ولاسكو، كيروش و چند سوال
مجتبي تقوي
كارشناس فوتبال
بسيار خوشحالم كه هيچ بازيكني در تيم ملي ايران، جايگاه ثابتي ندارد و بازيكنان جديد بسياري به تيم ملي تزريق شدهاند. اين موضوع هم تهديد است و هم فرصت. از اين جهت فرصت به حساب ميآيد كه جوانها به تيم ملي راه مييابند و اين موضوع مرا به ياد ولاسكو، سرمربي سابق تيم ملي واليبال مياندازد. چرا كه در زمان او، حتي بازيكنان بزرگ و نامي هم جاي ثابتي در تيم ملي واليبال نداشتند. اما سوالم از كيروش اين است كه چرا پنج سال پيش اين كار را آغاز نكرد و دو سال است كه رويكردش را تغيير داده است؟
اين شور و هيجان در بازيكنان جوان شدت يافته است چون براي رفتن به جام جهاني و بازي در روسيه، سر و دست ميشكنند. اين در حالي است كه حضور بازيكنان در تيم ملي، در گذشته روندي طبيعي داشته است. ضمن اينكه كارلوس كيروش قبل از بازي با كره جنوبي به بازيكنان متذكر شد كه بايد ركورد گل نخوردن و شكست ناپذيري حفظ شود. به هر حال فيفا قبل از جام جهاني به اين آمار اشاره كرده و روي آنها صحه ميگذارد و اين يك افتخار بزرگ براي كيروش و فوتبال ايران است. نگرانيم جوانگرايي كيروش مثل جوانگرايي ولاسكو شود. زمان ولاسكو جوانها مرتب به تيم ملي ميآمدند اما بعد از رفتن او، ميانگين سني تيم به ۲۹ سال افزايش پيدا كرد. اگر كيروش روزي بعد از جام جهاني پيشنهاد بهتري دريافت كند، تكليفمان چيست؟ فوتبال ايران بعد از كيروش به كجا خواهد رفت؟ هيچ مربي ايراني در كنار او نبوده تا بخواهد ياد بگيرد و ما در اين هشت سال نتوانستيم مربي ثابت ايراني در تيم ملي داشته باشيم تا تجربه اندوزي كند. بنابراين بايد دلواپس رفتن كيروش باشيم.
ما همهچيز را سپردهايم به كيروش. اين را بسيار صريح عرض ميكنم كه اگر كيروش روزي بخواهد برود، هيچ برنامهاي براي پياده كردن نخواهيم داشت. هزينه زيادي براي ساختن بازيكنان شده و در اين مدت باشگاهها بسيار لطمه خوردند تا تيم ملي در آرامش باشد. باشگاهها به دليل اردوهاي تيم ملي واقعا اذيت شدند اما نخستين چالشي كه با آن رو به رو هستيم، نداشتن مدل است. ما مدل خاصي را اجرا نكرديم تا به موفقيت برسيم بلكه يك شخص ما را موفق كرد. بنابراين فوتبال ملي ما متكي به كيروش است نه برنامه.