• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3340 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۲۱ شهريور

تأمل اولي‌تر

سيد علي ميرفتاح

شنيدم كه يك قاضي بزرگوار در گنبد كاووس، بعضي از مجرمين را (البته مجرمين به جرايم سبك را) به خريد كتاب محكوم كرده و آنها را واداشته تا نفري پنج كتاب براي زندان بخرند و تا نوبت بعدي دادگاه كتاب‌ها را بخوانند و اگر سوالي از آنها شد (سوال‌هايي مربوط به كتاب) بلد باشند كه جواب بدهند، طيب‌الله نفسه! دم ايشان گرم. بحث حقوقي و قضايي‌اش را بنده بي‌اطلاعم اما از حيث فرهنگ و مسائل اجتماعي مطمئنم كه ارزش و اهميت اين حكم بسيار بالاست و حقيقتا جاي تقدير و تشكر دارد، به خصوص رسانه‌ها شايسته است كه اين حكم شاذ و نادر را تبليغ و ترويج كنند بلكه ديگر قضات هم به صرافت نوآوري و تربيت خلافكاران بيفتند. لازم به ذكر اين نكته بديهي نباشد كه منظور حقير از نوآوري «بدعت» نيست بلكه ملاحظه اقتضائات دنياي جديد است. در دنياي جديد زندان آموزشگاهي است كه خلافكاران مقدماتي، همسفره و هم‌حجره خلافكاران پيشرفته مي‌شوند و آن چيزهايي را كه بلد نيستند از آنها ياد مي‌گيرند. تخم مرغ دزد را سه ماه به زندان بيندازيد تا شتر دزد و موتور دزد بيرون بيايد. اتفاقا كاش يك كار تحقيقاتي درست و درمان را سر مي‌انداختند و با روش تحقيق علمي معلوم مي‌كردند قدرت بازدارندگي زندان چقدر است. حتما زندان به‌عنوان يك تجربه تاريخي تا حدودي قدرت بازدارندگي دارد (نمي‌تواند كه نداشته باشد) اما آنچه به چشم مي‌آيد اين است كه زندان چنانكه بايد و شايد مجرمان را از جرايم‌شان برنمي‌گرداند. عاشقان را نتوان گفت كه باز آي از مهر/ كافران را نتوان گفت كه برگرد از كيش. فقط منظورم دزدي و قتل و نهب نيست. در جرايم سياسي هم چيز پنهاني نيست كه زندان كاركرد تربيتي‌اش را از دست داده و نصف بيشتر اينها كه از زندان درآمده‌اند كمي تندتر و سفت و سخت‌تر سر پرگار سابق خود برگشته‌اند.

خيلي از اينها كه امروز در شبكه‌هاي ماهواره‌اي شديد و غليظ فعاليت سياسي مي‌كنند همان‌ها بوده‌اند كه محكوميت زندان را پشت سر گذاشته‌اند. غرضم اين نيست كه مجرمين سياسي را با قالپاق دزدها و زورگيرها در يك مرتبه قرار دهم. نه. عرضم اين است كه تالي فساد زندان بيشتر از تالي صلاح آن است. اين حرف هم در اصل حرف من نيست و من اول بار با تفصيلات تمام و محاسبات روشنگرانه از حاج آقاي قرائتي شنيدم. چند ماه پيش در همين ستون نوشتم كه اول‌بار در مكتب اسلام شهرري، قبل از پيروزي انقلاب اسلامي پاي درس آقاي قرائتي نشستم و ايشان با استفاده از تخته‌سياه و بهره‌گيري فراوان از طنز و مطايبه وارجاع مكرر به آيات قرآن و احاديث معصومين، ثابت كردند كه زندان جز بار خاطر نيست و جز به ترويج بزه، كاركرد ديگري ندارد. من الان نمي‌دانم كه آيا ايشان همچنان بر آن عقيده هستند يا نه؛ نيز حواسم هست كه برچيدن زندان به همين آساني نيست. زندان هم مثل مدرسه و بيمارستان و پادگان جزو ضروريات زندگي مدرن است. منتها مي‌گويم كه از طريق همين زندان بزهكار بيسيك به گناهكار ادونس تبديل مي‌شود. ضمن اينكه براي جامعه خلافكاران سپري كردن يك دوره زندگي در زندان «ارزشي» است كه در سلسله مراتب خلاف، نقش تعيين كننده دارد. در عالم سياست هم كسي كه زندان رفته باشد و دوره‌هاي مختلف حبس را تجربه كرده باشد، مقام و موقعيتش ممتاز از بقيه است. اين مقام ممتاز را چه كسي به محكومين اهدا مي‌كند؟... اما اين كاري كه قاضي گنبدي ‌كرده چراغ اميد را در دل‌مان روشن كرده كه با كمك گرفتن از كتاب مي‌شود اين مناسبات را به هم ريخت و اين ارزش «زندان رفتن» را از بين برد. هيچ بزهكاري جلوي بزهكاران ديگر به كتاب خريدن و كتاب خواندن پز نمي‌دهد و خودش را يك پله بالاتر از بقيه نمي‌شمرد، بلكه خجالت هم مي‌كشد و از برملا شدن حكمش شرمنده هم مي‌شود. فرض كنيد در مجمع خلافكاران همه با صورت‌هاي زخمي و بازوهاي خالكوبي شده و سوابق مكرر زندان با جواني روبه‌رو بشوند كه مجبور شده «داستان راستان» بخواند يا حسين كرد شبستري را دوره كند. دم اين قاضي گرم ضمن اينكه يك نكته ديگر هم هست. اصولا كتاب خواندن و كتاب خريدن با هر نوع عمليات مجرمانه‌اي در تضاد است. همه گرفتاري‌ها مال آنهاست كه با كتاب بيگانه‌اند و حوصله يك گوشه نشستن و كتاب خواندن (هر كتابي) ندارند. كتاب (هر كتابي) در تعارض جدي است با دزدي و از ديوار مردم بالا رفتن و سر ديگران كلاه گذاشتن و ديگران را آزار دادن و حق ديگران را خوردن. كلا كتاب با هر نوع «عمليات» سازگار نيست و همين بهتر كه نيست. پدر جامعه ما را همين عمليات‌هاي بي‌فكر درآورد و «تامل» را به حاشيه رانده. در حالي كه به « اول همه كاري تامل اولي‌تر.» كتاب كه وسط بيايد خود به خود تامل هم مقدم مي‌شود و گرفتاري‌هاي‌مان كمتر. به اول همه كاري تامل اولي‌تر/ بكن وگرنه پشيمان شوي به آخر كار.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون