كاشاني در 100 متري مصدق زنداني است
ماجراي توقيف آيتالله كاشاني احتمال محاكمه و تبعيد او
قرابت با كودتا تنها دو سال دوام آورد؛ زماني كه دولت برآمده از كودتاي 28 مرداد قوام يافت، به فكر تسويه حساب افتاد و آيتالله كاشاني كه در پايان راه مصدق، از نخستوزير ملي جدا شد، نخستين فردي بود كه بايد تسويه ميشد. 27 ديماه 1334، دادستاني او را براي بازجويي برد، اندكي بعد محاكمه شد و بعدتر هم تبعيد.
ساعت پنج بعدازظهر ديروز دو كاميون سرباز در حالي كه يك جيپ ارتش در پيشاپيش آنها حركت ميكرد وارد پامنار شد و پس از طي قسمت شمالي پامنار در مقابل منزل آيتالله كاشاني توقف نمود.
يك نفر سرهنگ و دو سروان از جيپ پياده شدند و در مقابل خانه آيتالله دقالباب كردند. نوكري در خانه را گشود و پرسيد:
- چه كار داريد؟
سرهنگ گفت:
- ميخواستيم آقا را ملاقات كنيم.
نوكر جواب داد:
-بسيار خوب پس بگذاريد به ايشان خبر بدهم.
مستخدم رفت و چند دقيقه بعد برگشت و گفت:
-بفرماييد تو، آقا در بالاخانه هستند.
آقاي سرهنگ به اتفاق افسران وارد خانه شدند و از پلههاي مارپيچي كه در حياط دوم بود بالا رفته و به اتاق كوچكي كه محل اقامت آيتالله كاشاني است وارد شدند. آيتالله منتظر بود و همين كه آنها را ديد گفت:
- باز چه خبر شده؟
سرهنگ گفت:
- خبر خوش.
سپس نامهاي را به دست آيتالله كاشاني داد.در اين نامه كه به امضاي دادستان نظامي بود محترمانه از آيتالله كاشاني دعوت شده بود كه براي انجام پارهاي تحقيقات و بازجوييها در اطراف قتل مرحوم سپهبد رزمآرا به اتفاق مامورين به دادستاني بروند. آيتالله كاشاني پس از خواندن نامه پرسيد:
- آقاي سرهنگ، همين حالا بايد برويم؟
- بله، بالاتفاق خواهيم رفت اتومبيل حاضر است.
كاشاني از جا بلند ميشود و عبايش را روي شانهاش انداخت و خطاب به مستخدم گفت:
- من تا دادستاني ارتش ميروم به بچهها بگو دلواپس نباشند.
سپس به اتفاق مامورين از پلهها پايين آمد و از در خانه خارج شد. مامورين آقاي سيد ابوالقاسم كاشاني را در صندلي رديف اول جيپ نشاندند و خودشان نيز در رديف عقب قرار گرفتند و مستقيما به طرف دادستاني ارتش به راه افتادند.
در فاصله اين مدت بعضي از عابرين و كسبه كه كاميونهاي ارتشي را ديده بودند در پيادهرو اجتماع كرده و با يكديگر پچ پچ ميكردند و وقتي آيتالله كاشاني از منزل خارج و سوار جيپ شد و اتومبيلها حركت كرد اين جمله دهان به دهان در پامنار نقل ميشد كه: «آيتالله كاشاني را گرفتند» .
در دادستاني
ده دقيقه بعد جيپ حامل كاشاني در مقابل دادستاني ارتش توقف كرد و مامورين مشاراليه را به اتاق دادستان بردند.
تيمسار سرلشگر آزموده منتظر بود و همين كه آيتالله وارد شد با احترام بين طرفين سلام و عليك و احوالپرسي رد و بدل شد و دادستان صندلي به آيتالله تعارف كرد و بعد از اينكه يك فنجان چاي صرف شد دادستان ارتش گفت:
- چون محكومين فدائيان اسلام عليه جنابعالي اعترافاتي كردهاند و در اقارير كتبي و شفاهي خود كه ما آنها را ضبط كردهايم همه جا به عنوان محرك قتل، نام آقا برده شده لذا جنابعالي به اينجا دعوت شديد تا چند كلمه براي روشن شدن حقايق توطئه قتل مرحوم رزمآرا بازپرسي بشود.
آيتالله كاشاني گفت حاضرم و سپس در اطاق دادستاني بسته شد و دادستان به اتفاق بازپرس نظامي مشغول بازجويي از آيتالله كاشاني شدند...
سپيده دم امروز چهار نفر محكومين فداييان اسلام يعني سيدمجتبي نواب صفوي، سيدمحمد واحدي، خليل طهماسبي و مظفرعلي ذوالقدر در ميدان لشگر 2 زرهي تيرباران شدند. خبرنگار مخصوص ما رپورتاژ جالب توجهي از چگونگي اعدام اين چهار نفر از 20 ساعت قبل از اجراي حكم تا هنگامي كه ساعت شش صبح امروز حكم دادگاه در ميدان تير لشگر 2 زرهي انجام شد تهيه كرده كه ذيلا از نظر خوانندگان محترم ميگذرد.
آخرين ديدار با دادستان ارتش
ساعت هشت و نيم صبح ديروز به دادستان ارتش اطلاع داده شد كه سه نفر از محكومين فداييان اسلام، نواب صفوي، خليل طهماسبي و سيدمحمد واحدي كه از حكم صادره از دادگاه تجديدنظر نظامي تقاضاي فرجام نكردهاند تقاضاي ملاقات با ايشان را دارند. دادستان ارتش بلافاصله دستور داد هر سه نفر را به دادستاني ارتش بياورند. به طوري كه كسب اطلاع شده است مقارن ساعت نه صبح نواب و خليل و واحدي به وسيله آمبولانس به دادستاني ارتش منتقل گرديدند و به اتاق تيمسار سرلشگر آزموده رفتند. بعد از لحظهيي نواب صفوي گفت ميخواستم از حضور تيمسار تقاضا كنم كه جريان فرجامخواهي و مراسم آن را براي اينجانب تشريح فرمايند. تيمسار سرلشگر آزموده خيلي فشرده جريان قانوني تشريفات فرجامخواهي را براي آنها بيان كرد ...