عبور از روحاني استراتژي اصلاحطلبان نيست
انتخابات سال 92 با ائتلاف تاكتيكي اصلاحطلبان با نيروهاي معتدل، موجبات بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سياست كشور را فراهم كرد. اصلاحطلبان كه در هشت سال دولت پيشين عملا از قدرت فاصله گرفته بودند با حمايت از روحاني توانستند سياست كشور را به نفع خود بازسازي كنند. با اين حال بايد ديد كه پس از پايان وظيفه روحاني در چهار سال اول آيا اصلاحطلبان همچنان تصميم بر حمايت از او دارند؟غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب كارگزاران در گفتوگو با ايسنا بيان ميكند كه در حال حاضر گزينهاي بهتر از روحاني براي جايگاه رياستجمهوري وجود ندارد.
در يك نگاه واقع بينانه سياسي، در حال حاضر كسي آشناتر، قويتر و مسلطتر از آقاي روحاني به مسائل مختلف كشور متصور نيست. كسي كه در مجموع اين آمادگي را داشته باشد كه بتواند دور جديد رياستجمهوري را اداره كند نداريم.
آقاي روحاني آن كارهايي كه نبايد انجام دهد را انجام نداده است و هنر او اين است كه در اين چهار سال تا آنجا كه توانسته از بحرانها جلوگيري كرده و در عين حال بحران جديدي به كشور اضافه نكرده است. آرامش به وجود آمده در فضاي اقتصادي كشور نيز قابل توجه است، هرچند بسياري از ركود ناراحت هستند، اما واقعيت اين است كه در اين سه سال به هم ريختگي اقتصادي نداشتيم. آرامشي در قيمت ارزهاي خارجي و كالاهاي مختلف نيز به وجود آمده است. نامهاي مطرح براي حضور در انتخابات رياستجمهوري با شخصيت و عملكرد روحاني قابل مقايسه نيستند.
بهطور مثال كساني ايراد ميگيرند و ميگويند كه برجام و مذاكرات خارجي هنوز به نتيجه نهايي نرسيده؛ قطعا مردم كسي كه هنوز كاري را كامل به اتمام نرسانده، كنار نگذاشته تا كسي را سركار بياورند كه اين بحرانها را به وجود آورده است. برخي ايراد ميگيرند كه چرا آقاي روحاني دير اين تحريمها را برداشته اما نميگويند چه كساني باعث و باني ايجاد تحريمها و بحرانهاي اقتصادي بودند.
وقتي اصولگرايي دو بار خود را در معرض افكار عمومي ميگذارد و اقبالي نميبيند بهتر است حيات سياسي خود را در همين حدي كه هست حفظ كند.
اگر مجموعه نهادهاي انقلابي و نيروهاي ارزشي از احمدينژاد حمايت نكنند، هيچ جايگاهي ندارد. شايد آقاي احمدينژاد الگويي در ذهن داشته باشد كه مانند آقاي هاشمي در سال ۹۲ دوباره وارد عرصه شده و بتواند فردي را با حمايت، روي كار آورد اما اين كارها كپيبرداري ناقصي از الگوهاست چون همه هاشمي نميشوند. رفتار شوراي نگهبان در رابطه با تاييد يا رد احمدينژاد قابل پيشبيني سياسي نيست.
اصلاحطلبان گزينههاي فراواني دارند كه در حد رياستجمهوري باشد.
در جريان انتخاب رياست مجلس، من و بسياري از نيروهاي اصلاحطلب فكر ميكرديم اين وحدت اصلاحطلبان و اعتدالگرايان نبايد به هم بخورد. لاريجاني سمبل يك مجلس معتدل است.
بايد پرسيد عبور از روحاني به سمت چه كسي؟ وقتي كسي وجود ندارد اين عبور معنا پيدا نميكند. هيچ اصلاحطلبي اين بحث را مطرح نكرده كه بايد از روحاني عبور كنيم چون طرف ديگر، فردي وجود ندارد.
انتخاب واقعي مردم افراطگرايي نيست.
درباره اينكه آيا واقعا حصر به نفع كشور، مردم، انقلاب و خود اين افراد هست يا خير، اختلافنظراتي وجود دارد. قطعا عدهاي از مردم و مجموعه سياسي كشور معتقدند اين شرايط و فضا نهتنها به نفع كشور، نظام و انقلاب نيست، بلكه حتي نتيجه عكس ميدهد اما برخي معتقدند اين حصر براي اداره و آرامش كشور و براي حفظ جان و امنيت محصورين ايجاد شده است. من معتقدم حتي اگر مخالف آقايان موسوي، كروبي و خاتمي باشيم نبايد اين محدوديتها را ايجاد كنيم چون نميتوانيم با حصر و ايجاد محدوديت به نتيجه دلخواه برسيم، به قولي «الانسان حريصٌ علي ما منع» و جايگاه اين افراد هيچوقت با چنين برخوردهايي تنزل پيدا نميكند.