• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3850 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۹ تير

لزوم ورود جريان معتدل اصولگرا به عرصه تصميم‌گيري جناح

جهانبخش خانجاني فعال سياسي اصلاح‌طلب

 


در كشور ما دو جريان بزرگ سياسي وجود دارند. اين دو جريان به نوعي در تمامي معادلات سياسي چهار دهه اخير نظام جمهوري اسلامي نقش‌آفرين بوده‌اند. نمي‌توان هيچ يك از آنها را ناديده گرفت يا حذف كرد. در مولفه‌هاي سياسي آنها موثر هستند و تاثير آنها نيز به گونه‌اي بوده كه در مقاطع مختلف موجب تحولات يا نگراني‌هايي شده است. جريان اصلاح‌طلب در دوره‌هاي زماني مختلف تلاش كرده تا در خود پويايي به وجود آورد؛ از شكست‌ها عبرت بگيرد و جريان تصميم‌گير خود را در يك فرآيند عقلاني قرار دهد.
ليكن جريان اصولگرا شايد داراي نحله‌هاي متفاوتي باشد و تاثيرگذاري آنها در مقاطع مختلف متفاوت بوده است. طلايه حركت اين جريان در برخي مواقع نيروهاي افراطي و راديكالي بودند كه به ظاهر خاستگاه اصولگرايي داشتند اما در باطن يك جريان بدون راس، آمورف و بي‌شكل بوده‌اند. بي‌شكل بودن طيف افراطي اصولگرا از اين جهت است كه نه مسووليت‌هاي سياسي خود و نه عواقب آنها را مي‌پذيرند. بخشي از اين جريان از دولت‌هاي نهم و دهم حمايت كرد؛ در منافع آن دولت سهيم شد و خود را بهره‌مند كرد اما در ناتواني‌هاي دولت خود را كنار كشيدند.
در حالي كه آنها به وجودآورنده و موجد جريان احمدي‌نژادي بودند. به محض اينكه ديدند آقاي احمدي‌نژاد در فراگرد سياسي از آنها جدا شد، مسووليت‌هاي پيشين خود را ناديده گرفتند. آيا جريان اصولگرا مي‌تواند از شكست‌هايي كه نصيبش شده درس بگيرد؟ ما هم علاقه‌مند هستيم كه اين جريان بتواند مشكلات خود را حل كند. اگر جريان اصولگرا بتواند نيروهاي معقول و معتدل خود را بر مبناي ديدگاه‌هاي شفاف و برنامه‌هاي مشخصي در كشور به ميدان بياورد، به‌عنوان يك رقيب قابل احترام و قوي براي اصلاح‌طلبان مي‌توانند مطرح باشند؛ ضمن اينكه در فرآيند توسعه‌گرايي كشور
تاثيرگذار باشند.
مشكلي كه جريان اصولگرا دارد اين است كه يك جريان توسعه‌گرا نيست بلكه يك جريان تكليف‌گرا است. يعني افراد و شخصيت‌هاي سياسي جهت‌دهنده جريان اصولگرا و تصميم‌گيري‌هاي آنها هستند. در فرآيند تصميم‌گيري بدنه اجتماعي اصولگرا تاثير كمي دارند بلكه راس جريانات اصولگرا است كه تصميمي مي‌گيرند و بقيه مكلف مي‌شوند كه از آن تبعيت يا حمايت كنند. اين ضعف بزرگ جريان اصولگرايي است.
ضعف ديگر اين جريان اين است كه بر داشته‌هاي خود حركت نمي‌كند. سعي مي‌كند از رانت‌هاي قدرت و محدوديت ساز و نهادهاي تاثيرگذار استفاده ببرد. اين امر مي‌تواند در بازه زماني بلند آسيب جدي به توسعه‌گرايي و دموكراسي‌خواهي وارد كند.
اين جريان به جاي اينكه بر داشته‌ها، انديشه‌ها و ديدگاه‌هاي خود تكيه كند، از رانت قدرت و محدودساز براي رقيب استفاده مي‌كند. ممكن است كه اين امر بتواند واقعا رقيب را محدود كند يا تحت تاثير قرار دهد اما وقتي جريان قدرتمند كنار برود يا تاثير خود را كم كند، اين جريان اصولگرا است كه آسيب مي‌بيند. در كشور مي‌بينيد كه جريانات اصولگرا بعضا تابع جريانات نهادي مي‌شوند.
اين جريان‌ها هستند كه تعيين مي‌كنند چه راهي انتخاب شود. به جاي اينكه تئوريسين‌ها و افراد تحليلگر اين جناح خط مشي را تعيين كنند و براي تاثيرگذاري اين جريان راهكار بدهند و براساس آن عمل شود، مي‌بينيم جريان قدرتي آنها را به دنبال خود مي‌كشد.
اگر قرار باشد جناح راست پايا، پويا و رقيب خوب براي اصلاح‌طلبان باشد و بتواند جريان كلان سياسي كشور را به دست بگيرد، يعني مردم را هم همراه خود كند، نياز به تغييراتي اساسي دارد.
الان جريان اصولگرا با استفاده از انواع حمايت‌ها است كه مي‌تواند خود را زنده نگه دارد و فاصله بسيار زيادي با درصد زيادي از جامعه دارد. طيف وسيعي از مردم به هيچ‌وجه انطباق انديشه‌اي با اصولگرايان ندارند.
اين حمايت‌هاي حاكميتي و كلان سياسي است كه باعث شده اين جريان خود را موجه جلوه دهد. اگر قرار است اصولگرايان عرصه بازيگري سياسي را به دست بياورند لازم است كه از جريان‌هاي معقول خود تبعيت كنند و در عين حال بر مبناي تئوري و نظريه مناسبي حركت كنند. در اين صورت در عرصه‌هاي مختلف تصاحب قدرت مي‌توانند موفق شوند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون