گزارش تحليلي- آماري «اعتماد» از سخنراني روز گذشته رييسجمهور در دانشگاه شريف
«چالش نقد قدرت»
مهشيد ستوده| دوره رياستجمهورياش كه به پايان برسد بدون شك يك يادگاري مهمش براي سياست ايران بيشتر ميدرخشد. تابويي كه حسن روحاني در سه سال اخير در چند قدم مانده به پايان پاييزها شكست به مذاق همانها كه براي راي دادن به او دو سال و نيم پيش صف كشيدند و با شنيدن خبر پيروزياش تا صبح شادي كردند بيشتر خوش آمد؛ يادگاري اي به نام خداحافظي با روزهاي دانشجوي سالهاي 90 و 91 و آشتي با روزهاي دانشجويي كه در سالهاي 92، 93 و 94 تكرار شده بود؛ تكراري كه خاطره خوش سالها قبل بود. حسن روحاني همان روحاني خوشپوشي كه در روزهاي تحصيلش در دانشگاه تهران و دانشگاه گلاسكوي انگلستان به دليل سخنرانيهاي پر حرارتش به چشم آمده بود. ديروز هم در ميان دانشجويان به رسم همه سه سال قبل، پر حرارت گفت. از دانشجويان خواست تا قدرت را به نقد بكشند. از آنها خواست براي انتقاد از شخص خودش و مجموعه دولت شروع كنند. خواستههايش كم نبود. انتقاد هم داشت از فضاي دانشگاه كه از نگاه او هنوز هم به جاي «امن» بودن، كمي «امنيتي» است. ديروز حسن روحاني دانشجويان را دعوت به يك چالش كرد؛ چالشي به نام «نقد قدرت».
كليد واژهها چه بودند؟
اينبار تاكتيك «من از شما ميپرسم» را حسن روحاني به دست گرفت. نه براي فرار از پاسخ كه براي نشان دادن تغييرات. اينبار حسن روحاني پرسيد كه چهار سال پيش كه كسي جرات به كار بردن جنبش دانشجويي را نداشت دانشجويان ميتوانستند چنين اجتماعاتي در روز دانشجو داشته باشند؟2500 كلمه حرف در عرض 30دقيقه سخنراني كه در نهايت هم صداي رييسجمهور در آن گرفت. سخنراني حسن روحاني امسال سخنراني متفاوتتري از روزهاي دانشجوي سالهاي قبل بود؛ سخنراني كه با توجه به در پيش بودن انتخابات مجلس و خبرگان رهبري و در اوج بودن انتقادها طعم تفاوت در آن ديده ميشد. حسن روحاني در اين 2500 كلمه از خيلي چيزها گفت؛ از دانشگاه گرفته تا تورم و از دانشجو گرفته تا انتخابات. از مردم هم گفت و به منافع ملي رسيد اما از نقد و انتقاد هم گفت. شاهبيت حرفهايش تعريف يك وظيفه براي دانشجويان بود؛ وظيفهاي به نام «نقادي دانشجو». آن دانشجوياني كه ديروز چشم در چشم رييسجمهور شدند و دغدغههايش را شنيدند يا همانها كه تاكيدات و مطالبات و انتقادهايش را شنيدند ديروز آن روي سكه رياستجمهوري را هم ديدند، با سوال مواجه شدند و يك وظيفه جديد. رييس دولت يازدهم ديروز با دستي پر از كليدواژه براي دانشجويان آمده بود. 37 بار از دانشگاه گفت و 24 بار از دانشجو. برايشان از وظيفه ما ماموريت و مسووليت است، گفت. سوال و نقد را وظيفه آنها دانست و در مورد اين دو موضوع هم 10 و 13 بار تاكيد كرد. جنس حرفهايش اما به رسم همه اين سه سخنراني قبل كمي هم با تداعي خاطره همراه بود؛ تداعي روزهايي كه برگزاري مراسمهاي روز دانشجو محال بود. از جنبش دانشجويي گفت كه زماني كسي جرات به زبان آوردنش را هم نداشت. رييسجمهور از دانشجويان دعوت كرد؛ دعوت به اينكه در روزهايي كه انتقاد از ساير قوا و نهادها كار سادهاي نيست به سراغ رييسجمهور و دولت بروند و وظيفه نقادي را از آنها شروع كنند. نيمه راضي رييسجمهور ديروز درست به اندازه نيمه ناراضياش بود. از فضاي دانشگاهي كه از نگاه او نبايد امنيتي باشد اما هنوز هم به جاي امن بودن امنيتي است ناراضي بود و ميگفت بايد فضا به جاي امنيتي شدن، امن شود. كليد واژههاي حسن روحاني با انتخابات مجلس تمام شد و دانشجويان را با دغدغه انتخابات روانه ايفاي وظيفههايشان كرد. حسن روحاني با ملغمهاي از درخواستها به جمع دانشجوها رفته بود. هم «مطالبه» داشت و هم «تاكيد»، هم «وعده» داد و هم «اميد» و در نهايت هم «انتقاد» داشت و هم «سوال». رييسجمهوري كه ديروز ايستاد و از دانشجو، تورم، آزادي، استقلال، منافع ملي، انتقاد و مسووليت گفت. همهچيز در دانشگاه صنعتي شريف همانطوري بود كه براي يك روز دانشجو انتظارش ميرفت. ديروز فقط ژست حمايت از انتقاد گرفته نشد. همان رييسجمهوري كه از لزوم انتقادپذيري گفت انتقاد هم شنيد. «احمدينژاديترين» فرد در سپهر سياسي خوانده شد اما لبخند زد. شعار دادند و هرچه خواستند گفتند اما بازهم لبخند زد. حسن روحاني ديروز نمايشي از دموكراسي بود كه دانشجويان انتظارش را داشتند.