همه بازارها در مدار نزول
بازارهاي موازي همچنان مذاكرات هستهاي مونيخ را رصد ميكنند. در حالي كه شايعات و شنيدههاي ضد و نقيض از روند مذاكرات در آلمان به گوش ميرسد، روند نزولي بازارهاي ارز و طلا ادامه دارد. ديروز در ادامه روند نزولي طلا وسكه، هر گرم طلاي 18 عيار به زير 100 هزار تومان سقوط كرد و 99 هزار و 100 تومان قيمت خورد. هر مثقال طلاي آب شده نيز ديروز به 429 هزار و 300 تومان رسيد. بدينترتيب در راستاي كاهش قيمت طلا در بازار داخلي، سكه تمام بهار آزادي به 974 هزار تومان كاهش پيدا كرد. اين در حالي است كه سكه تمام طرح قديم به 970 هزار تومان سقوط كرد. نيم سكه و ربع سكه نيز همساز با بازار نزولي، با افت قيمت مواجه شدند و به ترتيب به 489 هزار تومان و 264 هزار تومان رسيدند. سكه يك گرمي هم ديروز كوتاه آمد و با كاهش قيمت به 171 هزار تومان رسيد.
جو رواني مذاكرات اما محدود به بازار طلا و سكه نبود و دلار هم به كانال 3300 توماني سقوط كرد. هر دلار امريكا روز گذشته 3390 تومان، هر يورو 3880 تومان و هر پوند انگليس هم ديروز به 5211 تومان رسيد. بدينترتيب در بازار ارزهاي خارجي نيز مانند طلا و سكه روندي كاهشي منجر به سقوط قيمتها به كانالهاي پاييني شد. اما اين روند نزولي بر خلاف انتظارات در بازار سهام هم ديده شد. به طوري كه شاخص كل بورس تهران با كاهش 420 واحدي روز گذشته به ميانه كانال 65 هزار واحدي سقوط كرد. در افت ديروز شاخصهاي بورسي «فارس»، «پارسان»، «رمپنا»، «حكشتي» و «وبصادر» بيشترين تاثير را داشتند.
در معاملات ديروز بازار سهام قنديها و اوراق تسهيلات مسكن با افزايش تقاضا مواجه شدند ولي سيمانيها، ليزينگيها، فلزيها و شركتهاي سرمايهگذاري با صف فروش و افزايش عرضه مواجه شدند. اين در حالي بود كه صنايع شيميايي، محصولات غذايي و خودروييها روندي طبيعي داشتند و با عرضه و تقاضاي طبيعي همراه بودند. اما دليل ريزش ديروز شاخص بورس با وجود كاهش قيمت ارز و طلا و سكه چيست؟ به طور طبيعي وقتي هيجان مذاكرات و توافق هستهاي به ميان ميآيد، بورس لبخند ميزند و ارز و طلا حالت تدافعي ميگيرند. اما بررسي بازار روز گذشته نشان ميدهد كه كاهش قيمت ارزهاي خارجي، طلا و سكه در تعطيلي بازارهاي جهاني يك اتفاق طبيعي است ولي بازار سهام به دليل كاهش قيمت برخي نمادهاي سنگين وزن مانند هلدينگ خليج فارس بر خلاف انتظار فعالان بازار روندي در مدار نزول قرار گرفت.
بورس تهران با وجود انتشار گزارشهاي مناسب از عملكرد مياندورهاي شركتها و صنايع بورسي و در عين حال، برطرف شدن برخي ابهامهاي بنيادين در گروههاي پيشرو بازار از قبيل ماجراي كيفي سازي پالايشيها، نرخ خوراك مجتمعهاي پتروشيمي و بهره مالكانه سنگ آهنيها هنوز اما براي اغلب معامله گران و سهامداران بازار سرمايه چندان قابل اعتماد نيست. دليل آن هم شايد حل نشدن برخي ريسكهاي سيستماتيك با اهميت براي فعالان بازار سرمايه است كه انتظار براي به نتيجه رسيدن آنها كاسه صبر سهامداران باقيمانده در بورس تهران را لبريز كرده است. در راس اين نگرانيها نگاه آيندهنگر بازار سهام به نتايج گفتوگوهاي هستهاي كشور با قدرتهاي غربي و به دنبال آن بيم و اميدهاي سهامداران از تشديد يا برچيده شدن تحريمها دوخته شده است. پس از تمديد مذاكرات هستهاي اما به يكباره بورس تهران با موج جديدي از فروشندگان سهام مواجه شد كه همزمان با ريزش شديد قيمت جهاني نفت و نوسان گرفتن دوباره نرخ دلار در بازار آزاد خواستار خروج از بورس شدند.
ريزش قيمت سهام به حدي شدت گرفت كه حتي تغيير رييس سازمان بورس به عنوان عاليترين نهاد اجرايي ناظر بر بازار سهام نتوانست نگرشي جديد را بر فضاي كلي معاملات بورس حاكم كند. در اين ميان اما بازيگران اصلي بازار كه به اصطلاح از آنها با عنوان حقوقيها ياد ميشود، به بهانه كمبود نقدينگي و تداوم ركود در اقتصاد از حمايت بازار سهام و كاهش فشار فروشندگان دست كشيدند. مجموع اين رخدادها حتي به كشانده شدن دامنه اعتراضها تا تالار شيشهاي و بازتاب آن در رسانههاي داخلي و خارجي را در پي داشت. اما آخرين هيجاني كه به بازار سهام وارد شده، مذاكرات ايران و غرب در مونيخ است كه فعلا نقل محفل سهامداران و اهالي تالار حافظ است.