زيان بزرگ براي مقاومت
محمدعلي مهتدي
كارشناس خاورميانه
از مدتي پيش روزنامه معروف «السفير» چاپ بيروت اعلام كرد به زودي انتشار خود را متوقف ميكند. اتفاقي كه با توجه به شرايط زندگي معاصر و حضور اينترنت و رسانههاي ماهوارهاي و اينترنتي و سرعت انتقال اخبار و جذب بيشتر مخاطب، چندان بعيد نبود. اما روزنامه السفير روي دكههاي مطبوعاتي چه در لبنان و چه در خارج از آن، حالت سمبليكي براي مقاومت دارد و حالا با حذف اين روزنامه از دكهها، تحول منفياي براي مقاومت ايجاد ميشود. براي اينكه بيشتر با روزنامه السفير و اهميت آن آشنا شويم ذكر چند نكته خالي از لطف نيست. روزنامه السفير 42 سال است در زمينه مقاومت كار ميكند و در سراسر منطقه به عنوان سخنگوي مقاومت معرفي شده است. اين روزنامه كه صاحب امتياز و سردبيرش «طلال سلمان» است، از سال 1974 در بيروت تاسيس شد و از آن سال تاكنون 42سال ميگذرد كه اين روزنامه جايگاه مهمي براي خودش در صحنه مطبوعاتي لبنان و منطقه ايجاد كرده است. در طول جنگ داخلي لبنان و همچنين در حملات اسراييل به لبنان بارها دفتر اين روزنامه در منطقه حمرا در بيروت بمباران شده يا در آن بمبگذاري شده است. چون عوامل اسراييل و عوامل ارتجاع عرب كه از گفتمان اين روزنامه به عنوان مقاومت بيم داشتند مرتب در پي اين بودند كه صداي اين روزنامه را خاموش كنند، اما در طول جنگ داخلي و در طول سالهايي كه اسراييل مرتبا به لبنان حمله ميكرد اين روزنامه با وجود همه فشارها و بمبگذاريها و حتي اقدام براي ترور سردبير، به فعاليت خودش ادامه داد. با وجود آنكه در لبنان روزنامههاي زيادي منتشر ميشود و هر حزب روزنامه خودش را دارد، اما هميشه وقتي ميخواستند از معروفترين روزنامههاي لبنان نام ببرند روزنامه النهار و السفير در فهرست معرفي قرار داشتند. تا سال 1982 روزنامه السفير بيانكننده مواضع مقاومت بود، اما بعد از خروج مقاومت فلسطين از لبنان و پس از حمله اسراييل به لبنان در سال 1361 هجري شمسي، مقاومت جديدي آغاز شد و آن هم مقاومت ساكنان جنوب لبنان بود؛ يعني كساني كه در خط امام موسيصدر و شهيد چمران بودند. بعدها كه حزبالله تشكيل شد و پس از 18 سال مقاومت در 25 ماه مه2000 توانست ارتش اسراييل را از لبنان طرد و اخراج كند بازهم در تمام اين دوران روزنامه السفير به عنوان زبان مقاومت عمل كرد و سخنگوي مقاومت بود. اين روزنامه حتي در پيروزي انقلاب ايران در 1979 در 23 بهمن، يعني يك روز بعد از پيروزي انقلاب، تيتر اصلي خود را به زبان فارسي نوشت و خبر از پيروزي انقلاب عظيم اسلامي در ايران داد. آقاي طلال سلمان سردبير اين روزنامه روابط نزديكي با مقاومت در لبنان دارد و همچنين با همه محافل ضدصهيونيستي در ارتباط است. او بارها به ايران آمده و با مسوولان جمهورياسلاميايران، ملاقاتها و مصاحبههايي داشته است. به ياد دارم كه آخرين سفر ايشان به تهران، چند ماه پيش بود كه ديداري هم از روزنامه اطلاعات داشت و مورد استقبال و تكريم بيسابقه آقاي سيد محموددعايي قرار گرفت. حالا بعد از اين همه سال و تاثيرگذاري اين روزنامه، السفير مشكل مالي دارد چرا كه در لبنان هزينهها زياد است و كشورهايي هم مثل ايران، سوريه و... كه حمايت ميكردند ديگر به خاطر مسائل جنگي منطقه نميتوانند كمكي انجام دهند يا شايد هم اصلا متوجه اهميت تعطيل شدن اين روزنامه نيستند. چرا كه اين روزنامه در تمام 42 سالي كه در بيروت منتشر ميشد، تبديل به يك مدرسه روزنامهنگاري شده بود و روزنامهنگاران زيادي در اين مدرسه آموزش ديدند و بعدها در كشورهاي ديگر يا در داخل لبنان توانستند تحولاتي در امر مطبوعات به وجود بياورند. در پايان باز هم تاكيد ميكنم كه بسته شدن اين روزنامه حتي اگر مقصود چاپ كاغذي آن باشد، ضربهاي به محور مقاومت است. درست است كه در لبنان روزنامههاي ديگري هم هستند اما هيچكدام براي حمايت از مقاومت جاي السفير را نميتوانند بگيرند. به خصوص در اين شرايط حساس منطقهاي كه امريكا، اسراييل، عربستان و تعدادي از كشورهاي عرب با هم عليه محور مقاومت متحد شدهاند و اين جريانها صدها رسانه، راديو، تلويزيون و ماهواره در اختيار دارند و ساكنين منطقه را هر روز و هر ساعت بمباران تبليغاتي ميكنند. پس با توجه به اين شرايط بسته شدن اين روزنامه ضربه بزرگي به مقاومت محسوب ميشود و زيان مهمي براي لبنان، جريان مقاومت در منطقه و جمهوري اسلامي است.