و اينك نوبت پزشكان
به نظر بنده اين حملات ناشي از مشكلاتي بود كه در گذشته وجود داشت و كمتر مجال بروز پيدا ميكرد و فوت آقاي كيارستمي آن زخم را باز كرد. زخمي كه دير يا زود سرباز ميكرد و فوت ايشان از اين نظر ميتواند به درمان اين زخم كمك كند. اگر كساني مثل خانواده آقاي كيارستمي با اين همه فشار رسانهاي و حتي داشتن پزشكان علاقهمند به خودشان نميتوانند به راحتي استيفاي حق كنند، مردم عادي كه هيچ قدرتي براي استيفاي حق ندارند. هرگاه مردم مستاصل شدند، خشم خود را در زمان و مكاني كه انتظارش را نداريم بروز ميدهند. اين مساله يك قاعده كلي است، اگر در مورد سياست صادق است، در مورد ساير حوزهها و اقشار نيز صدق ميكند.
مشكل اساسي اين است كه جامعه پزشكي ايران كه توسعهيافته و پيشرفتهترين گروه تخصصي كشور است، به جاي آنكه منادي ارزشهاي دموكراتيك از قبيل پاسخگويي، شفافيت، آزادي، تناسب قدرت و مسووليت و... باشد و آنها را به طور عملي در جامعه رواج دهد، به مرور زمان در واقعيات موجود هضم شده و مثل ساير اقشار
شده است.
شايد گمان كنند كه يك قشر توسعهيافته ميتواند با دوري از ارزشهاي جديد به پيشرفت خود ادامه دهد، ولي اين برداشت درستي نيست. اگر از ارزشهاي مذكور دفاع ميكنيم به اين دليل است كه آنها را براي روند توسعه و پيشرفت خود ضروري ميدانيم. با وجود چنين ارزشهايي است كه بهترين پزشكان در مراتب بالاي جامعه پزشكي قرار ميگيرند و اجازه نميدهند افراد ناكارآمد و سودجو و غيرمتعهد به وظايف حرفهاي رشد كنند. در واقع اين ارزشها براي صيانت از جايگاه اين حرفه و هر حرفه ديگر است. اگر اين ارزشها به كنار رود پزشكان معتبر ضربه خواهند خورد. جامعه پزشكي را نبايد قرباني برخورد با چند خطا (اعم از قصور يا تقصير) كرد.
قصور و تقصير در همه حرفهها هست و در پزشكي نيز بيشتر. روزانه دهها هزار عمل جراحي و صدها هزار ويزيت انجام ميشود و كاملا قابل پذيرش است كه بخشي از اينها مشمول قصور يا تقصير پزشك شوند. اين تعداد خطا اعتبار پزشكي را مخدوش نميكند، حتي اگر روزانه دهها مورد باشد ولي اگر فقط يك خطا در روز باشد، و آن را نپذيرند و پنهان كنند، در اين صورت همين پنهانكاري و غيرمسوولانه رفتار كردن اعتبار جامعه پزشكي را زير سوال ميبرد.
بنابراين اكنون نوبت پزشكان است. به وضوح ميبينيم پزشكاني هستند كه نسبت به اين وضع نقد دارند ولي يا نميگويند يا اگر هم يادداشتي مينويسند، خيلي محتاطانه عمل ميكنند. اجازه ندهيد كه سازمان نظام پزشكي يا هر گروه ديگري كه متولي رسيدگي به اين پروندههاست اعتبار بالاي جامعه پزشكي ايران را در ابهام و ترديد قرار دهد. اقدامات و رسيدگي عادلانه و درست و مسوولانه نه فقط جامعه پزشكي را در موضع قوت قرار ميدهد، بلكه آموزه مناسبي خواهد شد براي ساير اقشار جامعه اعتبار و اعتماد به نفس يك گروه را هنگامي ميتوان سنجيد كه نسبت به همكاران خودشان نيز منصفانه و بيطرفانه رفتار و داوري كنند.