در برابر شيطان اغفال نشويم
عفيفه عابدي
اگر صفحههاي حوادث روزنامهها و سايتهاي ايران و جهان را ورق بزنيد، اغلب جناياتي مشابه جنايات داعش در اقصي نقاط جهان رخ ميدهد. البته اين به معناي كم اهميت جلوه دادن جنايات مشابه گروه تروريستي داعش نيست. بلكه لازم به توجه است؛ در حالي كه جنايات فردي در ارتباط با بزهكاريهاي فردي يا خرده گروههاي كوچك يا خشم و جنون آني رقم ميخورد، جنايات داعش بسيار سازمان يافته و هدفمند در حد دشمني با كل جهان و آمال بشري و الهي هستند، در نتيجه غيرقابل اغماض هستند. اما موضوع اين است كه انتشار گسترده ابعاد دقيق جنايات داعش بخشي از استراتژي كلان اين گروه تروريستي است.
زماني كه تا سال 2014 بسياري از تحليلگران در نقد مبارزه غرب عليه تروريسم به سازمان يافتهتر شدن القاعده در كل جهان، از آسيا تا اروپا مينوشتند، كسي تصور نداشت گروه تروريستي پيچيدهتر از القاعده چون داعش ظهور ميكند. اكنون يك گروه تروريستي در جهان ظهور كرده است كه قساوت را به اوج رسانده و زبانها و قلم را مستاصل كرده است. اما بسياري از تحليلگران استفاده داعش از تكنولوژي مدرن جهاني را از تفاوتهاي فاحش اين گروه تروريستي با خلف بزرگ خود القاعده ميدانند. داعش ضمن اينكه براي خود رسانههاي اختصاصي ايجاد كرده، براي نمايش جنايات خود و ايجاد رعب و وحشت در جهان از شبكههاي اجتماعي استفاده ميكند. اما نكته قابل تامل اين است كه رفتهرفته در اين بين رسانههاي صوتي و تصويري جهان و كاربران غيرداعشي شبكههاي اجتماعي نيز خواه يا ناخواه به رسانههايي براي داعش تبديل شدهاند و به عبارت درست به استخدام استراتژي رسانهاي اين گروه تروريستي درآمدهاند.
زماني كه تابستان گذشته جهان با شنيدن خبر سقوط يك شبه موصل عراق به دستان داعش شگفت زده شد و اين پيشروي داعش در شهرهاي مختلف ديگر عراق در روزهاي بعد ادامه يافت، شواهد محلي نشان ميداد يكي از دلايل مهم تسليم شدن بوميان عراقي و بعدها سوري، رعب و وحشتي بود كه از شنيدن ابعاد جنايات داعش يافته بودند. در واقع داعش با چند صد نيروي سياه پوش و حتي گاهي چند ده نيرو و با يك يا دو خودروي زرهپوش به هر شهر وارد ميشد، اهالي يا پا به فرار ميگذاشتند يا با پناه بردن به خانهها شهر را تحويل داعش ميدادند و در نهايت ملزم به بيعت با اين گروه تروريستي ميشدند. اين شگرد تبليغاتي آنقدر به اين گروه تروريستي كمك كرده بود كه همزمان با پيشروي در سوريه بحران زده، اين گروه سوداي اشغال سرزمينهاي ديگر از منتهااليه غربي تا شرقي خاورميانه تا اروپا و امريكا را
در سر ميپروراند و نقشههايي هم از آمال امپراتوري سياه خود منتشر ميكرد. اگر چه با بسيج عمومي ايران و عراق و متحدان غربي روند پيشروي جغرافيايي داعش متوقف شد، اما اين گروه تروريستي به اهداف ديگر خود در استراتژي رسانهاياش رسيد.
آنقدر رسانه در قدرت گرفتن داعش مهم بوده كه رابرت فيسك هم در اينديپندنت مينويسد: در نظر من داعش بيش از اينكه روي زمين فعال باشد، در اينترنت فعاليت دارد. البته كردهاي كوباني، ايزديها و قربانيان خشونتهاي اين گروه با سخنان من موافق نيستند. اما بايد بدانيم كه اعتياد به سياست و جنگ در اينترنت دنيا را به نقطه خطرناكي رسانده است. اكنون زمان آن است كه از اين خواب طولاني بيدار شويم و چارهاي بينديشيم.
چنانچه فيسك در ادامه تحليل خود اشاره داشت، داعش در حال راديكاليزه كردن نه مردم بلكه اينترنت است. و من به تحليل فيسك بايد اين نكته را اضافه كنم، عقايد سرطاني و وحشيانه داعش تمام رسانههاي صوتي و تصويري جهان را نيز مبتلا كرده است. رسانههايي كه اكنون براي به تصوير كشيدن سريعتر جنايات دهشتناك و غير انساني داعش با هم رقابت ميكنند.
حال اين وظيفه اصحاب رسانه است يا اغفال شده و اسير بازي ديوانه وار داعش شوند يا اينكه راهي بيابند كه ضمن ارايه اخبار درست و واقعيتها از خطرات گروه تروريستي داعش، جهان را از خواب غفلت بيدار كنند و براي پاك كردن اين لكه ننگ بشريت، رهبران جهان را تحت فشار بگذارند. اما بايد يادمان باشد از هيچ راهي نبايد خواسته يا ناخواسته به تكثير خشونت شيطاني داعشي كمك كرد.