هرميداس باوند در گفتوگو با «اعتماد»:
عمان در فاصلهگيري از عربستان پيشقدم شد
گروه ديپلماسي| دو روز پيش هياتي عاليرتبه از پادشاهي عمان به رياست يوسف بن علوي، وزير امور خارجه اين كشور راهي تهران شد و با مقامهاي ايران ديدار كرد. اين نخستين سفر يك مقام عاليرتبه از سوي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس پس از اجرايي شدن برجام و همچنين تنش تهران و رياض است؛ اتفاقي كه ميتواند در پسا برجام، به معناي عزم تهران و مسقط براي توسعه دو كشور باشد و سطح جديدي از رابطه ميان ايران و عمان را رقم بزند. از سوي ديگر، سفر يوسف بن علوي بيش از هر موضوع ديگري، رنگ و بوي اقتصادي دارد و ميتوان آن را از هياتي كه او را در تهران همراهي ميكرد، فهميد. در خصوص سفر يوسف بن علوي و هيات عاليرتبه اقتصادي همراه با او و پيامدهاي آن، گفتوگويي با داود هرميداس باوند، استاد دانشگاه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
يوسفبن علوي با هيات عاليرتبه اقتصادي در روزهاي پسابرجام به ايران آمده است. وي در ديدار با ظريف تحريمهاي ايران را در سالهاي اخير نامشروع خواند. رابطه اقتصادي ايران و عمان در سالهاي تحريم چگونه بوده است؟
ابتدا لازم است تا اشاره به روابط تهران و مسقط در طول سالهاي گذشته داشته باشم. عمانيها عضو شوراي همكاري خليج فارس هستند اما برخلاف سياستهاي تند اين شورا نسبت به ايران، عمان تلاش داشته تا خطمشي مستقلي نسبت به ايران اتخاذ كند و به همين خاطر، از روابط صميمانهاي با تهران برخوردار بودهاند. آنها در زمان جنگ، برخلاف ديگر اعضاي شوراي همكاري از عراق حمايت نكردند. البته اين روابط صميمانه با ايران فقط به دليل رويكرد مستقلانه عمان نيست بلكه اقدام ايران در حمله به ظفار و نجات پادشاهي عمان از سقوط موجب نگاه مثبت آنها به ايران شده است. از سويي، آنها هميشه سعي كردهاند رويكرد ميانجيگرايانهاي داشته باشند. با اين حال، روابط اقتصادي تهران و مسقط با وجود قراردادها و يادداشتهاي مختلف كه عمدتا هم در خصوص مسائل انرژي است، هيچگاه آنچناني و در سطح روابط سياسي دو كشور نبوده است.
چرا با وجود روابط دوستانه ميان دو كشور، قراردادها هيچگاه عملي نشدند؟
با آنكه عمانيها تحريمها را قبول نداشتند و تلاشهاي بسياري براي رفع تحريمها و توافق انجام دادند ولي نفس تحريمها خود عمل موثري است تا نگذارد آن قراردادها عملي شود. به هر حال امريكا تحريمهاي مضاعف را عليه شركتها و كشورهايي كه با ايران همكاري ميكردند اعمال كرده بود و عمان هم نميخواست مورد تحريم امريكا قرار بگيرد. از سويي نوعي محافظهكاري هم از سوي آنها مشاهده ميشود.
روابط ايران و عمان بسيار بهتر از روابط ايران و امارات است ولي اماراتيها از روابط اقتصادي گستردهتري با ايران برخوردار هستند. چرا آنها بايد محافظهكار باشند؟
دوبي از ابتدا بندر آزاد بوده و بندر آزاد گسترش روابط اقتصادي با كشورهاي مختلف را ميطلبد، در حالي كه عمان هيچگاه شرايط امارات را نداشته است. تا زمان سلطان تيمور، عمان كشور بستهاي بود و با روي كار آمدن سلطان قابوس آنها از شرايط بسته بودن خارج شدند. البته آنها سرمايهگذاري در حوزه انرژي در آسياي مركزي و مالزي انجام داده بودند ولي مشتاق به روابط گسترده تجاري با ايران يا كشور ديگري هم نبودهاند. با اين حال، به نظر ميرسد كه در شرايط جديد و هجوم كشورهاي اروپايي به ايران، عمانيها ترغيب به حضور در تهران و سرمايهگذاري در ايران شدهاند.
فكر ميكنيد حضور هيات عاليرتبه اقتصادي عمان در ايران پس از تنشهاي ميان تهران و رياض با چه واكنشي از سوي عربستان روبهرو خواهد شد؟
هر كشوري منافع خاص خود را دارد. حتي اماراتيها هم از روابط صميمانهتر و نزديكي با عربستان برخوردار هستند پس از تنش ميان تهران و رياض، همانند عربستان عمل نكردند و صراحتا گفتند كه ما از منافع گسترده با ايران برخوردار هستيم و فقط سطح روابط سياسيشان را كاهش دادند. قطر و كويت هم تمامي خواست عربستان را پاسخ ندادند و عمان هم كه از سالها پيش رويكرد مستقلانه و جدايي را در پيش گرفته، طبيعي است كه براي خود حق آزادي عمل را تعريف كند. ولي با همه اين وجود، سفر به تهران با اين هيات، موجب خشم پنهاني رياض نسبت به مسقط خواهد شد. اگر عمانيها قصد و نيتي هم نداشته باشند ولي اقدامشان عملا نشانهاي از جدي نگرفتن خواست عربستان است و موجب افزايش شكافها ميشود. من فكر ميكنم گسترش روابط عمان و ايران در روزهاي آينده بيش از هر زمان ديگري صورت بگيرد و اين توسعه روابط، در روابط عمان با عربستان تاثير منفي خواهد گذاشت.
چرا اينبار ما در خصوص ميانجيگري عمان ميان ايران و عربستان اظهاراتي از دو طرف نشنيديم؟
عربستان و عمان هميشه در خصوص مسائل منطقهاي از اختلاف نگاه برخوردار بودند و در يك راستا عمل نكردند. قبل از آنكه عربستانيها ادعاي رهبري اعراب را داشته باشند، عمان ادعاي رهبري كشورهاي عربي را داشت. آنها به هيچوجه نقش برادر بزرگ بودن عربستان را قبول ندارند. از سوي ديگر، عربستان از تنش ميان تهران و رياض درصدد بهرهبرداري است و در اين راستا، ما شاهد بوديم كه در نشست شوراي همكاري خليج فارس، اتحاديه و سازمان همكاريهاي اسلامي كمال استفاده را برد. عمان اين سياست عربستان را ميديد و ميدانست در پروسه بهرهبرداري سعودي، ميانجيگرياش به نتيجهاي نخواهد رسيد و از رياض نه ميشنود كماآنكه پاكستان هم كه از روابط راهبرديتر با عربستان برخوردار است، در اين باره اقدام كرد ولي وقتي هياهوها بخوابد و عربستان از ادامه سياست تنشآفريني و بهرهبرداري دست بردارد، آنگاه ممكن است عمان وارد شود مخصوصا آنكه اگر رياض با مشكلاتي روبهرو شود اين پروسه به تسريع خواهد افتاد.
عمان نخستين كشور منطقه بود كه براي مراودههاي اقتصادي راهي ايران شد. آيا اين رفتار عمانيها ميتواند ساير كشورهاي عضو شوراي همكاري را از عربستان دور كند؟
بيتاثير نخواهد بود و حتما موجب افزايش شكافها ميشود. كشورهاي عربي از داشتن روابط با ايران سود ميبرند و دوست ندارند كه از آن منافع محروم شوند. ما به ياد داريم كه قبل از تنش تهران و رياض، قطريها هم در چندين مقطع براي گسترش روابط با ايران به تهران آمدند. من فكر ميكنم سفر يك هيات عاليرتبه عماني به تهران فضا و بستر لازم را براي برخي كشورهايي كه نميخواهند دنبالهرو عربستان باشند و درصدد توسعه روابط با ايران هستند، مانند قطر و كويت فراهم ميكند و بيترديد در بلندمدت موجب عادي شدن روابط دوجانبه شود.