1- مبانی روشنفکری پژوهی (5)
موسی اکرمی
21. عناصر منفی گریزناپذیر احتمالی در روشنفکری پژوهی. پژوهش در باره روشنفکری، همانند پژوهش در باره تقریباً همه حوزهها و پدیدههای
اجتماعی-فرهنگی، در مراحل گوناگون آمیخته با پیشداوریها، دیدگاههای برون-پژوهشی، ارزشداوریها، یکسونگریها، توجه به دادههای گزیده، نادیدهگیریهای دانسته یا نادانسته، و خطاهای گزیرناپذیر یا گزیرپذیر در روش و دادهیابی و تحلیل دادهها است. این عناصر، حتی در بخش گریزناپذیرشان، علیالاصول نقشی منفی در روشنفکری پژوهی دارند؛ از این رو پژوهشگران و ارزیابان پژوهش باید بکوشند تا از یک سو نقش این عناصر به حداقل رسانده شود، و از سوی دیگر تأثیر این عناصر در ارزیابیها و جمعبندیهای نهایی ملحوظ شود و با درنظر گرفتن ضریب تأثیر مشخص آن، به گونهئي حذف یا خنثی گردد.
22. مراحل گوناگون پژوهش و لزوم توجه انتقادی به آن ها. فرایند پژوهش درباره وجهی از وجوه روشنفکری، یا بعدی از ابعاد زندگی روشنفکران، مراحلی دارد که آشنایی با آنها، کوشش برای تحقق بخشیدن به آنها، همراه با بررسی و ارزیابی انتقادی کارایی و سودمندی و درستی هر یک مراحل و عوامل و عناصر آنها از وظایف هر آن کسی است که پای به این خطه خطرخیز پژوهشی گذاشته است، به گونهئی که نادرستی هر یک از این مراحل، در طرح و اجرا، ممکن است پژوهش را به بیراهه کشاند و آن را به نتیجهئی متضاد با خواسته پژوهشگر برساند. پژوهشگران باید همواره نگران و مراقب همه مراحل پژوهش در چارچوب معیارهای کنترل و تأیید روند پژوهش باشند، در غیر این صورت در هر گونه پژوهش، بویژه در موضوعاتی چون روشنفکری، احتمال بروز خطاهای گوناگون بسیار است. ارزیابان پژوهش نیز ميتوانند از توجه انتقادی به این مراحل درک واقعی تری از نیات و عوامل آگاهانه و ناآگاهانه پژوهش یک فرد یا گروه در باره روشنفکری و شکل و محتوای اطلاعات و نتایج و توصیههای منتشر شده توسط پژوهشگر(ان) دست یابند. ... مهم ترین بخشهای تحقق درست این فرایند را ميتوان در زیر فهرست کرد:
1) توجه به عوامل دخیل در روی آوری به موضوع مورد پژوهش و نقد و ارزیابی آن عوامل؛
2) تعیین هدف خود از پژوهش در باره موضوع مورد نظر (البته تعیین هدف با پیشرفت کار پژوهش دقت بیشتری ميیابد)؛
3) دادن این اطمینان به خود که در پی درک حقیقت و عرضه آن بر دیگران است؛
4) مشخص کردن موضوع مورد پژوهش، یا جنبههای مورد توجه روشنفکری،تا آنجا که ممکن است، و تعیین حدود کند برای آن(ها)؛ البته چنین تعیین حدودی با پیشرفت پژوهش دقیق تر ميشود؛
5) رها شدن حداکثری از تعصبها و پیشداوریهای فرقه یي و قومی و عقیدتی و جناحي و سیاسی و جنسیتی و نژادی، و اتخاذ دیدگاهی حتیالمقدور بیطرفانه در نگریستن به موضوع از همان آغاز پژوهش و گردآوری دادهها و تحلیل آنها علی رغم داشتن احتمالی پیش انگاشتها و فرضیهها؛
6) توجه انتقادی به پیش انگاشتهای خود و فرضیههائی که در پیوند با موضوع پژوهش و پرسشهای آغازین وجود دارند یا طرح ميشوند،
7) دستیابی به آگاهی حداکثری اولیه از موضوع پژوهش و ظرایف و دقایق ابعاد گوناگون آن،
8) کوشش برای توجه به زمینه پدیدآیی موضوع مورد پژوهش از یک سو، و درک دیدگاه کسانی که در روند پدیدآیی آن موضوع نقش داشته اند؛
9) توجه حداکثری به پژوهشهای دیگران و یافتههای آنان در زمینه مورد نظر چونان پیشینه پژوهش و یافتهها و تحلیلهای دیگران در باره موضوع مورد نظر یا جنبههای خاصی از آن به منظور آشکار شدن کاستیهای آنها؛
10) دریافت ضرورت پژوهش جدید، توسط خود، و بازگویی آن برای دیگران؛
11) طرح پرسشهای آغازین هر چه دقیق تر و روشن تر در باره موضوع پژوهش خود، و تنظیم آنها به صورت پرسشهای اصلی و فرعی (پرسشهائی که پژوهش باید بدانها پاسخ دهد)؛
12) تدارک دیدن پاسخهائی، چونان فرضیههای پژوهش، در قالب یک چارچوب مفهومی، برای پرسشهای اصلی و فرعی خود، بر پایه بررسیهای آغازینِ پیشینه پژوهش و دستاوردهای دیگران؛
13) کوشش برای آزمودن پرسشها طی پژوهش و تأیید یا نفی آن، و بدین سان تثبیت نتایج اصلی و فرعی در پاسخ به پرسشهای اصلی و فرعی؛
14) توجه به دیدگاه و معرفتشناسی خویش به منظور درک میزان و چگونگی نقش احتمالی آنها در نگریستن به موضوع و گردآوری دادهها و تحلیل دادهها؛
15) دستیابی به درک گسترده و ژرف از روش شناسی و انواع آن (مانند پژوهش کمی، پژوهش کیفی، استدلالهای استقرایی و قیاسی و تمثلی و ...)، و گزینش روش ویژهئي در در روی آوری به موضوع پژوهشی و بررسی آن، و کسب اطمینان از کارایی و سودمندی و عینیت حداکثری آن روش، ضمن بذل توجه پیوسته به اعتبار و بهینگیِ روش در مراحل گوناگون پژوهش (از گردآوری دادهها تا تحلیل و تفسیر آنها)، و ایجاد تغییر در روش یا یافتن روش جدید، در یک یا چند مرحله، در صورت لزوم؛
16) دستیابی به اطمینان حداکثری نسبت به سودمندی و کارایی و بهینگیِ همه جانبه ابزارهای خود در همه مراحل پژوهش (از گردآوری اطلاعات و دادهها تا تحلیل آنها)، و تغییر احتمالی ابزار یا ابداع احتمالی ابزار جدید، در صورت لزوم؛
17) گردآوری اطلاعات و دادههای لازم را با دقت بسیار و به تعداد لازم و کافی، ضمن کسب اطمینان از درستی مشاهده و آزمایش و گردآوری داده یا دادهیابی؛
18) ملحوظ داشتن همه دادههای گردآوری شده و قرائت درست آنها با بهرهگیری از شیوه مناسب؛
19) داده کاوی و بررسی همه سویه دادهها و ترکیب آنها با بهره گیری از روشهای درخور؛
20) اقدام به جستجو و گردآوری دادههای جدید تکمیلی لازم به منظور پر کردن جاهای خالی اطلاعاتی، و همچنین بازداده کاوی و تفسیر جدید دادهها در راستای میان بردن هر گونه تناقض ظاهرشده در یافتهها؛
21) همه جانبه نگری و توجه به همه ابعاد ذیربط موضوع مورد پژوهش از یک سو و کل نگری و ایجاد پیوند میان اطلاعات مرتبط با تک تک آن ابعاد از سوی دیگر، در راستای یگانهسازی و ارزیابی یافتهها
22) تفسیر و معناگزاری دادهها با روش درخور و دقت لازم؛
23) مقایسه مناسب یافتهها و تفسیرهای خود با یافتهها و تفسیرهای دیگران، در صورت لزوم، به منظور دستیابی به آگاهی از هر گونه کاستی احتمالی در دادهها و هر گونه آسیب و نادرستی احتمالی در تفسیر یافتهها، و تصحیح روند پژوهش؛
24) استدلال درست و استناد به شواهد کافی، به منظور استنتاج نکات تازه در راستای دستیابی پژوهش به هدف خود؛
25) بررسی و تکمیل مجدد پرسشهای اصلی و فرعی، و عرضه پاسخهای نهایی در سنجش با فرضیههای تأیید یا تکذیب شده آغازین؛
26) تدوین نتایج و دستاوردهای نهایی پژوهش بر پایه مقایسه یافتههای خود با یکدیگر و با یافتههای دیگران و ارزیابی آنها در پیوند با هم بر متن پرسشها و فرضیههای اصلی و فرعی (از آغاز تا پایان پژوهش)؛
27) پذیرفتن نتایج پژوهش حتی در صورت ناهمسازی احتمالی آنها با 1) پیشفرضهای گوناگون پژوهشگر، 2) مبانی فکری و دیدگاههای فرد پژوهشگر، 3) مبانی فکری و دیدگاههای غالب جامعه، 4) فرضیههای آغازین مطرح شده در برابر پرسشهای آغازین پژوهش، و 5) منافع خاص فردی و گروهی پژوهشگر؛
28) نقد درخور اندیشه و کنش دخیل احتمالی در موضوع مورد پژوهش بی آن که این نقد به تخریب شخصیت افراد صاحب آن اندیشه و کنش بینجامد (در موارد خاص احتمالی که گمان ميرود آن افراد مرتکب جرم شدهاند بررسی امر باید به نهادهای قانونی ذیربط واگذار شود)؛
29) داوری میان یافتههای نهایی خود و یافتههای پژوهشگران دیگر در باره موضوع مورد پژوهش با رعایت معیارها و اخلاق داوری درست
30) عرضه توصیههائی سودمند در باره چگونگی رویارویی با روشنفکری و روشنفکران بر پایه نتایج و دستاوردهای پژوهش.