• 1404 چهارشنبه 1 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3158 -
  • 1393 يکشنبه 28 دي

سياست‌ورزي مسوولانه، از نوع اصولگرايانه

همايشي را براي وحدت برگزار مي‌كنند و به جاي آنكه كارنامه 9 سال گذشته خود را بررسي و به مردم عرضه و نقاط قوت، عملكرد و ضعف خودشان را در آمدن و رفتن احمدي‌نژاد و تبعاتي كه از اين طريق به كشور بار شد بررسي كنند، يكسره براي دولت خط و نشان مي‌كشند و وحدت خود را صد درصدي و فطري! مي‌دانند و به سهولت خبر پايان تاريخ مصرف احمدي‌نژاد و دولتش را بشارت مي‌دهند. و هيچ هم به روي مبارك نمي‌آورند اگر وحدت آنان صددرصد و فطري است ديگر چه نيازي به نشست و برو بيا دارد؟ جالب اينكه وقتي بحث نقد آن دولت معجزه هزاره سوم مطرح مي‌شود، با يك گزاره كلي و بي‌فايده جواب مي‌دهند كه همه دولت‌ها خدمات و ايراداتي داشته‌اند و بايد هم خدمات آنها را گفت و هم ايرادات را. و ذره‌يي به ذهن خود خطور نمي‌دهند كه دوره اظهار اين كرامات گذشته كه كسي «شيره را خورد و گفت شيرين است». شما بايد بگوييد كه كفه ايرادات آن دولت به چه مقدار فاحشي از خدمات احتمالي آن بيشتر بوده است؟ به‌علاوه منابع تزريق شده به آن دولت چه تناسبي با برون‌دادها و خروجي‌هاي آن داشت؟ نقش اصولگرايان در اين زمينه چيست؟ چه اتفاقاتي افتاده كه امروز مي‌كوشند خود را از احمدي‌نژاد مبرا جلوه دهند؟ و در عين حال با همفكران وي در جبهه پايداري درصدد دولت و ائتلاف سياسي هستند؟ جالب‌ترين بخش ماجرا اين است كه يكي از رهبران اصولگرا وقتي در مقابل اين سوال قرار مي‌گيرد كه كه نسبت شما با احمدي‌نژاد چيست، مثل خود احمدي‌نژاد پاسخ مي‌دهد و سوال را با سوالي ديگر دور مي‌زند و مي‌گويد: «اول بايد ديد آيا آقاي احمدي‌نژاد اصولگرا هست يا خير، آيا آقاي احمدي‌نژاد گفته است كه من اصولگرا هستم؟». بله، احمدي‌نژاد نگفته كه من اصولگرا هستم ولي شما از جمله‌ فرد پاسخ‌دهنده، تمام قد از او دفاع كرديد. چگونه مي‌شود از كسي كه اصولگرا نيست و نبوده تا اين حد حمايت كرد و تا آخرين لحظات حامي او بود و الان جريده رفت و خود را كنار كشيد؟ مساله اصولگرا بودن يا نبودن احمدي‌نژاد نيست، بايد مسووليت خود را در كارهاي او تعيين كرد. به‌علاوه اين را الان مي‌گويند. آن روز كه پيروزي او را پيروزي اصولگرايان مي‌دانستند و از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجيدند فراموش كردند؟ همين آقاي محترم ضمن پذيرش حمايت از احمدي‌نژاد در سال‌هاي 84 و 88 گفته است كه: «وقتي ديديم رفتارش متفاوت شده به مخالفت با او پرداختيم». به نظر مي‌رسد كه اين سياستمدار محترم متوجه اصل ماجرا نيستند. مساله اين است كه آنچه را ايشان تغيير رفتار مي‌داند، ذهنيت خودشان است و احمدي‌نژاد از ابتدا هم همين بوده و اين را اصلاح‌طلبان مي‌دانستند و اتفاقا انتقاد آنان به اصولگرايان از همين زاويه بوده. نكته جالب اينكه تعداد اندكي از اصولگرايان مانند آقاي ناطق نوري از ابتدا متوجه ماجرا بودند. بنابراين فرار از ارايه پاسخ و عدم پذيرش مسووليت بدترين چيزي است كه در ميان اين دسته از اصولگرايان ديده مي‌شود. اين پاسخ مثل اين است كه كسي را به عنوان فردي امين و صد درصد مورد اطمينان به مردم معرفي كنيم ولي وقتي كه خلاف اين عنوان رفتار كرد بگوييم او ابتدا امين بود بعدا تغيير كرد، در حالي كه از ابتدا همين‌طور بوده و معرفي‌كننده ماهيت او را نمي‌شناخته. در اين شرايط مسووليت متوجه كسي است كه او را معرفي كرده. سياستمدار بايد باهوش باشد و ظاهربين نباشد. بدون ترديد آقاي احمدي‌نژاد كمترين تغيير را در 10 سال گذشته داشته است، اين اصولگرايان هستند كه براي فرار از مسووليت رفتارهاي خودشان، او را متهم به تغيير مي‌كنند.  يكي ديگر از رهبران اصولگرا كه تا چندي پيش حامي دوآتشه آقاي احمدي‌نژاد بود، مرگ سياسي  او را اعلام كرد و گفت: «آقاي احمدي‌نژاد يك نفري بود، عوضي رفت، مُرد و تمام شد و ديگر حرفش را نزنيد. احمدي‌نژاد يك جريان محسوب نمي‌شود». يكي نيست از ايشان بپرسد چگونه فردي كه نماينده يك جريان محسوب نمي‌شود، هشت سال رييس‌جمهور بوده است؟ به علاوه، احمدي‌نژاد نمرده است، آثارش تا سال‌هاي سال در اين كشور زنده است. نمونه‌اش تحريم‌ها. اصولگرايان نمي‌توانند خود را بي‌ارتباط با ميراث ماندگار احمدي‌نژاد جا بزنند و به قول شاعر «چنان بي‌رحم زد تير جدايي/ كه گويي خود نبودست آشنايي». اينكه نمي‌شود؛ يك نفر با حمايت اصولگرايان براي هشت سال در مصدر قدرت قرار بگيرد و آنها اكنون مثل آب خوردن نسبت به اعمال و رفتار او از خود سلب مسووليت كنند.  به نظر مي‌رسد كه اتحاد و همبستگي اين گروه از اصولگرايان با جبهه پايداري به معناي جواب مثبت به پرسش‌هاي پيش است. مساله اين است كه هر كس به عنوان يك شهروند انتظار دارد كه گروه‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلبان يا اصولگرايان وقتي پس از مدت‌ها نشست مهمي را تشكيل مي‌دهند به اين پرسش‌ها پاسخ دهند كه اصول‌ آنان چيست؟ در سال‌هاي گذشته در چه مواردي از اين اصول تخطي كرده‌اند؟ آيا مسووليت اشتباهات پيش آمده را مي‌پذيرند يا نه؟ آيا اين اشتباهات ناشي از آن اصول است يا ناشي از اجراي بد آن‌ اصول؟ چه تضميني وجود دارد كه پس از اين مرتكب اشتباهات گذشته نشوند؟ و... اميدواريم شاهد نشست‌هايي باشيم كه هر دو جناح به اين پرسش‌هاي عادي پاسخ دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون