• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3575 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲۶ تير

اما و اگر‌هاي انتخاب تركيب فرنگي‌ المپيك توسط بنا

بالاخره تيم ملي  فرنگي بسته شد و طبق پيش‌بيني‌ها، زيدوند، علياري، قاسمي منجزي و حتي بيابانگرد ناديده گرفته شدند و بنا تيم خود را طبق روال هميشگي بست تا در اين ميان خيلي‌ها آزرده خاطر شوند. اينكه بنا طبق برنامه‌اي نامشخص ملي‌پوشان را انتخاب مي‌كند، هميشه مورد نقد بوده؛ اما اين بار طور ديگري به اين قضيه نگاه مي‌كنيم و از سرمربي تيم ملي نمي‌پرسيم كه چرا نوروزي، رضايي و باباجان‌زاده را انتخاب كرده؟ بلكه سوال مي‌كنيم كه زيدوند، علياري و قاسمي منجزي با چه دلايلي از تيم كنار گذاشته شدند؟ همان‌گونه كه بايد براي انتخاب‌ دليل و منطق وجود داشته باشد، قطعا كنار گذاشتن يك كشتي گير نيز نبايد مغايرتي با منطق داشته باشد. واقعا كادر فني چطور مي‌تواند از كنار طلاي باارزش زيدوند در جام پيت لاسينسكي عبور كند؟!علياري در كدام مسابقه يا تورنمنت ناتوان ظاهر شده كه اينگونه رضايي به او ترجيح داده شد؟ يا قاسمي منجزي طي يك سال اخير در كدام مسابقه ناتوان‌تر از همتاي داخلي خود بوده تا امروز افكار عمومي با چنين تصميمي كنار بيايد؟ وقتي كه براي انتخاب ملي‌پوشان معيار مشخصي وجود ندارد، سرمربي موظف است تا افكار عمومي را براي تصميماتي كه مي‌گيرد، متقاعد سازد. چهار سال پيش نعمت‌پور طي يك سال توانست تمامي عنوان‌داران جهان را شكست دهد و شايسته‌ترين فرد براي حضور در المپيك بود؛ اما تصميمي اشتباه از سوي بنا باعث شد تا مدال اين وزن از دست ايران خارج شود. از همين رو اميدواريم پس از اتمام المپيك حسرت مدال‌هايي كه در برخي از اوزان مي‌توانستيم بگيريم را نخوريم. اين درست كه باباجان‌زاده با تجربه‌تر از ‌منجزي است؛ اما در چهار سال گذشته در هيچ تورنمنت معتبري رنگ موفقيت را نديده، الا در اين آخري كه در پيت لاسينسكي توانست در يك مبارزه نزديك به سختي قاسمي را چهار بر سه شكست دهد و در نهايت برنز بگيرد.شايد اگر منجزي پيروز اين ديدار مي‌شد به مدالي بهتر از برنز مي‌رسيد، ضمن اينكه قاسمي چند ماه قبل و در جام باشگاه‌هاي جهان سه بر يك باباجان‌زاده را برده بود تا از نظر برد و باخت در شرايطي مشابه با هم قرار داشته باشند، اما اگر بخواهيم از گزينشي المپيك به عنوان حساس‌ترين تورنمنت  ياد كنيم، بايد به شكست باباجان‌زاده و كسب سهميه توسط منجزي اشاره كنيم. مگر نه اينكه تجربه باباجان‌زاده بايد در چنين شرايطي به كمك او مي‌آمد؟ آنچه عيان است انگيزه بالاي قاسمي و فاصله چندين فرسخي باباجان‌زاده با روزهاي اوجش است و شكي نيست كه در حال حاضر انگيزه قاسمي نسبت به تجربه باباجان‌زاده چربش دارد. اما در ادامه بايد به حذف بي دليل بيابانگرد اشاره كنيم؛ كشتي‌گيري كه پس از گذشت حدود ده سال حضور در اردوي تيم ملي، هنوز نتوانسته تا روي خوش بنا را ببيند. بيابانگرد مدال جهاني دارد و اميد زيادي داشت تا بتواند كلكسيون افتخارات خود را به مدال المپيك مزين كند، اما بدون هيچ دليلي از تيم كنار گذاشته شد. بنا در مصاحبه‌اي اعلام كرده كه دليلي ندارد براي كنار گذاشتن يك نفر، او را متقاعد سازد! اين سخن در شرايطي درست است كه معياري مشخص براي انتخاب ملي‌پوشان وجود داشته باشد؛ اما در شرايط كنوني امثال بيابانگرد به دنبال جوابي قانع‌كننده براي كنار گذاشته شدن هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون