بررسي استعفاي آقاي « دبيركل»
براساس مديريت جديد فعاليت خود را ادامه دهند. گراميمقدم به جلسه پيشين شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در آذرماه اشاره كرد و گفت: براساس مصوبه جلسه ۲۴ آذر ماه، جلسهآينده شوراي مركزي حزب قرار است در روز جمعه دهم دي ماه در ساعت ۴ بعد از ظهر با حضور اعضاي شوراي مركزي برگزار شود كه در آن جلسه بحث استعفاي دبيركل و تصميمگيري درباره دبيركل جديد صورت خواهد گرفت. وي ادامه داد: با توجه به انصراف و استعفاي آقاي منتجبنيا از حزب اعتماد ملي، كميته تعامل اعضاي شوراي مركزي را براي حضور در جلسه روز جمعه دعوت خواهد كرد و همانطور كه در نامه دبيركل بيان شده ما از آقاي منتجبنيا براي حضور و مديريت اين جلسه دعوت خواهيم كرد تا پس از بررسيهاي لازم، انتخاب دبيركل جديد انجام شود. در بخشهايي از متن نامه استعفاي دبيركل حزب اعتماد ملي آمده است:
«پيرو جلسه آن شورا با خانم كروبي در روز چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ و همچنين انصراف دوست و همراه خوبمان حجتالاسلام منتجبنيا از سمت قائممقامي حزب، لازم است چهار نكته را به عزيزان يادآور شوم.
1) همانطور كه ميدانيد شرايط حصر امكان پيگيري امور از جمله مسائل اين حزب را از اينجانب گرفته و اطلاعات و اخبارم در اين زمينه محدود است. از اين رو بدون ورود ماهوي به موارد اختلافي، از تمامي دوستان مصرانه ميخواهم از هرگونه تشتت و اختلاف كه موجب حذف يا درگيري عزيزان حزب ميگردد بهشدت اجتناب كنيد. يقين دارم كه با تحمل، گفتوگو و سعه صدر ميتوانيد به تفاهم برسيد. عزيزانم؛ ضمن پرهيز از اختلاف و تشتت سعي كنيد نيروهاي حزب را در سراسر كشور فعال كنيد و از ظرفيت به وجود آمده در جهت جذب نيرو و توسعه حزب بهرهگيريد.
۲) شوراي مركزي مطابق موارد پيشبينيشده در اساسنامه، تشكيل جلسه دهد و با توجه به حصر اينجانب ... درخواست استعفا از دبيركلي حزب دارم و از دوستان تقاضا ميكنم بدون دخالت عواطف و احساسات و بهخاطر مصالح مهمتر حزب، اين درخواست را قبول و تصويب كنند و با مديريت جناب آقاي منتجبنيا قائممقام محترم، دبيركل جديد را انتخاب كنيد و مطمئن باشيد، با تغيير شرايط و رفع حصر، به عنوان عضو موسس، از هيچگونه تلاش و كوشش دريغ نميكنم و تا پايان حيات زندگي، در دفاع از فرهنگ انقلاب و حزب و تضارب آرا، كوتاهي و غفلت نميكنم.
۳) اين حزب اصلاحطلب ضمن حفظ استقلال حزبياش لازم است با ديگر گروهها و شخصيتهاي اصلاحطلب تعامل و همكاري داشته باشد. از پيروزيها و شكستها بايد درس گرفت. از تجربه شيرين خرداد ۷۶، ۷۹ و همچنين ۸۰ (كه برخي با آوردن چندين كانديدا، خواستند در راي اصلاحطلبان خلل ايجاد كنند)، استفاده كنيد. كما اينكه در سال ۸۰ آن تلاشها براي تشتت و شكستن آرا، به خوبي مديريت و پيشگيري شد. چگونگي تحقق آن پيروزيها را فراموش نكنيد. متاسفانه، اشتباهات مكرر جمعي در انتخابات مجلس هفتم و رياستجمهوري ۸۴ با شكست اطلاحطلبان، كشور با خسارتي بزرگ روبهرو شد ... به نظر ميرسد دوستان از اشتباهات گذشتهشان درس گرفته باشند. ....
۴) توصيه ميكنم گروهها و شخصيتهاي اصلاحطلب از خودمحوري و برتريجويي نسبت به ديگران پرهيز و اجتناب كنند .... »آنا