• 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3417 -
  • 1394 پنج‌شنبه 26 آذر

استاد مديريت آب و محيط زيست امپريال كالج لندن به «اعتماد» گفت

همه جهان براي حل «تراژدي منابع مشترك» در پاريس جمع شدند

 

نشست آب و هوا در پاريس، ‌به دليل اهميت فوق‌العاده‌اش، لااقل در زمينه حل معضلات زيست‌محيطي، ‌گامي مثبت در جهت نيل به اهداف حفاظت از زمين تلقي شد. اين نشست، ‌كه بازخوردهاي متنوع و فراواني در سراسر دنيا داشت، ‌درنهايت كشورها را متعهد به حل معضل انتشار گازهاي گلخانه‌اي در سراسر جهان كرد، ‌برخي اين تعهد را به چشم مشاركت مي‌بينند و برخي ديگر زير بار تعهدات سنگين‌تري رفتند. استاد مديريت آب و محيط زيست مركز سياست‌هاي محيط‌زيست در دانشگاه امپريال كالج لندن در خصوص اين نشست به «اعتماد» گفت: نشست آب و هوا، ‌كه اخيرا در پاريس برگزار شد، ‌و نشست‌هاي پيش از اين را مي‌توان به چشم‌ يك جور چانه‌زني جهاني براي حل يك مشكل ديد كه همه در ايجاد آن سهم دارند؛ سهم‌هاي متفاوت كه البته در ضرر هم شريك‌اند كه ضرر را هم به نحو متفاوتي تجربه مي‌كنند. اين مساله در علوم اقتصادي و اجتماعي به نام تراژدي منابع مشاع يا مشترك شناخته مي‌شود كه مساله‌اي است كلاسيك. اين تراژدي به اين شكل به وجود مي‌آيد كه همه، به نحوي در ايجادش نقش دارند و در نهايت، همه هم باهم ضرر مي‌كنند، اما كسي حاضر نيست كه عقب بكشد و به حل مشكل كمك كند، چون مي‌ترسند ديگران همكاري نكنند. قانون اصلي در ايجاد اين تراژدي، اين است كه تصميمات بر اساس خرد فردي و نه جمعي گرفته مي‌شود. افراد در مساله كاهش انتشار گازهاي گلخانه‌اي، چون خيلي به كاهش آن در بلندمدت اعتماد ندارند، منافع‌شان را در كوتاه‌مدت درنظر مي‌گيرند. مساله‌اي كه ما در مقياس جهاني داريم، اين است كه گازهاي گلخانه‌اي دارد افزايش پيدا مي‌كند، اقليم دارد تغيير مي‌كند و ما، با هم متضرر مي‌شويم. كشورها سهم‌هاي متفاوتي در اين ميان داشتند. آنها در مراحل مختلفي از صنعتي و توسعه شدن هستند. كشورهاي در حال توسعه و فقير هم، يا به مرحله توسعه نرسيدند، يا سهم كمتري دارند. كاوه مدني، ‌در ادامه به منبع مشاع اين تراژدي اشاره كرد و گفت: در ايجاد اين تراژدي منابع مشترك، منبع مشاع‌مان اتمسفر بوده. براي اين منبع مشترك‌مان يك تراژدي به واسطه افزايش گازهاي گلخانه‌اي ايجاد كرديم و وضعيت اتمسفر را تغيير داديم. در حال حاضر به راحتي نمي‌توانيم بر سر اين مساله تفاهم كنيم و مسووليت بپذيريم تا اين تراژدي را حل كنيم. كشورها همچنان سعي مي‌كنند بر منافع كوتاه‌مدت‌شان، يعني توسعه و ادامه منافع اقتصادي‌شان تاكيد كنند. در اين مساله، كشورها در سهمي كه در وقوع اين پيشامد داشتند، نابرابرند، چون در مراحل متفاوتي از توسعه قرار دارند، بنابراين از ديد كشوري مثل ايران، اين خيلي غيرمنصفانه است كه از فرداي تعهداتش همه انرژي‌هايش را به انرژي نو تبديل كند، از نفت و زغال‌سنگ هم استفاده نكند، چون كشوري چون امريكا، قبلا اين كارها را كرده و اين مسائل را به وجود آورده و به رشد اقتصادي‌اش رسيده و حالا كه نوبت به ايران و كشورهاي ديگر رسيده، مي‌گويند نبايد اين كار را بكنند. اين درواقع رويكرد كشورهاي در حال توسعه است كه زير بار اين بحث نمي‌روند كه ما براي چه بايد اين كار را بكنيم؟ درواقع براي حل قضيه تراژدي منابع مشاع، يا بايد تبادلات مالي داشته باشيم و بازار ايجاد كنيم، يا يك‌سري موانع قانوني در سطح جهاني ايجاد كنيم. ايجاد كردن موانع قانوني به راحتي انجام‌شدني نيست، بايد آن را با يك‌سري كارهايي همراه كنيم كه ايجاد انگيزه مي‌كند مثل تبادلات مالي. كشورهاي توسعه‌يافته اقتصاد بهتري دارند، درواقع با پيشنهاد ارايه تسهيلات و كمك‌هاي مالي به كشورهاي در حال توسعه از آنها مي‌خواهند در حل اين مشكل مشاركت كنند. اين متخصص رشته اقتصاد و سياست محيط زيست به موانع متعدد ديگري كه وجود دارد اشاره كرد و افزود: بحث ديگري كه مي‌توان به عنوان يكي ديگر از موانع نام برد، اين است كه بدانيم كشورهاي در حال توسعه‌اي‌ كه بايد اين كمك‌هاي مالي و تسهيلات را بگيرند چه كشورهايي هستند و اين كمك‌ها را چگونه تامين كنيم. كشورهاي در حال توسعه، هم موقعيت‌هاي متفاوتي دارند. مثلا موقعيت ايران با مالي قابل مقايسه نيست. اين تقسيم‌بندي‌ها را كجا و چگونه بين كشورها ايجاد مي‌كنند؟ چه كشوري، چقدر بايد كمك بگيرد؟ از سوي ديگر، موقعيت كشورهاي اوپك هم جذاب و پيچيده است، چون اوپكي‌ها از لحاظ آلايندگي يك سهمي دارند، ولي عدد تامين انرژي فسيلي جهان از سوي آنها، عدد بزرگ‌تري است. درواقع منافع اقتصادي‌شان به اين وابسته است كه سوخت‌هاي فسيلي را تامين كنند. اين موقعيت‌شان را خيلي پيچيده مي‌كند. اگر بخواهند خيلي به خودشان براي حل مساله گرمايش جهاني فشار بياورند، موقعيت خودشان را تضعيف مي‌كنند، چون آنها بايد نفت و گاز بفروشند، پس از لحاظ اقتصادي موقعيت حساسي دارند. آنها علاوه بر اينكه بايد در اينكه در همكاري‌هاي‌شان بايد چگونه عمل كنند نكته‌سنج باشند تا زير بار انگ و اتهام سنگ اندازي نروند، بايد حواس‌شان به منافع اقتصادي كوتاه و درازمدت‌شان هم باشد و اين موقعيت را سخت‌تر  مي‌كند.
به اعتقاد وي، ‌ايران، در اين دوره، شايد از دوره‌هاي قبلي، حتي هوشمندانه‌تر عمل كرد. موقعتيش را سنجيد و ديد چه كار مي‌تواند بكند. ايران همان كشوري است كه در برنامه پنج ساله سوم، تعهد 30 درصدي كاهش انتشار دارد و الان آن را به چهار درصد كاهش داده و منطقي كرده. يعني حداقل دولتمردان‌مان به اينجا رسيدند كه بفهمند اين تعهد، ‌تعهد آساني نيست و بهتر است زير بار يك عدد بزرگ براي تعهد نرويم كه نتوانيم محققش كنيم. دانشيار دانشگاه امپريال كالج لندن اين موفقيت را بيشتر سياسي مي‌داند تا تكنيكي و معتقد است: شايد بيشتر از اينكه بخواهيم بگوييم اين، يك موفقيت تكنيكي بوده، بايد بگوييم كه اين موفقيت، سياسي است. حداقل اينكه يك خطر مشترك وجود داشته و باعث شده كشورها بر سر آن، دوهفته چانه‌زني كنند، يك روز هم تمديدش كنند تا به تفاهمي مشترك برسند تا حداقل به شكل سمبليك حل شود. در گذشته امثال اين همايش‌ها يا معاهده‌هاي جهاني را زياد داشتيم، معاهدات ريو، معاهداتي در مورد آب، توسعه پايدار، نقش زنان، برابري و مسائلي از اين دست زياد داشتيم. مساله‌اي كه وجود دارد و سياستمداران روي آن بيشتر تمركز مي‌كنند، اين است كه چقدر به سمت اجرا مي‌رويم. آنها خيلي روي اينكه چگونه به هدف برسيم تمركز نمي‌كنند، به خاطر همين بيشتر اين معاهدات، سمبليك مي‌مانند و اجرايي نمي‌شوند. مدني همچنين با درنظر گرفتن شرايط كنوني كشورها و ناآرامي‌هاي اخير گفت: بخش مهم اين اجلاس اين است كه در حالي كه راديكال‌ها، تروريست‌ها و ترامپ‌ها سعي دارند كشورهاي دنيا را منفك كنند، تعداد زيادي از كشورها، با هم، بر سر يك ميز نشستند و براي رسيدن به يك اجماع جهاني، فارغ از گرايش‌هاي سياسي، چيزي را امضا كردند. شايد بتوانيم بگوييم خطرات محيط زيستي و فشارهاي طبيعي مي‌توانند به ما كمك كنند تا متحد شويم. وقتي زلزله، سيل يا هر رخداد طبيعي پيش مي‌آيد، كشورهاي دنيا به كمك هم مي‌آيند و اعلام آمادگي براي حمايت مي‌كنند. امريكا براي كمك به زلزله‌زدگان در ايران اعلام آمادگي مي‌كند و ايران براي كمك به سيل‌زدگان در امريكا. او معتقد است: ايجاد انگيزه‌هاي همكاري سخت است. واقعا غيرمنصفانه است انتظار داشته باشيم كشوري چون ايران يا كشورهايي كه فقيرترند، آنجا رهبري كنند يا بخواهند كن فيكون كنند. اما در مجموع، ايران هم نقشش را خوب بازي كرده. هيچ جايي اسمش به عنوان كشوري كه بخواهد مذاكرات را بلاك كند، مطرح نشده، مساله‌اي كه در مورد عربستان، هند و چين مطرح شده است. ايران اين نقش را خوب بازي كرد، تعهداتش را هم منطقي مطرح كرد. حال اينكه گزارشش مفصل نبود، از لحاظ تكنيكي عالي نبود، جزييات نداشت يا خيلي تقصيرها را به گردن تحريم انداخت، يك مساله ديگر است. به هر حال اين، فقط يك بازي محيط زيستي نيست، يك بازي محيط زيستي- سياسي است. اين هم فرصتي بود كه به دنيا يادآوري كند كه ما تحريم و مشكلات داشتيم. اين قضيه در چانه‌زني به مسائل ديگر وابسته مي‌شود، همان طور كه بحث اتمي ايران فقط بحث اتمي نبود و مسائل ديگر به آن وابسته شده بود. بحث اضافه كردن مشروط هشت درصد به تعهد مشاركت ايران بحثي است كه لزوم وارد شدن فناوري و كمك‌هاي غربي را ي طلبد. مدني در اين خصوص گفت: اما در بحث اضافه كردن هشت درصد مشروط، ‌از اين لحاظ كه مي‌توانيم هشت درصد اضافه را عملي كنيم يانه، بايد بگويم مي‌توانيم بيش از اينها را هم عملي كنيم، اما بايد خيلي بلندپروازانه عمل نكرد. بحث‌مان اين است كه ما از لحاظ آلايندگي، توليد بالايي داريم، سيستم حمل و نقل‌مان بد است، در نيروگاه‌ها آلودگي‌مان بالاست، مي‌توانيم در انرژي‌هاي نو سرمايه‌گذاري كنيم. اما در وهله اول كه نگاه مي‌كنيم، شايد غيرمنصفانه يا غيرمنطقي به نظر برسد. بحث اين است كه ما به انرژي‌هاي ارزان دسترسي داريم، چرا از آنها استفاده نكنيم؟ چرا سراغ انرژي خورشيدي و بادي نرويم؟ اما اينكه از لحاظ تكنيكي امكان‌پذير است يا نه، بايد بگويم بله، از لحاظ منطقي و اقتصادي شايد بشود بحث كرد. اما اگر منابعش را كسي ديگر تامين نكند، شايد الان براي ما اولويت نداشته باشد، بنابراين ايران مي‌گويد اگر كشورهاي توسعه يافته منابع مالي‌اش را تامين كردند، ما هم آن را انجام مي‌دهيم و در غير اين صورت انجام نمي‌دهيم. يكي از دلايلي كه كشورهاي توسعه يافته و اروپايي به سمت استفاده از انرژي‌هاي نو رفتند، بحث امنيت انرژي‌شان بوده كه به انرژي‌هاي فسيلي و واردات آنها وابسته بودند. آنها همچنين در اين مورد انگيزه دوگانه داشتند، همه هدف‌شان حل مشكلات آب و هوا نبود. آن انگيزه ثانويه وقتي براي ما به صورت اقتصادي تامين شود، حاضريم يك‌سري كارها را بكنيم و وقتي تامين نشود، شايد براي‌مان غيرمنطقي باشد، چون ما بحث امنيت انرژي را به آن صورت نداريم و براي‌مان اولويت نيست. مساله‌اي كه داريم، بيشتر آلودگي‌هاي محلي هوا و اين مباحث است. اين مساله به ما براي آلودگي هوا كمك مي‌كند، براي‌مان جذاب است اما نگراني امنيت انرژي كه يكي از اولويت‌هاي سياستمداران است را نداريم، در اين زمينه امن هستيم. درواقع موقعيت كشورهاي اوپك متفاوت است و در اين زمينه امن‌تر از كشورهاي در حال توسعه‌اي كه منبع انرژي ندارند يا توسعه‌يافته‌هايي كه بايد انرژي وارد مي‌كردند، است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون