• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3173 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۵ بهمن

مواهب شراكت جناح‌ها با دولت در حل پرونده هسته‌اي چيست؟

«همكاري ملي» براي حل «پرونده‌يي ملي»

  مجتبي حسيني /  سياست خارجي ايران در اين 18 ماه، سياست داخلي ايران را وارد عرصه تازه‌اي كرده است. ديپلماسي، عقل و عقلا را به كارزار سياست ايران بازگردانده است. ديگر مي‌دانيم كه تهديد دشمن مشترك، رفاقت و ائتلاف و اتحادداخلي را مي‌طلبد. اينجاست كه جناح بندي‌ها در سياست خارجي با جناح‌بندي در سياست داخلي متفاوت است، چه آنكه اصلاح‌طلبي-اصولگرايي در سياست داخلي جاي خود را به اصولگرايي-عملگرايي در سياست خارجي داده است. اين تغيير جناح‌بندي را مي‌شد در مناظره‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري هم ديد. جايي كه علي اكبر ولايتي در مقام يك سياستمدار و ديپلمات گفت: «ديپلماسي اين نيست كه در كشورهاي ديگر خطابه بخوانيد و مطالبي را كه در كنفرانس مطبوعاتي مي‌گفتيد اينجا هم بگوييد! ديپلماسي اين نيست كه در داخل كشور بگوييم ما اصولگراييم و انعطاف نداريم. ديپلماسي خشونت و سرسختي نشان دادن نيست. ديپلماسي «تعامل و بده بستان» است. نمي‌شود كه آنها هرچه كه ما مي‌خواهيم بدهند و ما هيچ كاري نكنيم! ديپلماسي بيانيه صادر كردن پشت تريبون نيست.» تشريح و تفسيرديپلماسي از سوي علي اكبر ولايتي در آن مناظره چيزي نبوده و نيست جز اينكه پارادايم فكري اين سياستمداران در عرصه سياست خارجي با تعلقات سياسي شان در سياست داخلي متفاوت است.
حسن روحاني، علي اكبر ولايتي، محسن رضايي و برخي ديگر از  سياستمداراني كه زيست سياسي شان همواره در جناح اصولگرا بوده است، آنگاه كه ايران و ايراني با بحران سياست خارجي مواجه مي‌شوند با ادراكي صحيح و دقيق از اركان منافع ملي و تهديدات آن، نشان داده‌اند كه پراگماتيست‌هايي نابند. اين اگرچه به معناي انفعال و استحاله آنان نيست. «روحاني‌ها و ولايتي‌ها» خود مولود آرمان‌هاي انقلابند و خطوط قرمز نظام را بهتر از هر كسي مي‌شناسند. چه آنكه اينان خود همواره در اتاق فكر تدوين استراتژي امنيت ملي و سياست خارجي نقش داشته‌اند. «اصولگرايانه انديشيدن» و «عملگرايانه رفتار كردن» اين سياستمداران در مصايب و معايب موجود در سياست خارجي ايران نشان از آن دارد كه بحران ديپلماسي و مساله هسته‌اي، ايران را در معرض تهديد و تحريم‌ قرار داده است.
  تهديدها و تحريم‌ها، تحذيرهاي خارجي مشكلاتي را آفريده است. همين است كه روحاني‌ها و ولايتي‌ها در متن و بطن مديريت اجرايي كشور يكي از راه‌هاي حل مسائل اقتصادي را در حل مساله هسته‌اي جست‌وجو مي‌كنند. همه مي‌دانند كه مساله اصلي امروز كشور سياست خارجي است و رسيدن به راهي كه پايانش، «حل تجادل» ميان «تعامل و تقابل» با خارجي‌هاست. همين است كه هر چقدر سياست داخلي اين سال‌ها كالبدي نيمه جان دارد اما سياست خارجي، خوني تازه در اين كالبد نيمه جان بوده است.
     فرمان ماشين سياست خارجي كشور امروز گرچه در دستان سياستمداراني است كه عملگرايي را نسخه شفابخش كشور مي‌دانند و بر آن پافشاري مي‌كنند اما ترديدي نيست كه نقشه راه‌شان را رهبري انقلاب به عنوان ديده بان نظام در دستان آنان قرار داده است. اما پيروزي در سياست خارجي به دست نمي‌آيد مگر آنكه اجماعي ملي متولد شود. اجماع و ائتلاف نسبي جناح‌هاي سياسي در داخل مي‌تواند ذخيره روحي و معنوي دولت و ديپلمات‌ها باشد. اگر ديپلمات‌هاي مذاكره‌كننده، سربازان نظامند و اگر به جنگ ديپلماتيك رفته‌اند، عاقلانه به نظر نمي‌آيد كه براي جنگيدن و پيروز شدن، خلع‌سلاح‌شان كرد مگر آنكه نيت‌هايي و فكرهايي در پس پرده به دنبال «اِرباً اِربا»ي آنان باشد. همين است كه اصولگرايان و محافظه‌كاراني همچون محسن رضايي، علي اكبر ولايتي، اسدالله بادامچيان، محمدرضا باهنرو... با آگاهي از سختي جنگ با رقباي كاركشته، يكي با نقد و يكي بي‌نقد، به دفاع تمام قد از رويكرد عملگرايانه در سياست خارجي با حفظ اصول و خطوط قرمز بر مي‌خيزند تا مبادا سربازان نظام در وسط ميدان نبرد پشت خود را خالي شده ببينند. از منظر اينان منافع ملي، شاهراه امتحان سياست خارجي آرمان‌گرايانه است. اين سياستمداران اصولگرا شايد در سياست داخلي، سفت و سخت بر اصول سياسي خود پا بكوبند اما مي‌دانند كه عرصه سياست خارجي، جاي سرسختي نيست و يك دندگي در اين مسير، خار راه است و نه يار راه.
   بسياري از اصولگرايان در سياست داخلي، محافظه‌كاران و معتقدان به عمل‌گرايي در سياست خارجي‌اند. آنان جملات مقام معظم رهبري در مراسم تنفيذ رياست‌جمهوري حسن روحاني را از ياد نبرده‌اند كه ايشان فرمود: «در چنين شرايطي بايد ساخت داخلي قدرت را تقويت كرد تا بتوان در سياست خارجي مقاومت كرد.» روايت حمايتي اين اصولگرايان از راهبردي تعاملي و نه تقابلي دولت اعتدال نشانگر آن است كه هم مي‌توان اصولگرا بود و هم عمل‌گرا، هم آرمان‌ها را در نظر داشت و هم موانع را از پيش‌روي برداشت. در اين ميان هرچند سياست داخلي يخ زده است اما حسن روحاني مي‌تواند با سهيم و شريك كردن همه احزاب و جناح‌ها در حل پرونده هسته‌اي بلوك‌هاي جناحي در سياست خارجي را بشكند. از همين منظر اقدام ديروز نمايندگان مجلس در تصويب يك فوريت الزام دولت به حفظ حقوق هسته‌اي ايران مي‌تواند يكي از اقدامات هماهنگ با سو‌گيري‌هاي دولت براي حل پرونده هسته‌اي باشد.
  پرونده هسته‌اي ايران، پرونده‌اي ملي است و بي‌شك نبايد محل   نزاع افضل بودن قرائت آرمانگرايانه يا عمل‌گرايانه باشد. تصميمات ملي در سياست خارجي، اجماع و وفاق ملي داخلي را مي‌طلبد. در پيروزي هسته‌اي همه جناح‌ها بايد احساس پيروزي كنند. جناح‌هايي كه منافع ملي را مي‌شناسند و براي‌شان مهم است و البته نه قبيله‌ها و طايفه‌هاي سياسي‌اي كه تنها به فكر منافع باندي و طايفه‌اي خود هستند. روحاني با سهيم كردن اصولگرايان در حل پرونده هسته‌اي مي‌تواند به طرفـ[ العيني از هفت‌خوان بحران‌ها عبور كند، باندهاي افراطي چسبيده به اصولگرايي را تك و تنها كرده و پروژه‌هاي مصلحت‌آميز كشور را مديريت كند. همكاري همه جناح‌هاي سياسي با دولت در سياست خارجي از سوي ديگر جدل و جدال‌هاي جناحي در سياست داخلي را هم كمرنگ مي‌كند و هم تغيير مي‌دهد. اين همان چيزي است كه اكثريت راي‌دهنده به حسن روحاني از او مي‌خواهند. امروز در سياست خارجي، اصولگرايي همان عمل‌گرايي است و در اين كارزار، رييس دولت مي‌تواند با فشردن دست دوستي موافق و منتقد، گرمي را به سياست داخلي بازگرداند. روحاني اگر چنين كند، آرمانگرايان سياست داخلي، واقع‌گرايان سياست خارجي خواهند شد و اين چيزي نيست جزانهدام دست اندازهاي تحقق همان آرماني كه او در ذهن خود مي‌چرخاند و مي‌پروراند: «چرخش همزمان چرخ سانتريفيوژها و چرخ زندگي مردم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون