نقشه راه اصلاحطلبان و اصولگرايان در تحليل صادق زيباكلام
راه تداوم رياستجمهوري روحاني
صادق زيباكلام، استاد علوم سياسي در دانشگاه، تحليلگري سياسي است كه نوع نگاهش به پديدههاي سياسي و اجتماعي فارغ از ميزان صحت و منطقي بودن با اقبال مخاطبان مواجه ميشود. او كه در ميان سياستمداران ايراني بيش از همه خود را به نوع نگاه و انديشه آيتالله هاشمي نزديك ميداند طبعا در طيف حاميان جدي رييسجمهور قرار ميگيرد. از اين منظر او روز گذشته در گفتوگويي با فرارو آينده دولت روحاني با توجه به شرايط داخلي و خارجي را بررسي كرده است. زيبا كلام معتقد است تنها مشكل روحاني براي رايآوري در برابر هر رقيبي تداوم وضعيت فعلي اقتصادي و عدم شكلگيري يك گشايش محسوس در اقتصاد و معيشت مردم عادي است. او همچنين عقيده دارد تنها كسي كه در كشور ميتواند روحاني را به چالش بكشد احمدينژادي است كه به زعم وي 10 ميليون راي اختصاصي در سبد خود دارد:
در مجموع آقاي روحاني در حوزه سياست خارجي با مشكل و تنگناي خاصي روبهرو نيست و اتفاقا سياست خارجي نقطه قوت دولت ايشان بوده است. در اين باره ميتوان به تنشزدايي با غرب و حتي امريكا و پيشرفتهايي كه در منطقه به دست آمده مانند رويارويي با داعش و اينكه داعش را با همكاري با ديگر كشورها در موضع دفاعي قرار دادهاند و جلوي پيشروي داعش گرفته شده است اشاره كرد. شرايط بشار اسد نيز به نظر تثبيت شده ميرسد.
تنها ابر سياهي كه در سپهر سياست خارجي وجود دارد نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا در سال 95 است كه ممكن است يكي از نامزدهاي تندرو كه مخالف برجام است وارد كاخ سفيد شود. البته اين اتفاق بيش از آنكه براي ايران مشكلآفرين باشد براي اروپا و اقتصاد بينالملل مشكلآفرين خواهد بود چون رييسجمهور تندرو امريكا تلاش ميكند اوضاع را به قبل از برجام برگرداند كه به نظر نميرسد بتواند موفق شود چون ساير كشورها با توجه به سرمايهگذاريهاي بلندمدت و سنگيني كه در ايران ميكنند علاقهاي به از سرگيري تحريمها نخواهند داشت. لذا حتي اگر يك فرد تندرو هم رييسجمهور امريكا شود باز هم خطر خيلي جدي نيست چون احتمال بازگشت به تحريمها به هيچوجه زياد نيست.
در سياست داخلي به نظر ميرسد كه محبوبيت روحاني همچنان باقي مانده است و شواهدي در دست نداريم كه نشان دهد كسر قابل توجهي از 19 ميليون نفري كه در سال 92 به ايشان راي دادند ناراضي هستند و اگر آقاي روحاني در دور دوم نامزد شود به وي راي ندهند. تنها ابر سياهي كه در آسمان موفقيت روحاني در دور دوم وجود دارد مساله اقتصاد است. ركود همچنان سنگيني ميكند و بسياري از انبارهاي واحدهاي خصوصي و دولتي پر از كالا است بدون آنكه مشتري براي آنها باشد. همچنين با جمعيت جوان بيكار بالاي 8 ميليون نفر دست و پنجه نرم ميكنيم و علايمي نميبينيم كه نشان دهد در سال 95 جهش اقتصادي اتفاق خواهد افتاد.
شايد بتوان گفت تنها تهديد براي روحاني تداوم وضع كنوني اقتصاد است. البته نبايد فراموش كنيم كه اصولگرايان و به خصوص جريان وابسته به احمدينژاد تلاش خواهند كرد از عدم پيشرفت اقتصادي حداكثر بهرهبرداري را بكنند و ترديد را در دل رايدهندگان بالقوه به روحاني به وجود آورند كه روحاني اگرچه در سياست خارجي موفق بوده اما در اقتصاد داخلي نتوانسته گامهاي بلندي بردارد.
در حال حاضر اصولگرايان با بحران عدم محبوبيت مواجه هستند و سوال مهمي كه مطرح است اين است كه فرض بگيريم روحاني خيلي در زمينه اقتصادي موفق نشود، آنگاه نامزد اصولگرايان چه كسي ميخواهد باشد؟ هيچ يك از شخصيتهايي كه بتوانند نامزد اصولگرايان شوند از محبوبيت برخوردار نيستند و شايد بتوان گفت جديترين آنها قاليباف است. اصولگرايان براي كسب قدرت هيچ چارهاي ندارند كه به سمت احمدينژاد بروند و ايشان را نامزد اصلي خود قرار دهند؛ در غير اين صورت حتي اگر روحاني خيلي هم در زمينه اقتصادي موفق نباشد هيچ يك از چهرههاي مطرح اصولگرا پتانسيل رايآوري و رقابت با وي را ندارند.
با تداوم وضعيت كنوني اقتصاد، تنها فردي كه ميتواند روحاني را مورد چالش قرار دهد احمدينژاد است و از اين منظر تصميم براي اصولگرايان دشوار و سرنوشتساز خواهد بود. قدرت براي اصولگرايان مانند عسل، شيرين است و بين شيريني قدرت و عدم انتخاب احمدينژاد، آنها شيريني قدرت را انتخاب ميكنند و غرور خود را زير پا خواهند گذاشت و سراغ وي خواهند رفت؛ چون با انتخابات هفتم اسفند متوجه شدهاند كه نميتوانند در انتخابات 96 پيروز شوند.
احمدينژاد در ميان اقشار و لايههاي متوسط به پايين جامعه و افراد روستايي و سنتي از محبوبيت كاريزماتيك برخوردار است. خيلي از اصولگرايان هم حاضر نشدند احمدينژاد را محكوم كنند و به طور مثال جبهه پايداري خيلي راحت پشت سر احمدينژاد قرار خواهد گرفت. اگرچه من معتقدم احمدينژاد همين الان حداقل 10 ميليون راي دارد اما اين 10 ميليون نفر فقط به احمدينژاد راي ميدهند و حاضر نيستند به فردي حتي شبيه او راي بدهند.
بنابراين وقتي اصولگرايان با وجود همه آن خاطرات تلخي كه با احمدينژاد دارند به دنبال وي بروند، صدا و سيما، ائمه جمعه و جماعات و... پشت سر وي قرار ميگيرند و از آنجا كه بالاخره اصولگرايان يك بدنه اجتماعي دارند بر تعداد آن 10 ميليون نفر اضافه خواهد شد.
احتمال ديگري كه وجود دارد اين است كه روحاني صرف نظر از اينكه در موضوع اقتصاد موفق بشود يا نشود عنوان كند كه يك رسالت تاريخي براي نجات كشور از هستهاي داشته كه انجام داده و ديگر اصراري به دور دوم رياستجمهوري ندارد و آنگاه عارف يا ظريف نامزد اصلاحطلبان شوند. در اين صورت آرايش سياسي به هم ميخورد و شانس پيروزي جناح اصلاحطلب خيلي بيشتر ميشود.