روايت علياكبر ولايتي از ديدار ولاديمير پوتين با رهبر انقلاب
فراتر از تشريفات
گروه ديپلماسي| روز دوشنبه ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه براي دومين بار در هشت سال گذشته به تهران سفر كرد. وي در نخستين اقدام پس از ورود به تهران به ديدار رهبر انقلاب اسلامي رفت و پس از اين ديدار، قرآني را به ايشان اهدا كرد. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهاي با علياكبر ولايتي، مشاور امور بينالملل رهبري كه در اين جلسه حاضر بوده است، گفتوگويي داشته كه مشروح اين گفتوگو به شرح زير است:
همانطور كه در خبرها آمده بود، آقاي پوتين بهمحض رسيدن به ايران، مستقيما از فرودگاه به ديدار رهبر انقلاب آمدند. اين اقدام ايشان را چطور ارزيابي ميكنيد؟
اين اقدامي كه آقاي پوتين انجام دادند، يعني بهمحض اينكه وارد كشور شدند به ديدار رهبر انقلاب آمدند، براساس قرار و خواسته قبلي خود ايشان بود. خود ايشان خواسته بودند يكراست به ديدار مقام معظم رهبري بروند. ميدانيد كه در عرف ديپلماتيك، ميزبان براساس خواست ميهمان عمل ميكند. بنابراين ميهمان جمهوري اسلامي، يعني آقاي پوتين، خواست خودش اين بود كه اولين اقدامي كه در ايران انجام ميدهد، ديدار با مقام معظم رهبري باشد و بعد از آن براي شركت در اجلاس برود. اين اقدام از طرف ايشان، داراي معنا و مفهوم بسيار مهمي است. در حقيقت، قبل از اينكه حتي تشريفات خاص استقبال انجام شود، ايشان به اين كار اقدام كردند و خواستند هم به جمهوري اسلامي ايران و هم به دنيا و محافل بينالمللي نشان بدهند كه اولا اين سفر برايشان چه اهميتي دارد و ثانيا براي كدام بخش از سفر اهميت بيشتري قايل هستند كه همان ديدار با مقام معظم رهبري بود.
اين ملاقات نزديك به دو ساعت طول كشيد و در آن مطالبي بسيار مهم و استراتژيك، هم درباره روابط دوجانبه و هم در زمينه مسائل منطقهاي و همكاريهاي بينالمللي، مورد بحث قرار گرفت. بنابراين، اين ديدار يك ملاقات تشريفاتي و صرفا براي احترام به مقام معظم رهبري نبود، بلكه ملاقاتي جدي در سطح بالاترين مقامات دو كشور محسوب ميشد. ضمن اينكه دوره اقامت ايشان در ايران بسيار كوتاه بود. بنابراين مدتزمان حضور در ايران را بايد صرف گفتوگوهاي كاري ميكردند. حال در اين بين، بهترين زمان كاري خود، يعني ساعات ابتدايي حضور در ايران را به ملاقات با رهبر انقلاب اختصاص دادند. اين نشان از اهميت اين ديدار براي آقاي پوتين دارد.
از طرفي ديگر، من اگر بخواهم در يك جمله، اين ملاقات را توصيف كنم، بايد بگويم كه اين ديدار، ديداري كاملا صميمي و درعينحال راهبردي و صريح بود. از اين زاويه شايد بتوان گفت در تاريخ جمهوري اسلامي ايران در طول اين ۳۷ سالي كه از انقلاب ميگذرد، ملاقاتي با اين كيفيت و با اين اهميت و با اين محتوا، بنده سراغ ندارم. در واقع بنده در طول 16 سالي كه در وزارت خارجه بودم و در طول اين حدود 18 سالي كه بعد از وزارت خارجه توفيق داشتهام به عنوان مشاور مقام معظم رهبري خدمت كنم (يعني قريب ۳۴ سال كه در حوزه سياست خارجي كار ميكنم)، در مقايسه با بقيه اقداماتي كه در حوزه سياست خارجي شده است، ملاقاتي با اين اهميت، با توجه به نوع برخورد و شروع ديدار و مدت طولاني اختصاصيافته به مذاكره و همچنين مطالب متنوع و بسيار مهم و راهبردي كه بين ايشان و مقام معظم رهبري ردوبدل شد، سراغ ندارم.
محورهايي كه در اين ديدار مورد بحث قرار گرفت چه بود؟
در اين ديدار، هم راجعبه روابط دوجانبه صحبت شد و هم راجعبه مسائل منطقهاي و بينالمللي. در حوزه روابط دوجانبه، ايشان بهصراحت اعلام كرد كه هيچ محدوديتي براي روابط دوجانبه قايل نيست و در انواع همكاريهاي دوجانبه در حوزههاي علمي، تكنولوژي و فناوريهاي فضايي و امور پيشرفته صنعتي، تمايل به همكاري با ايران دارد و هيچگونه محدوديتي در اين زمينه نميبيند.
در رابطه با همكاريهاي منطقهاي نيز به تصريح آقاي پوتين، منافع مشترك زيادي بين دو كشور وجود دارد و اين منافع مشترك متعددي كه دو كشور دارند، اقتضا ميكند كه هر روز بيش از گذشته، همكاريها گسترش يابند. درباره مساله سوريه نيز آقاي پوتين تاكيد داشتند كه هيچ نوع موافقتي با ديگر كشورهايي كه در گفتوگوهاي وين شركت ميكنند، بدون هماهنگي با ايران، صورت نخواهد گرفت. نكته بعدي كه در اين ديدار، هم مقام معظم رهبري و هم آقاي پوتين بر آن تاكيد كردند، اين بود كه از هيچ راهحلي كه مورد رضايت دولت سوريه نباشد، تبعيت نخواهند كرد.
همچنين درباره وضعيت كشورهايي چون عراق نيز بحثهايي صورت گرفت و حتي در زمينه مسائل بينالمللي و قسمتهايي مانند شمال آفريقا يا آسياي مركزي و امثالهم نيز بحثها و تبادلنظرهاي قابل توجهي ردوبدل شد. به همين علت، از نظر من، اين ديدار تقريبا يكي از مهمترين اتفاقاتي بود كه در حوزه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران تا به حال رخ داده است.
از نظر جنابعالي، ديدار آقاي پوتين با رهبر انقلاب چه تاثيري بر محور مقاومت و ائتلاف جديدي كه براي مبارزه با تروريستها در سوريه شكل گرفته است، ميگذارد؟
برداشت بنده اين است كه اين در حقيقت يك «نقطه عطف» در ابتداي راه روابط دو كشور است. اينگونه ميتوان گفت كه روابط دو كشور وارد رابطه راهبردي شده است. البته از اواخر مذاكرات هستهاي، همكاريهاي روسيه با ايران بيشتر شده بود. حال همكاريهاي جديد منطقهاي در سوريه و همينطور ساير مناطق غرب آسيا، حكايت از اين دارد كه ما در آغاز يك ارتباط راهبردي با كشور روسيه هستيم؛ ارتباطي كه در يك سوي آن، ايران به عنوان قدرت اول منطقه قرار دارد و در سوي ديگر آن، روسيه به عنوان يك ابرقدرت نظامي و قدرت مهم تاثيرگذار بينالمللي كه عضويت در شوراي امنيت هم دارد، قرار گرفته است.
در اين ديدار، آقاي پوتين ايران را متحد مطمئن و قابل تكيه در منطقه و جهان برشمرد. به نظر شما چرا چنين تعريفي ارايه شد؟
همانطور كه عرض كردم، ما منافع مشترك متعدد راهبردي با هم داريم. آينده جمهوري اسلامي ايران و روسيه در ابعاد مختلف به يكديگر گره خوردهاند يا در حال گره خوردن هستند. آسياي مركزي، قفقاز، آسياي غربي، منطقه سوريه، فلسطين، عراق، يمن، شمال آفريقا، درياي خزر، درياي سياه، مديترانه، خليج فارس، اقيانوس هند و امثالهم، مناطق و موضوعاتي هستند كه هم ما و هم روسيه، منافع حياتي در آنها داريم. ميدانيد كه در آسيا چهار قدرت بزرگ داريم: روسيه، چين، ايران و هند. پيشبيني بنده اين است كه در آيندهاي نه چندان دور، اين چهار كشور روابط راهبردي بيشتري با يكديگر خواهند داشت؛ بهخصوص در جاهايي مثل پيمان شانگهاي يا گروه بريكس، اين همكاريها ميتواند تجلي عيني و بيشتري پيدا كند. اين همكاريها ميتواند بين كشورهاي صادركننده گاز يا به تعبير امروز، «اوپك گازي» نيز گسترش يابد. ميدانيد كه ايده اوپك گازي نيز براي اولينبار توسط مقام معظم رهبري در ملاقات قبلي ايشان با آقاي پوتين مطرح شد. در آن ديدار كه آقاي پوتين براي اجلاس درياي خزر به ايران آمده بود و اولين ملاقاتش با مقام معظم رهبري بود، حضرت آقا فرمودند خوب است كه اين كشورهاي دارنده و صادركننده گاز، يك اوپك گازي داشته باشند. امروز خوشحاليم از اينكه اين ديدگاه استراتژيك مقام معظم رهبري عملي شده است.
رهبر انقلاب در اين ديدار اشاره كردند كه امريكاييها از ديپلماسي غيرشرافتمندانه پيروي ميكنند. مصاديق اين ديپلماسي غيرشرافتمندانه چيست؟
ديپلماسي غيرشرافتمندانه يعني اينكه قراري ميگذارند و به آن قرار، عمل نميكنند. در ظاهر چيزي ميگويند و در باطن بهگونهاي ديگر عمل ميكنند. نمونهاش همين قضاياي مربوط به مساله هستهاي و برداشته شدن تحريمهاست. از يك طرف ميگويند ايران اگر به تعهداتش عمل كند (كه تاكنون عمل كرده و هيچ كاري خلاف مقررات بينالمللي انجام نداده است)، تحريمها برداشته ميشود و از طرف ديگر، هر روز به بهانهاي، تحريم ديگري را اضافه ميكنند. علاوه بر اين، در ايجاد مزاحمت براي جمهوري اسلامي ايران، چه به بهانه دروغين حقوق بشر و چه به بهانه كمك به تروريسم، فروگذار نميكنند. آنها خودشان تروريستپرورند و بااينحال، جمهوري اسلامي ايران را كه به حزبالله لبنان براي دفاع از مردم اين كشور يا به فلسطين براي حمايت از آزادي سرزمينهاي اشغالي كمك ميكند، متهم به حمايت از تروريسم ميكنند.
موضوع هديهاي كه آقاي پوتين براي آقا آوردند نيز خيلي مورد توجه رسانهها قرار گرفت. ماجرا از چه قرار بود؟
يك جلد كلامالله مجيد، كه از نسخههاي قديمي قرآن در روسيه بود، هديه ويژه آقاي پوتين به رهبر انقلاب بود. فارغ از اينكه خصوصيات اين نسخه از قرآن چيست، به نظر من نكته مهم اين است كه رييسجمهور كشوري كه اكثريتش مسيحي ارتدوكس هستند (البته دين دوم روسيه همان اسلام است)، براي مقام معظم رهبري كتاب مقدس مسلمانان، يعني قرآن كريم را به عنوان هديه آورده است. اين خود بهنوعي اظهار علاقه و نشاندهنده سطح دوستي ايشان با رهبر انقلاب و جمهوري اسلامي ايران است.