آلودگي هوا؛ بهانهاي براي حمله به دولت
بيش از 35 نهاد، بنياد، سازمان و مركز سالانه براي مسائل فرهنگي كشور و تبليغات بودجه دارند. جمع بودجهاي كه اين 35 نهاد در سال 1393 گرفتند، نزديك به 6 هزار ميليارد تومان بود. البته برخي از اين نهادها را ما ميشناسيم. سازمان تبليغات اسلامي، نهادهاي تبليغاتي و فرهنگي در دانشگاهها، آموزش و پرورش، صداوسيما و نهادهاي وابسته به حوزههاي علميه از جمله اين نهادهاي فرهنگي هستند. اين در حالي بود كه در همان سال كل بودجه محيط زيست كشور با بيش از 6 هزار محيطبان و كارمند چيزي در حدود 175 ميليارد تومان بود. اصولگرايان هرگز به مردم نميگويند كه نظام براي مسائل فرهنگي و تبليغات سياسي-فرهنگي در سال 6 هزار ميليارد هزينه ميكند اما براي محيط زيست 175 ميليارد تومان بيشتر حاضر نيستند، هزينه كنند. آن وقت قرار است خانم ابتكار با اين پول جلوي خشك شدن درياچه اروميه را بگيرد؛ رود كارون را كه به فاضلاب تبديل شده احيا كند؛ جلوي هجوم گرد و غبار و ريزگردها را به خوزستان و غرب كشور بگيرد؛ تالاب انزلي را كه به لجنزار تبديل شده احيا كند؛ رودخانههاي گيلان و مازندران را كه فاضلاب شهري و صنعتي شهرهاي شمال را به درياي خزر ميريزد، بهبود بخشد؛ نگذارد كه هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ آلوده شود؛ جلوي آتش گرفتن جنگلها را بگيرد؛ جلوي فرسايش خاك را بگيرد و ساير اقداماتي كه كمك به حفظ و حراست از محيط زيست كشور است. خانم ابتكار بايد همه اين كارها را به شايستگي انجام دهد، آن هم با 175 ميليارد تومان در سال. اما هزينههاي ديگر به صورت تمام و كمال بايد پرداخت شوند. اي كاش رسانههاي ما ميتوانستند اين پرسش بنيادي را در مردم ايجاد كنند كه مردم از مسوولان اين سوال ساده را مطرح كنند كه توسعه پايدار و حفظ و حراست از محيط زيست و نجات مردم تهران و ساير شهرهاي بزرگ از آلودگي هوا در كجاي اولويتهاي كشور قرار ميگيرد؟