• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3155 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۴ دي

يك هفته در تاريخ

20 دي ماه
خلع دبيركل حزب (1353)

پهلوي دوم تلاش‌هاي مذبوحانه‌يي صورت مي‌داد براي آنكه با تشكيل احزاب فرمايشي مطالبات سياسي طبقه متوسط در حال ظهور را كنترل و جهت‌دهي كند، حزب ايران نوين كه در سال 1342 توسط حسنعلي منصور و گروهي ديگر تحصيلكردگان از فرنگ برگشته تشكيل شد، نمونه‌يي از آنهاست. اين حزب را كه خود از تغيير نام كانون مترقي به وجود آمد، بزرگ‌ترين و پايدارترين حزب دولتي در دوران پهلوي خوانده‌اند. نخستين دبيركل اين حزب منصور بود و بعد از قتل او، دوست و همراه قديمي‌اش اميرعباس هويدا دبيركل اين حزب شد. ايران نوين در دوره‌هاي 22 و 23 مجلس شوراي ملي اكثريت را داشت و تا زمان انحلال همه احزاب در سال 1353 و تشكيل حزب رستاخيز مهم‌ترين حزب سياسي زمان خود بود. روز 20 دي سال روز خلع منوچهر كلاني، دبيركل حزب ايران نوين به علت اهمال در انجام وظيفه از دبيركلي اين حزب در سال 1353 است.

اشغال ايران (1296)

سال‌هاي جنگ جهاني اول در ايران را سال‌هاي اغما‌ و آشوب نيز خوانده‌اند. جنگي كه از مرداد 1293 آغاز شد و تا آبان 1297 به مدت 51 ماه ادامه داشت. ايران در آغاز اين جنگ صراحتا بي‌طرفي خود را اعلام كرد اما اين به خصوص براي نيروهاي انگليس و روس كه به موقعيت استراتژيك ايران براي نيل به اهداف نظامي و سياسي شان مي‌انديشيدند، چندان قانع‌كننده نبود. در اين دوران ايران يكي از وحشتناك‌ترين دوره‌هاي تاريخي خود را مي‌گذراند و در بحران شديد مالي درگير بود. حضور بيگانگان در كشور و استفاده از آذوقه‌ها و محصولات كشاورزان پيامدي جز قحطي و بيماري و مرگ و مير براي ايرانيان در بر نداشت. 20 دي ماه 1296 روزي است كه نيروهاي انگليسي پاطاق و قصرشيرين را به تصرف خود درآوردند. محمد علي مجد از نويسندگاني است كه بر نقش بريتانيا در قحطي بزرگ در ايران صحه مي‌گذارد، البته همه نويسندگان ديدگاه‌هاي او را تاييد نمي‌كنند و آن را اغراق‌آميز مي‌دانند، با اين همه تاثير منفي حضور بيگانگان ناخوانده به كشور را نمي‌توان ناديده گرفت.

21 دي ماه
مقاله برانداز (1356)

كمتر كتاب يا دست‌نوشته‌يي را بتوان يافت كه در تاريخ معاصر ايران به اندازه مقاله «ايران و استعمار سرخ و سياه» كه روز 17 دي ماه 1356 در روزنامه اطلاعات منتشر شد، تاثيرگذار باشد. نوشته‌يي كوتاه اما برانگيزاننده كه با امضاي احمد رشيدي مطلق منتشر شد اما در نهايت مشخص نشد نويسنده‌اش كيست، اگرچه اسامي افرادي چون داريوش همايون يا شجاع‌الدين شفا در فهرست مظنونان اصلي آن همواره تكرار شده است. موج اعتراضات نيروهاي مذهبي و طرفداران امام خميني از فرداي هجدهم آغاز شد و به ويژه در ميان گروه‌هاي مذهبي و طرفداران روحانيت اوج گرفت. بازار به مثابه هم‌پيمان سنتي روحانيت از مراكزي بود كه بيشترين اعتراضات را به انتشار اين مقاله صورت داد و به همين خاطر در 21 دي ماه 1356 به دستور رياست ساواك اعلاميه‌هايي در مورد شروع به كار كسبه بازار از سوي شهرداري و امور اصناف منتشر شد كه‌ در اين اعلاميه از بازاريان خواسته بود تا از تاريخ 22/10/56 مغازه‌هاي خود را باز كنند كه در غير اين صورت، نسبت به لغو پروانه كسب آنان اقدام خواهد شد. البته اين تهديدها نتوانست سد نيروهاي انقلابي شود. در بررسي‌هاي بعدي همواره انتشار ناسنجيده اين مقاله را به عنوان يكي از نقطه‌هاي شروع انقلاب دانسته‌اند.

عدالتخانه‌يي براي مشروطه (1284)

مشروطه ايراني در آغاز در پي خواست برقراري عدالت سر برآورد، كه نتيجه آن در 21 دي ماه 1284 به صورت تاسيس عدالتخانه به فرمان مظفرالدين شاه قاجار، شاه بيمار خود را نشان داد. البته موجي كه برخاسته بود، به همين جا ختم نشد و مشروطه ايراني كه محصول دست‌كم نيم قرن جدال و ستيز ميان نيروهاي ترقي‌خواه و نهاد استبداد بود، در پي اين پيروزي اوليه خواست برقراري حكومت قانون و ايجاد پارلمان را نيز مطرح كرد و يك سال ديگر در مرداد ماه 1285 به ثمر رسيد. اين واقعه البته تازه اول ماجرا بود، همچنان كه ايجاد نهاد قضا به سبك جديد، يك شبه برقرار نشده بود و خود حاصل پويش‌ها و كوشش‌هاي اقشار و گروه‌هاي مختلف و متنوع اجتماعي از علما، بازاريان و منورالفكرها تا توده‌هاي مردم فقير بود و اين بزنگاه تنها نقطه عطفي بود كه همه اين گرايش‌هاي متنوع و گاه حتي متضاد با يكديگر تلاقي كردند.

مغز تصميم‌گيرنده انقلاب (1357)

در بررسي‌هاي گوناگون و متنوعي كه از تاريخ انقلاب تاثيرگذار ايرانيان در سال 1357 صورت مي‌گيرد، نمي‌توان از نقش و اهميت شوراي انقلاب غفلت كرد، نهادي انقلابي كه با روشن شدن چشم‌اندازهاي پيروزي اين انقلاب در 21 دي ماه سال 1357 به فرمان امام خميني تاسيس شد و از آن پس در همه تحولات بعد از انقلاب تا به امروز نقشي تعيين‌كننده داشت. اعضاي اين شورا عبارت بودند از: حضرات آيات سيد علي خامنه‏اي، سيد محمود طالقاني، سيد محمد بهشتي، مرتضي مطهري، اكبر هاشمي‌رفسنجاني، سيد عبدالكريم موسي اردبيلي، محمدرضا مهدوي كني و آقايان يدالله سحابي، مهدي بازرگان، عباس شيباني و... در آستانه پيروزي انقلاب، اعضاي اين شورا، مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزير دولت موقت پيشنهاد كردند كه امام با اين پيشنهاد موافقت كردند. پس از پيروزي انقلاب، اين شورا با مشروعيت حاصله از حمايت‏هاي مردمي، زمام امور را به دست گرفت. از جمله اقدامات شوراي انقلاب مي‌توان به تصويب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ملي شدن بانك‌ها، سامان بخشيدن به دادگاه‌هاي انقلاب، برگزاري همه‏پرسي در رابطه با نظام جمهوري اسلامي، بررسي پيش‏نويس قانون اساسي، تصويب آيين‌نامه‌هاي مجلس خبرگان و برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري و مجلس شوراي اسلامي و... اشاره كرد. مسووليت شوراي انقلاب تا زمان تشكيل مجلس شوراي اسلامي به طول انجاميد و از تاريخ هفتم خرداد 1359 وظايف اين شورا به مجلس و شوراي نگهبان واگذار شد.

26 دي ماه
شاه رفت (1357)

عصر روز 26 دي ماه تيتر يك روزنامه اطلاعات دو كلمه داشت، منتها خيلي بزرگ: شاه رفت! با اوج گرفتن تظاهرات مردمي و سرعت گرفتن ماشين انقلاب، محمدرضا پهلوي همچون 25 سال پيش از آن يعني مردادماه 1332، بار ديگر كشور را ترك كرد. با فراگير شدن جرقه‌هاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيام‏هاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني (ره) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلم‏هاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهم‌تر چاپ اعلاميه توهين‏آميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج و موجب شد كه در مدت زمان كوتاهي، پايه‌هاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت شود. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكان‏پذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود مي‏دانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك كرد كه به‌شدت مي‏گريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بويينگ 707 و ده‌ها هليكوپتر آن را همراهي مي‌كردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمه‌هاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزل‏تر شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون