احياي اسلام و سنت پيامبر هدف اصلي قيام امام حسين (ع)
در جاي ديگري حضرت ميفرمايند: امام كسي است كه به كتاب خدا عمل كند، قيام به عدالت كند و خود را وقف در راه خدا كند. اين تعبيرها نشان ميدهد كه يزيد هيچ يك از شرايط و ويژگيهاي لازم براي حاكم و فرمانروا را ندارد و شيوه حكومتداري او نيز مورد پذيرش امام حسين (ع) نيست. بعد از اينكه سپاه حر در منطقه قادسيه با امام روبهرو و از ادامه حركت ايشان به سوي كربلا جلوگير ي ميكنند، امام حسين (ع) نامهاي به كوفيان مينويسند كه به روشني انگيزه و علت مخالفت با يزيد را بيان ميكند. حضرت ميفرمايند: «كسي كه حاكم ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال ميكند، پيمان خدا را نقض و با سنت پيامبر او مخالفت ميكند و در حق بندگان خدا نيز با گناه و ستم رفتار ميكند، آنگاه با گفتار و در عمل با او مخالفت نكند خداوند او را همچون ستمگران ميداند و با وي همانند آنان رفتار ميكند.» در ادامه نيز ميفرمايند: «شما ميبينيد كه اين گروه به جاي اينكه از فرامين خداوند پيروي كنند به دنبال فرامين شيطان رفتهاند، فساد را در جامعه گسترش دادهاند، حدود الهي را تعطيل كردهاند، ماليات و بيت المال را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلال او را حرام كردهاند، بر اين اساس من حق قيام داشته و نسبت به اين موضوع از همه سزاوارتر و شايستهتر هستم چرا كه از نزديكان پيامبر و براي دفاع از سنت او ارجح ميباشم.» اين بيانات به خوبي نشان ميدهد كه امام حسين(ع) بر چه اساس حركت خود را توجيه ميكنند.
احياي اسلام، هدف اصلي سيدالشهدا
حركت سيدالشهدا حركتي بود كه در راستاي انجام وظيفه و رهايي مردم از سلطه ستمگرانه اتفاق افتاد و اساسا حضرت در سوداي قدرت و دستيابي به حكومت نبودند. امام حسين (ع) در سخنراني كه در منا و در جمع حجاج داشتند به اين نكته اشاره ميكنند كه خدايا تو ميداني آنچه از ما در حال سر زدن است براي رقابت در امر قدرت نبوده، براي گردآوري داراييهاي بيارزش دنيوي نيز نبوده بلكه براي اين است كه ما ميبينيم نشانههاي دين تو در حال از بين رفتن و احكام تو در حال تعطيل شدن است، امر به معروف و نهي از منكر نيز در حال به فراموشي سپرده شدن است و تصميم ما بر احياي آنهاست. قيام امام حسين (ع) در راستاي اسلام راستين و در راستاي رهايي است و اسلام ايشان بسيار با اخلاق متناسب است به طور مثال حضرت وقتي كه با سپاه حر مواجه ميشوند در همان آغاز دستور ميدهند به اسبهاي آنها آب بدهند يا دستور ميدهند خود سپاهيان حر را سيراب كنند، اين نشان ميدهد كه براي ايشان اصول اخلاقي تا چه حد اهميت دارد. اما انگيزه عبدالله بن زبير از قيام عليه يزيد دستيابي به قدرت بود، از اين رو در اين راه به اصول اخلاقي پايبند نبود و بر پايه مصالح و منافع شخصي خود رفتار ميكرد. معاويه نيز در نامهاي كه در زمان حيات خود به حاكم مدينه نوشته ميگويد زبير مثل روباه است و به دنبال اين است كه با فريب و نيرنگ قدرت را به دست آورد. از همان زمان حضرت علي (ع) نيز مشخص بود كه عبدالله بن زبير سوداي قدرت دارد و به همين دليل عامل تنش و اختلاف بين طلحه و زبير شد. بنابراين ماهيت قيام زبير قدرت طلبانه بود در حالي كه ماهيت قيام سيدالشهدا احياي اسلام راستين بود.
٭محقق و استاد دانشگاه