نيس، پاياني بر يك رويا
پيروز ايزدي
تحليلگر ارشد مسائل فرانسه
واپسين ساعات روز پنجشنبه و هنگامي كه ديگر همگان خود را براي خوابيدن و آماده شدن براي روز كاري فردا آماده ميكردند، فرانسه بار ديگر با حادثهاي هولناك، شوم و تلخ ديگري مواجهه شد. فرانسه در سالهاي اخير شاهد رخدادها و حوادث تروريستي بسياري بوده است اما آنچه روز پنجشنبه صورت گرفت، نشان داد كه تلاشهاي فرانسه در ماههاي اخير براي مبارزه با تروريسم و ريشهكن كردن آن، نتيجهاي به همراه نداشته است. آنها گمان ميكردند كه توانستهاند تروريسم و داعش را در فرانسه مهار كنند اما حادثه تروريستي نيس، نشان داشت كه روياي آنها خيالي بوده است. اروپا و كشورهاي اروپايي در يك سال گذشته تجربههاي تلخي را پشت سر گذاشتهاند ولي ممكن است براي بسياري اين سوال مطرح شود كه چرا فرانسويها بيش از هر كشور ديگري شاهد آن حوادث و تكرار اين تجربهها هستند؟ اين مساله را البته بايد در دو زمينه داخلي و خارجي مورد واكاوي قرار داد. در عرصه داخلي، فرانسه نسبت به ديگر كشورهاي اروپايي، از جمعيت بيشتري برخوردار است كه بسياري از آنها را مهاجران كشورهاي شمالآفريقا و خاورميانه تشكيل ميدهند. بسياري از اين افراد به دلايل مختلف از جمله مسائل فرهنگي و تبعيضهاي حاكم بر فرانسه جذب جامعه اين كشور نشدهاند و نوعي به حاشيه رانده شدهاند. به حاشيه رانده شدن اين افراد و احساس تلخ تبعيض، سبب شده است تا بسياري از اين افراد به راحتي جذب گروههاي تروريستي و خلافكار شوند. در واقع، جذب شدن در اين گروهها و فعاليت در آنها موجب هويتيابي و قدرتنمايي براي آنها ميشود و آنها ميتوانند از اين طريق انتقام خويش را نسبت به جامعه فرانسه و نهادهاي حاكم بر اين كشور بگيرند. از ديگر سو، فرانسه در طول سالهاي اخير در عملياتهاي برونمرزي عليه داعش در سوريه و عراق عملياتهايي هرچند اندك داشته است. اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي ديگر اروپايي در همين اندازه نيز در جهت مبارزه با تروريسم در سوريه و عراق فعال نبودهاند. بهطور مثال بريتانيا در سالهاي گذشته با عمليات بمباران هوايي در سوريه مخالفت كردهاند. مساله حضور فرانسويها در جبهههاي مبارزه با داعش سبب شده است تا اين گروه تروريستي زمينههاي مستعد را براي انتقامگيري از فرانسه داشته باشد. با اين حال، عامل ديگري نيز در تكرار اين حادثه تروريستي در فرانسه موثر بوده است. داعش در هفتههاي گذشته شاهد شكستهايي سنگين در عراق و سوريه بوده است. اين مسائل سبب شده است تا براي جبران آن شكستها و همچنين كاستن فشار روي خود و همچنين انگيزه دادن به شهروندان خود، استراتژي گسترش دامنه بحران و افزايش حملات تروريستي در مناطق ديگر را دنبال كند. آنها براي اجرايي ساختن اين استراتژي كار دشواري در فرانسه ندارند. هماينك داعش شهروندان بسياري از فرانسه و ديگر كشورهاي اروپايي را جذب كرده است و در سوريه و عراق آنها را مورد آموزش قرار داده و از طريق آن افراد ميتواند نقشههاي خود را به راحتي عملياتي كند. جمعيت بسيار اين افراد و وجود زمينههاي مستعد فراوان براي نشان دادن نارضايتي، سبب شده است تا دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي فرانسه با وجود تلاشهاي فراوان نتوانند اقدام چنداني براي مبارزه با آنها داشته باشند. به عبارت ديگر، تعداد بسيار اين افراد هم سبب شده تا امكان رديابي، پيگيري و نظارت براي دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي فرانسه فراهم نباشد. همچنين تروريستها در اين مدتها از تاكتيكها و روشهاي پيچيده اطلاعاتي و ارتباطي بسياري استفاده ميكنند و دايما نيز اين تاكتيكها و روشها را تغيير ميدهند و همين موجب ميشود تا فرانسه از ناحيهاي ضربه بخورد كه انتظار آن را ندارد. با اين حال، حادثه تروريستي شهر نيس بيترديد سبب خواهد شد تا آنها عزمشان را بيش از هر زمان ديگري براي مبارزه با تروريسم جزم كنند. در اين چارچوب، مقامات فرانسوي در نخستين موضعگيري خود در اين باره گفتهاند كه اقدامات ضدتروريستيشان را در سوريه بيشتر ميكنند. خبرها نيز حاكي از اين است كه آنها بزرگترين ناو جنگي خود را به جنگ با داعش ميفرستند. با اين حال، بايد دانست كه فرانسه از نظر امكانات و منابع اطلاعاتي در سوريه و عراق در حد و اندازه امريكا، روسيه و حتي ايران نيست. به نظر ميرسد كه تلاش و اقدامات آنها در سوريه در قالب افزايش عملياتهاي هوايي و بمباران مواضع داعش در سوريه متبلور شود هرچند كه درباره موثر بودن آنها سوالات بسياري مطرح است. با اين حال، مهمترين اقدامي كه فرانسويها در شرايط كنوني براي پايان بخشيدن اين عملياتهاي تروريستي ميتوانند انجام دهند، در دو چارچوب مجزا قابل پيگيري است: نخست، تسهيل در روند مذاكرات بينالمللي سوريه براي حل اين بحران است. مذاكرات بينالمللي سوريه در ماههاي گذشته به نتيجه خاصي نرسيده است. البته نميتوان انتظار چنداني از فرانسويها در اين باره داشت زيرا فرانسه امروز در سوريه چندان بازيگر بسيار موثري نيست. از سوي ديگر، فرانسه براي كاهش اين اقدامات بايد نظارتهايش نسبت به شهرونداني كه به نوعي مظنون به همكاري با داعش هستند را افزايش دهد. در اين راستا، از چندي پيش مقامات فرانسوي از بررسي طرحي مبني بر عدم اجازه براي ورود افرادي كه در سوريه و عراق حضور داشتهاند و عدم اجازه خروج به آنها خبر دادهاند. در اين چارچوب، حتي برخي خبرها حكايت از اين دارد كه دولت فرانسه طرح سلب تابعيت را دنبال ميكند. اين مساله، خبر جديدي نيست و پيش از اين حادثه همچنين طرحهايي مطرح شده بود كه به دليل برخي اعتراضات نسبت به آن مسكوت گذاشته شده بود ولي اينك انتظار ميرود جديت دولت فرانسه براي اجرايي شدن بيش از پيش شود. با اين حال، بايد دانست حادثه تروريستي شهر نيس، تبعات فراواني را داشته باشد. از جمله اين تبعات را ميتوان در مسائلي چون محدوديت احتمالي شنگن، سختگيريهاي بيشتر نسبت به مهاجران و آوارگان و همچنين مسائل داخلي فرانسه ديد. اتفاقات تروريستي ماههاي اخير در فرانسه موجب انتقادات بسياري به طرح شنگن شده است و بسياري معتقدند كه شنگن موجب تردد راحت تروريستها و تسهيل در انجام اقدامات تروريستي شده است. من گمان ميبرم كه با حادثه تروريستي شهر نيس، روند تغيير و اصلاح در خصوص شنگن سرعت بيشتري را به خود بگيرد و كنترلها بيش از پيش شود. همچنين احزاب و گروههاي دستراستي در فرانسه و ديگر كشورهاي اروپايي بهانههاي لازم براي فشار به دولتهايشان جهت ممانعت از ورود آوارگان و افزايش سختگيري درباره مهاجران را پيدا خواهند كرد و به نظر ميرسد در اين باره نيز اتفاقاتي رخ دهد. با اين حال، تكرار حادثه تروريستي در فرانسه بر مسائل داخلي فرانسه نيز اثر خواهد داشت. تا كمتر از يك سال ديگر، انتخابات رياستجمهوري در اين كشور برگزار ميشود و اين حادثه و تكرار احتمالي آن موجب تضعيف بيشتر فرانسوا اولاند و افزايش شانس پيروزي احزاب راستگرايي چون حزب جمهوريخواه فرانسه (كه همان گليستهاي سابق هستند و اخيرا نامشان را از حزب اتحاد جنبش مردمي به حزب جمهوريخواه تغيير دادهاند)، خواهد شد.