همگرايي دولت ترامپ و سعودي را جدي بگيريم
هادي جرقوئيان
دونالد ترامپ راهي نخستين سفر خارجي خود در مقام رييسجمهور ايالات متحده شد. نخستين و مهمترين مقصد او، عربستان سعودي و ديدار با رهبران حكومتهاي عرب تعيين شده است. رابطه ميان امريكا و اعراب در دهههاي گذشته با وجود فراز و نشيب فراوان، همواره داراي اهميت بوده و بخشي از سرنوشت منطقه را رقم زده است. اكنون پس از پايان دوره سرد دولت باراك اوباما و اعراب، به نظر ميرسد رويكرد تيم ترامپ به حكومتهاي عرب خاورميانه مثبت بوده و خواهان رابطهاي نزديك با آنها است. از طرفي، اعراب نيز اين اشتياق خود به برقراري ارتباطي قويتر با دولت جديد ايالات متحده را به وضوح نشان دادهاند. دليل اشتياق اعراب به داشتن رابطهاي قوي با دولت ترامپ چيست و دو طرف چه منافعي را در اين ميان دنبال ميكنند؟ اعراب در دوره چند ماهه حكومت دونالد ترامپ، به وضوح نشان دادهاند كه علاقه فراواني به او و دولتش دارند كه اين علاقه بيشك بيش از تمايل آنها به دولت اوباما و همكاري با وي بوده است؛ چه آنكه نگاهي به ميهمانان كاخ سفيد در چند ماه اخير، گواه اين ادعاست: رييسجمهور مصر، پادشاه اردن، محمود عباس و نيز «محمدبن سلمان»، وزير دفاع پرنفوذ عربستان. به نوشته «اسليت»، ترامپ آشكارا نشان داده است علاقه فراواني به قدرتمنداني مانند پوتين و عبدالفتاح سيسي دارد. همچنين رييسجمهور ايالات متحده ثابت كرده است كه مسائل مربوط به حقوق بشر، اولويت اصلي در سياست خارجي او نخواهد بود؛ ترامپ با برداشتن تحريمهاي فروش اسلحه به بحرين (كه در زمان اوباما وضع شده بود)، چنين ادعايي را به اثبات رساند. از اين رو، حكومتهاي عرب كه به دليل نقض گسترده حقوق بشر در يمن و بحرين تحت فشار قرار داشتهاند، فرصت مناسبي يافتهاند تا خود را از زير بار اين فشارها رها سازند. از سوي ديگر، مساله مهم ميان اعراب و ترامپ، سوريه است. با وجود موضعگيريهاي اخير دولت ترامپ در سوريه و حمله موشكي به خاك اين كشور پس از بمباران شيميايي خان شيخون، كاخ سفيد اعلام كرده امكان ماندن اسد در قدرت وجود دارد. اين مساله بر خلاف منافع سعوديها و بسياري از كشورهاي عرب منطقه است؛ از اين رو، سعوديها بهدنبال راضي كردن ترامپ در جهت اخذ موضعگيريهاي شديدتر عليه حكومت اسد در سوريه هستند. در اين ميان، شايد سوريه براي اعراب موضوعي مهم باشد اما در اين سفر، ترامپ بيشتر به دنبال مساله فلسطين و صلح ميان اعراب و اسراييل است؛ با وجود آنكه بسياري از تحليلگران بر اين عقيده هستند كه تمامي تلاشها براي صلح ميان فلسطينيان و اسراييل از زمان جورج بوش به شكست انجاميده است، اما تيم ترامپ بهشدت به دنبال احياي مجدد اين پروژه است. ترامپ درصدد خواهد بود حمايت رهبران عرب براي طرح صلح خود در خاورميانه را جلب كند و اعراب سني نيز ثابت كردهاند تمايلي به مخالفت با دولت ترامپ ندارند؛ حتي آن زمان كه دونالد ترامپ قانون جلوگيري از ورود اتباع 7 كشور را به اجرا گذاشت، هيچ يك از حكومتهاي عرب به دليل آنكه خطري متوجه منافعشان نبود، اعتراضي نكردند در حالي كه ليبي و يمن (كه هر دو از كشورهاي عرب به شمار ميروند) در ميان تحريمشدگان بودند. شايد بتوان گفت اگر واشنگتن نتواند راهحلي براي مناقشه اعراب و اسراييل بيابد، ممكن است شاهد بحرانهاي بيشتر در منطقه باشد. از طرفي، بايد گفت دلايل استراتژيك بسياري براي گرايش متقابل ميان اعراب و ترامپ وجود دارد؛ سران عرب اميد دارند كه در دوره ترامپ، به خواستهها و نيازهاي آنان (در سياست بينالملل) از سوي دولت ايالات متحده توجه كافي شود. ميتوان گفت اكثريت رهبران عرب در دوره هشت ساله باراك اوباما از جلب اين توجه مايوس بوده و حتي (بهشدت) نگران رويكرد مثبت دولت اوباما نسبت به ايران بودند؛ اما اكنون ميتوانند گرايش قدرتمند «ضدايراني» دولت ترامپ را نظارهگر باشند. كاخ سفيد در دوره جديد بارها جمهوري اسلامي را به بيثبات كردن منطقه متهم كرده كه با رفتارهاي خود، سبب برهم خوردن امنيت منطقه ميشود (ادعايي كه همواره با تكذيب ايران همراه بوده است)؛ در سوي مقابل نيز سعوديها و ديگر كشورهاي تندروي عرب، ايران را به مداخله در امور داخلي كشورهاي منطقه متهم ميكنند (كه مقامات جمهوري اسلامي آن را رد ميكنند) . بر اين اساس، گرايشهاي ضد ايراني ترامپ و اعراب، ميتواند عامل مهمي در جهت نزديكتر شدن مواضع هر دو جبهه در آينده باشد. بيشك دولت جديد ايالات متحده و نيز سعوديها به دنبال جلوگيري از نفوذ و قدرت جمهوري اسلامي در منطقه و محدود كردن منافع آن هستند؛ چه آنكه اگر مسوولان دستگاه ديپلماسي ايران، همگرايي و همكاري متقابل دولت ترامپ و حكومت سعودي را جدي نگيرند، ممكن است دستاوردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي كه با ورود روسيه به مناقشه سوريه دوچندان شد، با تهديد مواجه شود؛ از اين رو، سفر ترامپ به منطقه و نتايج آن، ميتواند نه تنها سياست خارجي ايران بلكه ديپلماسي خارجي منطقه خاورميانه را تحتتاثير قرار دهد.