9/3 هزار طرح عمراني ملي و استاني نيمهتمام روي دست دولت
400 هزار ميليارد تومان بدهي معوق عمراني
گروه اقتصادي
بر اساس پيشبينيهاي صورت گرفته در اقتصاد مقاومتي 2500 پروژه عمراني نيمهتمام به بخش خصوصي واگذار ميشود. براساس آخرين آمارهاي برآورد شده، تعداد 1422 طرح عمراني ملي و 2495 طرح عمراني استاني نيمهتمام و در مجموع 3917 طرح عمراني ملي و استاني نيمهتمام روي دست دولت مانده كه براي اتمام آنها بودجه قابل توجهي نياز است كه دستكم اعتبارات تخصيص نيافته در بودجه 400 هزار ميليارد تومان برآورد ميشود.
دفتر تحقيقات توليد طبق گزارشي ضمن اعلام تعداد پروژههاي نيمهتمام عمراني، بر لزوم دستهبندي و تعيين اولويت براي اتمام اين پروژهها تاكيد كرد.
تحريمهاي مالي و بانكي اعمال شده بر اقتصاد كشور طي سالهاي اخير و نيز كاهش قيمت نفت كه پس از سال 2004 بيسابقه بوده است و در نتيجه بروز محدوديتهاي بودجهاي، اجراي طرحهاي مورد نظر از جمله پروژههاي عمراني را با مشكل مواجه كرده است. با وجود نگرانيها از ادامهدار بودن سطح فعلي قيمت نفت، دولت يازدهم به تامين بودجه طرحهاي عمراني نگاه ويژهاي داشته است.
يكي از مشكلات ارزيابي طرحها، وجود تورم در كشور است كه سبب ميشود هزينهها و درآمدهاي پيشبيني شده محقق نشده و در عين حال پيشبيني نرخ تورم نيز به دليل اثرگذاري بر پروژه به پارامترهاي تخميني اضافه شود.
شكست بازار
برخي دخالتهاي اجتنابناپذير دولتي، كنترل قيمت در بعضي بازارها، وجود آثار جانبي و ساير عوامل شكست بازار در كشور از جمله انحصار در برخي صنايع، باعث شده است كه قيمتهاي بازاري ملاك مناسبي براي قيمتگذاري در موارد شكست بازار نباشد. بنابراين بايد از قيمتهاي سايهاي براي قيمتگذاري استفاده كرد كه خود داراي پيچيدگيهايي خواهد بود.
بايد توجه داشت كه اعطاي تسهيلات توسط بانكها براي تامين مالي انواع پروژهها، نيازمند ارزيابيهاي دقيق است و امكانسنجي طرحها با توجه به معيارهاي اقتصادي بايد مورد ملاحظه قرار گيرد. تخصيص منابع مالي به پروژههاي غيراقتصادي يا فاقد اولويت اجرا علاوه بر اتلاف منابع، به اقتصاد ملي آسيب زده و ممكن است منجر به عدم توانايي دريافتكنندگان تسهيلات به بازپرداخت سود و اصل تسهيلات دريافتي شود كه اين امر معوقات بانكي را افزايش داده و در مجموع به صورت زنجيرهاي، اثرات نامطلوبي را بر اقتصاد كشور بر جاي خواهد گذاشت. حال كه دولت در نظر دارد پروژههاي عمراني را واگذار كند بايد دقت شود سرمايهگذاري در راستاي اهداف ملي بوده و بدون وجود مطالعات امكانسنجي، طرحهاي اقتصادي بخشهاي مختلف توليدي، صنعتي، زيربنايي، كشاورزي و انرژي اولويتبندي نشود. براي سنجش و گزينش مطلوب، منطقي و بهينه طرحهاي سرمايهگذاري به ويژه از بعد ملي، وجود يك استراتژي ملي توسعه اقتصادي و اجتماعي در راستاي دستيابي به اهداف كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت ضروري است. براي رسيدن به اين اهداف نيز لازم است استراتژيهاي مناسب تعيين شده و سياستهاي اجرايي جهت تخصيص منابع تدوين شود.
فشارها براي عدم تخصيص مناسب منابع
تصميمگيري سرمايهگذاري به ويژه در بخش عمومي براي كشورهاي در حال توسعه از جمله ايران داراي پيچيدگيهاي مخصوص به خود است. وجود برخي فشارهاي منطقهاي، اقتصادي و اجتماعي نيز ميتواند منابع را از مسير تخصيص بهينه اقتصادي منحرف كند و بنابراين بايد با در نظر گرفتن اهداف سرمايهگذار و نيز محدوديتهاي موجود، بهترين استفاده از منابع كمياب در قالب طرحهاي سرمايهگذاري داراي اولويت انجام شود.
يكي از مشكلات اساسي بر سر راه اين تصميم دسترسي به دادهها و اطلاعات به دليل نبود سيستم يكپارچه دادهها و اطلاعات و محرمانه بودن برخي دادهها از ديدگاه سازمانها و نهادهاي متولي است.
از آنجا كه ارزيابي طرح جز با دسترسي به تمام دادهها و اطلاعات يك پروژه و اقلام درآمدي و هزينهاي پروژه به صورت بسيار جزيي امكانپذير نيست، عدم دسترسي به برخي اطلاعات نيز ميتواند منجر به ارزيابي ناصحيح پروژه شود. در عين حال در صورت دسترسي به دادهها و اطلاعات عدم برآورد صحيح و همچنين تجزيه و تحليل نادرست نتايج نيز هزينههاي بالايي براي كشور در پي خواهد داشت.
باز هم تحريم
تحريمهاي مالي و بانكي اعمال شده بر اقتصاد كشور در سالهاي اخير و نيز كاهش قيمت نفت كه پس از سال 2004 بيسابقه بوده است و در نتيجه بروز محدوديتهاي بودجهاي، اجراي طرحهاي مورد نظر از جمله پروژههاي عمراني را با مشكل مواجه كرده است. با وجود نگرانيها از ادامهدار بودن سطح فعلي قيمت نفت، دولت يازدهم به تامين بودجه طرحهاي عمراني نگاه ويژهاي داشته است. بر اساس آمارهاي موجود، تعداد 1422 طرح عمراني ملي و 2495 طرح عمراني استاني نيمهتمام در كشور وجود دارد كه براي اتمام آنها بودجه قابل توجهي نياز است. بنابراين با توجه به روشهاي موجود ارزيابي طرح در شرايط وجود محدوديت و كمبودها ميتوان اين قبيل پروژهها را اولويتبندي كرد.
يكي ديگر از مشكلات ارزيابي طرحها، وجود تورم در كشور است كه سبب ميشود هزينهها و درآمدهاي پيشبيني شده محقق نشده و در عين حال پيشبيني نرخ تورم نيز به دليل اثرگذاري بر پروژه به پارامترهاي تخميني اضافه شود.
برخي دخالتهاي اجتنابناپذير دولتي، كنترل قيمت در بعضي بازارها، وجود آثار جانبي و ساير عوامل شكست بازار در كشور از جمله انحصار در برخي صنايع، باعث شده است كه قيمتهاي بازاري ملاك مناسبي براي قيمتگذاري در موارد شكست بازار نباشند. بنابراين بايد از قيمتهاي سايهاي براي قيمتگذاري استفاده كرد كه خود داراي پيچيدگيهايي خواهد بود.
نتيجه ارزيابي نادرست پروژه در طرحهاي خصوصي، ضرر و زيان بنگاه و حتي خروج بنگاه از بازار خواهد بود. اين در حالي است كه در طرحهاي عمومي همچون موضوع منابع ملي مطرح است؛ شكست طرح به معني هدر رفت ثروت ملي است.
اهداف طرحهاي عمومي، مسائل حاكميتي و رفاه اجتماعي بوده و معمولا با تعهدات و فشارهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و... زيادي روبهرو هستند. از اين رو در انتخاب طرحهاي اولويتدار و تخصيص غيربهينه منابع، به معناي زيان عموم مردم بوده و عواقب سختتري را نسبت به شكست طرحهاي خصوصي در پي دارد.
با توجه به ساختار نهادهاي نظارتي و در مواردي عدم اجراي صحيح قانون، اجراي يك پروژه سرمايهگذاري در كشورهاي در حال توسعه با آثار خارجي متعددي مرتبط است كه كمي كردن آنها از دشواري خاصي برخوردار است. به عنوان مثال آلودگي محيط زيست يا آب در نتيجه وجود يك كارخانه توليدي در مجاورت منطقه مسكوني، از جمله اثرات جانبي توليد است كه در ارزيابي مالي مورد محاسبه قرار نميگيرد. در حالي كه هزينه تحميل شده به ساكنان در نتيجه آلودگي آب يا محيط زيست بايد با استفاده از روشهاي مناسب برآورد شده و واحد توليدكننده اين اثرات بايد هزينه ايجاد شده را متحمل شود.
در اين شرايط علاوه بر هزينههاي سرمايهگذاري و عملياتي، هزينههاي جانبي نيز بايد به عنوان هزينههاي اجتماعي در ارزيابي اقتصادي پروژه منظور شده تا نتيجه واقعي حاصل شود.