پايان زندگي مخفيانه قاتل 16 ساله

اعتماد

پسري كه در 16 سالگي، هنگام سرقت وسايل كارخانه محل كارش مرتكب قتل شده بود پس از دو سال زندگي مخفيانه با هويت جعلي از سوي پليس پايتخت دستگير شد. او كه اعتياد شديدي به روانگردان‌ها دارد در بازجويي‌ها به قتل با ضربه‌هاي قمه اعتراف كرده است.
رسيدگي به اين پرونده از 5 بهمن 93 با اطلاع كلانتري 176 حسن‌آباد از وقوع يك فقره درگيري منجر به جرح در كارخانه توليد فلافل شهرك صنعتي آغاز شد. با حضور ماموران مشخص شد كه دو كارگر كارخانه به سمت ساير كارگران حمله ور شده و پس از مجروح كردن تعدادي از آنها با قمه، از محل متواري شده‌اند. تحقيقات پليس به دومين روز خود رسيده بود كه يكي از كارگران مجروح به دليل شدت جراحات وارده در بيمارستان جان خود را از دست داد تا پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شود و براي رسيدگي در اختيار پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گيرد. كارآگاهان اين پايگاه به تحقيق از كارگران پرداختند. يكي از آنها كه همراه مقتول مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود، گفت: «من و مقتول در حال انجام دادن كارمان بوديم كه ناگهان احساس كردم پشت سرم داغ شده. دست كه روي سرم كشيدم ديدم به‌شدت خونريزي كرده‌ام. متهمان به سمت ما حمله ور شده و هردوي‌مان را با قمه زده بودند. من از شدت خونريزي بيهوش شدم تا اينكه چشم باز كردم و خودم را در بيمارستان ديدم.»
حرف‌هاي اين كارگر، چگونگي وقوع حادثه را شرح مي‌داد اما سرنخي از مخفيگاه متهمان را فاش نمي‌كرد. كارآگاهان در اين شرايط، به بررسي هويت متهمان پرداختند و متوجه شدند كه يكي از آنها به نام جواد (22 ساله) از 5 مرداد پارسال به اتهام سرقت اماكن دستگير شده و به زندان افتاده است. او به پايگاه دهم منتقل شد و با اعتراف به درگيري منجر به قتل گفت: «همراه فرشاد (متهم 16 ساله) نقشه سرقت وسايل كارخانه را كشيديم. مي‌خواستيم اموال مسروقه را با يك دستگاه خودروي وانت متعلق به كارخانه خارج كنيم اما روز سرقت، تعدادي از كارگران از جمله مقتول متوجه شدند. براي اينكه فرار كنيم، با قمه به سمت آنها حمله كرديم و پس از مجروح كردن تعدادي از آنها، متواري شديم و به ميدان راه آهن رفتيم. آنجا از هم جدا شديم و من از آن موقع هيچ خبري از فرشاد ندارم. مدتي بعد هم به خاطر سرقت از يك مغازه دستگير شدم و به زندان افتادم.»
با اعتراف جواد، هويت فرشاد تحت بررسي قرار گرفت و مشخص شد كه او پسري 18 ساله با اسم واقعي حسن است كه به دليل اعتياد شديد به روانگردان‌ها مدتي است از خانه خارج شده و هيچ كس از او اطلاعي ندارد. در ادامه تحقيقات، محل كار او در يك مغازه باتري‌سازي كشف و عمليات پليس براي دستگيري‌اش آغاز شد. ماموران 6 آذر امسال، او را كه اين‌بار نيز با هويت جعلي عرفان مشغول به كار شده بود دستگير و به پايگاه دهم منتقل كردند. متهم در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و گفت: «از 15 سالگي به شيشه اعتياد دارم و به همين خاطر از خانه فرار كردم. مدتي جايي براي ماندن نداشتم تا اينكه در كارخانه توليد فلافل به عنوان كارگر مشغول به كار شدم. 20 روز كه گذشت، همراه جواد (متهم ديگر) تصميم گرفتيم لوازم و ابزارآلات كارخانه را بدزديم و بفروشيم. روز سرقت، مقتول و تعداد ديگري از كارگران متوجه نقشه ما شدند. براي اينكه از دست‌شان فرار كنيم، به سمت‌شان حمله ور شديم و من با قمه چند ضربه محكم به سر مقتول و چند كارگر ديگر زدم. » سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر از ادامه بازجويي‌ها از متهمان براي تكميل تحقيقات در پايگاه دهم ويژه قتل پليس خبر داد و به مديران مراكز صنعتي و توليدي توصيه كرد كه «قبل از هرگونه استخدام، نسبت به احراز هويت واقعي و همچنين بررسي سابقه سوءپيشينه افراد اقدام و پس از تشكيل پرونده استخدامي براي شاغلين، از صحت اطلاعات درج شده از سوي آنها اطمينان حاصل كنند.»