هم درباره جنايتهايي كه رخ داده و هم درباره اينكه اساسا اين حجم از هزينههايي كه در منطقه شده، به ويژه در بخش نظامي، با چه توجيهي و براي چه هدفي پرداخت ميشود. به هر حال، اينكه اين همراهي تا چه اندازه ادامه پيدا كند، محل بحث است. من فكر ميكنم تا زماني كه آقاي كوشنر در اين جايگاه حضور دارد و با توجه به اينكه اخيرا مسووليتهاي او در پرونده خاورميانه افزايش يافته، سطح اين همراهي نيز بيشتر خواهد بود؛ منظورم همراهي ميان ترامپ و نتانياهو است.