كودتا و انواع آن
مطالعهاي در سال 2016 نشان ميدهد كه وجود قوانين منسجم و پذيرفتهشده براي جانشيني در نظامهاي سياسي (مثل انتخابات در نظامهاي دموكراتيك و قانون فرزند و پدر در نظامهاي پدرسالار) امكان كودتا را كاهش ميدهد. وجود اين قوانين مانع از شكلگيري كوششها براي كودتا ميشود. بنا به نظر كورتيس بل و جاناتان پاول پژوهشگران علوم سياسي، تلاشها براي كودتا در كشورهاي همسايه موجب برنامهريزيهاي گسترده براي ممانعت از شكلگيري كودتا در يك كشور ميشود.
كودتا و دموكراسي
تحقيقات نشان ميدهد كه كودتاها در نظامهاي خودكامه مقتدر به رشد دموكراسي كمك ميكنند، ضمن آنكه احتمال بازگشت وضعيت و پايان دموكراسي كمتر است، اين تاثير مثبت كودتا از پايان جنگ سرد بيشتر هم شده است. مطالعهاي در سال 2014 نشان ميدهد كه كودتا به گسترش دموكراسي به خصوص در دولتهايي كه به گذار به دموكراسي از ساير مسيرها تمايل كمتري نشان ميدهد، كمك ميكند. محققاني كه در اين پژوهش نقش داشتهاند، معتقدند كه كوشش براي كودتا به اين دليل اين پيامد را دارد كه رهبران كودتاي پيروز شده تلاش ميكنند با دموكراسيسازي سريع مشروعيت سياسي و رشد اقتصادي را تضمين كنند، همچنان كه رهبران كودتاهاي شكستخورده وقوع كودتا را به مثابه نشانهاي براي پيشبرد اصلاحات تلقي ميكنند تا در قدرت بمانند. تحقيقي در 2016 نشان ميدهد كه 12 درصد كودتاها در دوره جنگ سرد و 40 درصد آنها در دوره بعد از آن به استقرار دموكراسي انجاميدهاند.
فشار و سركوب بعد از كودتاي شكستخورده و ضدكودتا
به نظر ناونيلهال سينگ، نويسنده تصرف قدرت: منطق استراتژيك كودتاهاي نظامي (2014) به ندرت اتفاق ميافتد كه دولت غالب موجود بعد از يك كودتاي خنثيشده به تصفيههاي شديد روي آورد. چرا كه سركوب شديد عناصر ارتش وقتي شامل افسراني شود كه در كودتا حضور نداشته باشند، ممكن است به ضدكودتا از سوي سربازاني منجر شود كه نگران وضعيت خودشان هستند. براي پيشگيري از وقوع ضدكودتا كه ممكن است موفقتر از كودتاي اوليه باشد، دولتها معمولا افسران برجسته را اخراج ميكنند و عناصر وفادارتر را جايگزين ايشان ميكنند. برخي تحقيقات البته نشان ميدهد كه فشار و سركوب بعد از كودتاها، خواه پيروز باشند و خواه شكست بخورند، افزايش مييابد. اگرچه برخي تحليلهاي تجربي كه توسط جياولفلدر، دانشمند علوم سياسي صورت گرفته نشان ميدهد كه نميتوان گفت در همه كودتاهاي شكستخورده دوران بعد از جنگ سرد الزاما با نقض حقوق بشر مواجه هستيم.
واكنشهاي بينالمللي
جامعه بينالملل معمولا به شكل منفي با كودتا مواجه ميشود، با كاهش كمكها و تحريمهاي تحميلي. تحقيقي در سال 2015 نشان ميدهد كه جامعه جهاني با كودتاهاي عليه دموكراسي به سختي برخورد ميكند و كودتاها مهمترين عامل براي تحريمهاي دموكراتيك عليه يك كشور هستند. به خصوص كشورهاي غربي برخورد شديدتري عليه كودتاهايي دارند كه به نقض حقوق بشر و دموكراسي ميپردازند. اين كشورها با كاستن از كمكهاي خارجي جوامع كودتازده را تنبيه ميكنند. البته در اين ميان بايد تاكيد كرد كه ايالاتمتحده در اين مورد رفتار سازگاري نداشته است و بيشتر بر اساس منافع ژئوپولتيكش تصميمگيري ميكند. سازمانهايي چون اتحاديه آفريقا و سازمان دولتهاي امريكايي برنامههايي براي مقابله با كودتا طرحريزي كردهاند. اين سازمانها از طريق پيشبيني تحريمها، به تحديد كودتاها ميپردازند. تحقيقي در سال 2016 نشان ميدهد كه اتحاديه آفريقا نقش معناداري در كاهش كودتاهاي آفريقايي ايفا كرده است.
* منابع در روزنامه موجود است