تحليل پيام راي مردم در هفتم اسفند در گفتوگو با احمد حكيميپور:
راي ليستي، نماد توسعه سياسي در تهران بود
احزاب| پس از اعلام نتايج مرحله اول انتخابات تفسير راي مردم و دريافت پيامي كه در انتخابشان نهفته است وظيفه هر جريان و گروهي است كه با دريافت پيام مردم به درك درستي و واقعيتها و مطالبات جامعه برسد. لازمه درك درست اين پيام بررسي عملكرد هر يك از دو جريان سياسي در زمان انتخابات و اعلام شعارها و همچنين نقشي است كه در حافظه تاريخي مردم از رفتارها و عملكرد خود تراشيدهاند. احمد حكيمي پور، دبيركل حزب اراده ملت معتقد است كه راي مردم در اين انتخابات واكنشي به ضعف عملكرد جريان راست در دولتهاي نهم و دهم، عدم مسووليتپذيري اين جريان در قبال آن و همچنين مجالس هفتم تا نهم بود.
راي ليستي مردم تهران را چطور ارزيابي ميكنيد؟ مردمي كه پاي صندوقهاي راي حاضر شدند با راي خود چه پيامي براي مسوولان و مديران كشور داشتند؟
اتفاقي كه در هفتم اسفند افتاد نشانه رشد فرهنگ سياسي در تهران بود. مدل رايي كه در تهران شاهد آن بوديم نشان داد كه مردم بيشتر جريانها و برنامهها را ميبينند؛ نه اشخاص. مدل راي دادن مبتني بر مدل جرياني و برنامهاي بود و اين نشانه رشد و توسعه در حوزه سياسي و بالا رفتن فرهنگ سياسي در تهران است. اين اتفاق نويد اين را به ما ميدهد كه كمكم نظام انتخاباتي كشور را به سمت نظام حزبي پيش ببريم تا مردم جريانها و تابلوها را بشناسند و از آنها پاسخ بخواهند. اين يك تحول بسيار مثبت در عرصه تجارب انتخاباتي ما است تا بتوانيم انتخابات را به سمت نظام حزبي پيش ببريم. بر اين اساس فكر ميكنم در قانون انتخابات و احزاب بايد اصلاحاتي صورت بگيرد.
در راي مردم به ليست اصلاحطلبان چه عواملي را موثر ميدانيد؟ عملكرد جريان اصلاحطلب در اين زمينه چه تاثيري داشت؟
به عقيده من بيش از عملكرد جريان اصلاحطلب بد عمل كردن جريان رقيب موثر بود. ضعفهاي طرف مقابل بود كه سبب شد مردم به تمام 30 نامزد اصلاحطلب راي دهند. برخوردهايي كه انجام شد؛ شعارهايي كه داده شد و جريان اصلاحات را در منگنه و فشار قرار داد؛ همچنين ردصلاحيتهاي زيادي كه صورت گرفت و اجازه دفاع به افراد داده نشد، همگي عواملي بودند كه چنين نتيجهاي را براي انتخابات رقم زدند. اصولگرايان تلاش كردند كه ليست اصلاحطلبان را به بيرون از مرزها منسوب كنند. اينها همگي توهين به شعور مردم بود. وقتي افرادي را شوراي نگهبان تاييد ميكند و در معرض انتخاب مردم قرار ميدهد ديگر معني ندارد كه براي آن ليست انگ و برچسب بزنند. همين مساله توهين به شعور و آگاهيهاي مردم بود كه مردم نيز پاسخ آن را دادند. از طرفي اين برچسبها زير سوال بردن نظام انتخاباتي كشور و توهين به شوراي نگهبان هم بود. همچنين عملكرد بد رسانه ملي نيز از مواردي بود كه مردم را نسبت به مساله حساستر كرد و سبب شد با جديت بيشتري پاي صندوقهاي راي حاضر شوند. مردم ميخواستند از تشخص و آگاهي خودشان دفاع كنند و خود را در جايگاهي قرار دهند كه براي كشور تعيين تكليف كنند. آنها ميخواستند نشان دهند كه فقط تشخيص و انتخاب با خودشان است. البته اصلاحطلبان نيز نقش موثري داشتند. اتحاد و انسجام اصلاحطلبان و ارايه ليست واحد اعتماد مردم را جلب كرده بود. تشتت و تفرق در زمان تبليغات در جبهه اصلاحطلبان نبود. اينها همه نكات مثبت جريان اصلاحطلب بود كه در كنار ضعفهاي طرف مقابل و عملكرد بدي كه در انتخابات و پيش از آن داشتند بر نتيجه انتخاب مردم تاثير گذاشت. جريان تندرو به انگ زدن رو كرده بود. اين امر واكنش مردم را بر انگيخت.
ليستي كه جريان رقيب در انتخابات ارايه كرد چه كيفيتي داشت و تا چه حد در نتيجه انتخابات تاثير داشت؟
ليست رقيب به لحاظ سابقه و تجربه ليست قابلتوجهي بود اما مردم جريان رقيب را به نوعي مسوول اتفاقات سالهاي اخير ميدانستند. مردم همچنان ضعفهاي دولت نهم و دهم را از چشم اين جريان ميبينند. جريان اصولگرا به هيچوجه حاضر نشد پاسخگوي عملكرد هشت ساله خود باشد. اين ليست پر از افرادي بود كه در مجلس نهم براي دولت كارشكني كرده بودند و اجازه نميدادند كه دولت بتواند كار خود را به خوبي پيش ببرد. مردم احساس كردند كه اين جريان مخالف برجام است. اين افراد اجازه نميدادند كه دولت در برنامهها و سياستهايي كه در پيش گرفته موفق باشد. از اين رو عزم خود را جزم كرده بودند كه ليست اصولگرايان راي نياورد. همچنين افراد ديگري از جريان اصولگرا با وجود ليست اصلي به صحنه آمدند و در ليست صداي ملت قرار گرفتند. اين افراد به نفع ليست كنار نرفتند و عملا ائتلاف جريان اصولگرايي نتوانست طيفهاي مختلف خود را براي قرار گرفتن در ائتلاف راضي كند. اين اتفاق در اردوگاه اصلاحطلبي رخ نداد. در جريان اصلاحات هر كسي كه در ليست نبود به نفع ليست خود را كنار كشيد. اين رفتار مدني و به نوعي همسويي و جهتگيري كل جريان در مردم ايجاد اميد ميكرد. بحث منافع شخصي و جناحي در جريان اصلاحات مطرح نبود.
مجموعا مشاركت حداكثري مردم چه تاثيراتي در تقويت بنيانهاي منافع ملي دارد؟
تاثير بسيار روشن و واضحي دارد. مشاركت سياسي و شركت در فرآيند انتخابات به مشروعيت و مقبوليت نظام كمك ميكند و به نوعي پشتوانه براي آن محسوب ميشود. در پيگيري منافع ملي در عرصه بينالمللي و در عرصه داخلي سرمايه و پشتوانهاي قوي است و ميتواند به پيشرفت كشور كمك كند.
با توجه به مشاركت مردمي در انتخابات فكر ميكنيد اولويتهاي مجلس دهم چه بايد باشد؟
اولويت مجلس دهم افزايش تعامل بين قوا و كمك به پيشبرد برنامههاي دولت ضمن استقلال مجلس و انجام وظيفه تقنيني و نظارتي است. مجلس بايد به دولت منتخب مردم براي اينكه بتواند به وعدههايش عمل كند، كمك كند. مهمترين اولويت در اين رابطه بحث رونق اقتصادي و تامين مشكلات معيشتي مردم، ايجاد اميد و آرامش در جامعه و رونق كسب و كار است. مجلسي كه به افكار عمومي بايد اميد و آرامش تزريق كند. مانند مجلس نهم نباشد كه همواره تنش و استرس به جامعه تزريق ميكرد. به نظر من رويكرد مجلس بايد رويكردي منطقي و فعال در حل و فصل مشكلات كشور خصوصا در حوزه اقتصاد كشور باشد.
با وجود محدوديتسازيهايي كه براي كانديداهاي اصلاحطلب شد و ردصلاحيتهايي كه اتفاق افتاد، مشاركت بالاي مردمي چه پيامي داشت؟
اصلاحطلبي و سياستورزي يك امر مستمر، تدريجي و دايمي است و مردم اثبات كردند كه به اين نوع سياستورزي معتقد هستند. كسي نبايد از مشاركت در مسائل اجتماعي و سياسي قهر كند و نااميد شود و كنارهگيري كند. مردم دريافتند كه در صحنه بودن و اعمال حق راي در تعيين سرنوشت بهترين روش براي حل و فصل منازعات درون كشور است. همچنين نشان دادند كه نهاد و فرآيند انتخابات يكي از بهترين و كمهزينهترين راههاي اعمال اراده و حل و فصل مشكلات و مسائل جامعه و يكي از بهترين روشها براي اعلام و فهم اينكه رويكرد مردم نسبت به مسائل جامعه چيست. مردم از اين فرصت استفاده مطلوبي كردند. با وجود كمبودها و اينكه برخوردهاي حذفي صورت گرفته بود به صحنه آمدند تا در سرنوشت خود موثر باشند. يك طرفه كار كردن صدا و سيما و برخي رسانهها نيز تاثير داشت اما روح حاكم بر ملت ايران نشان داد كه از وضعيت محدود ميتواند استفاده مطلوب را در جهت رشد كشور ببرد.