احمد حكيمي پور:
در خانه احزاب سياسي كاري نداشتيم
بعد از روي كار آمدن دولت يازدهم اميدها براي احياي خانه احزاب قوت گرفت كه با مخالفت صريح احزاب اصولگرا روبه‌رو شد. برخي اصولگرايان با اتهام سياسي‌كاري در خانه احزاب معتقد بودند حتي دم مسيحايي هم نمي‌تواند خانه احزاب را زنده كند. دبيركل حزب اراده ملي و عضو ادوار خانه احزاب در گفت‌وگويي كه با خبرگزاري فارس انجام داده است به احياي خانه احزاب تاكيد دارد و معتقد است خانه احزاب مي‌تواند مشكلات حزبي در كشور را حل و فصل كند. او همچنين ادعاي سياسي‌كاري در خانه احزاب را رد مي‌كند و مي‌گويد: «در خانه احزاب 4 دوره شوراي مركزي شكل گرفت و همه جريانات درون نظام از بدو شكل‌گيري آنجا بوده‌اند. ما واقعا سياسي‌كاري نداشتيم يا لااقل من نديده‌ام»
در خانه احزاب 4 دوره شوراي مركزي شكل گرفت و همه جريانات درون نظام از بدو شكل‌گيري آنجا بوده‌اند. ما واقعاً سياسي كاري نداشتيم يا لااقل من نديده‌ام، آنجا يك ساختاري داشت كه مصوب بود در مجمع ثبتش كرده بودند و اكثر احزاب داراي پروانه آنجا عضو بودند يعني از 240 تشكلي كه از كميسيون ماده 10 مجوز گرفته بودند تقريبا بالاي 180 حزب عضو خانه احزاب بودند چه استاني و چه سراسري؛ بعضي از تشكل‌هاي سياسي صنفي همه آنجا عضو بودند ما يك اساسنامه، يك ساختار و كميته‌هايي داشتيم و در واقع شرح وظايف داشتيم كه بر اساس آن جلو ميرفتيم. ما صرفاً در مقاطعي كه بحث به مسائل ملي و اصل نظام مربوط بود، موضع مشترك مي‌گرفتيم و بيانيه مي‌داديم.
خانه احزاب به لحاظ قانوني هر دو سال يك بار بايد پروانه‌اش تمديد مي‌شد، پروانه دوره اول كه از طريق منتخبين دولت ثبت شد، اما تمديد آن براي دوره بعد تعلل شد، بعد به ما گفتند مدارك را تكميل كنيد و بفرستيد كه به كميسيون ماده 10 برود و كار صورت بگيرد لذا مدارك را تكميل كرديم و تحويل داديم، همه اينها با انتخابات جديد مواجه شد كه گفتند همزمان باشد، اشكالي ندارد. از اين رو بخشي از اين كم‌كاري به ما و يك بخشي هم به اين برمي‌گشت كه وزارت كشور و كميسيون ماده 10 سريعا پرونده را تكميل نكردند.
در زماني كه آقاي كاشفي رييس خانه احزاب شدند هنوز در مورد حزب مشاركت حكم داده نشده بود، اما بعد كه حكم داده شد خانه احزاب عملاً به خاطر مسائل بعد سال 88 تعطيل بود، آقاي كاشفي هم بارها اعلام كردند كه بنده كاري ندارم به اينكه بالاخره بعد از اين چه اتفاقاتي بيفتد و كانديدا هم نخواهم شد فقط ما وظيفه داريم در كاري كه وزارت كشور به عهده ما گذاشته راه بيفتد، كمك كنيم لذا آقاي كاشفي الان ادعايي ندارد.
معتقدم بايستي يك سوم از اعضاي خانه احزاب دعوت به برگزاري مجمع كنند كه اين اتفاق قبلا افتاده است كه بيش از يك سوم درخواست امضا شده است. طبق اساسنامه بايد شوراي مركزي سابق برگزار‌كننده مجمع باشد اما چون دوره‌اش تمام شده و دوره جديد شكل نگرفته است و از سويي ديگر اساسنامه هم ساكت است ما گفتيم براي اينكه اصرار نكنيم اين شورا متولي باشد؛ يك اكيپ و يك تيمي انتخاب شود كه مرضي‌الطرفين باشد و بيايند كار را انجام دهند؛ تبعاً كار هم صورت گرفته است.
ما اشتباهات آن چناني نداشتيم؛ اما مجوز گرفتن احزاب دو سه نفره آسيب‌شناسي درستي است از اين رو ما بايد برويم به سمتي كه احزاب واقعا موجود، خانه احزاب را شكل دهند نه احزاب روي كاغذ كه به قول شما نه شعبه‌يي دارد و نه دفتري دارد، اين اشكال هست و ما بايد اساسنامه‌مان را اصلاح كنيم.
خانه احزاب گفته بود هر حزبي كه پروانه دارد عضو است و يك راي دارد، اما بعضي گفتند يك حزبي كه 3 نفر يا چند نفر است بالاخره پروانه گرفته است و يك راي دارد، حزب سراسري گسترده هم با ده‌ها و صدها عضو و شعبات مختلف يك راي دارد، اين يك مقدار عدم تعادل است كه بايد در اساسنامه اصلاح كنيم و ايراد اساسنامه‌يي است، در واقع تخلف نيست. اساسنامه بايد بگويد بالاخره احزاب استاني و ملي جايگاهشان كجاست و موجوديت احزاب واقعا چقدر است.
ما در دوره‌هاي گذشته دو كار بزرگ انجام داديم يكي منشور وفاق بود كه واقعا به نظر من يك سند بسيار خوبي است كه در دوره دوم شوراي مركزي تصويب شد و آن يك سند بود كه همه افراد امضا كرده‌اند، مشتركات احزاب درون نظام در آن آمده كه در چه چيزهايي وفاق دارند و بايد آن را تقويت كنيم و آن وقت خيلي از رقابت‌ها كم هزينه مي‌شود، بحث ديگر «منشور اخلاقي رقابت‌هاي سياسي» است كه دوستان نبايد از اين غفلت كنند، ما منشور رقابت‌هاي سياسي يا اخلاق رقابت سياسي كه در آن هم از نظرات احزاب و هم از نظرات مدرسين حوزه علميه استفاده شده بود، محصول دوره سوم ما است. بنابراين اين دو سند را داريم و احزاب هم امضا كرده‌اند كه فقط اصلاح اساسنامه مي‌ماند، اشكالاتي كه اين 4 دوره داشت را در بياوريم و حل كنيم ان‌شاءالله خانه احزاب كه راه بيفتد با كمترين ايراد و اشكال به كار خود ادامه مي‌دهد.
36 سال از عمر نظام گذشته است و ديگر كارهاي آزمون خطايي درست نبوده و از ما پذيرفته شده نيست كه تجربه‌يي را 8 و 10 سال ادامه دهيم و بعد ببينيم كه نشد و دوباره از صفر شروع كنيم، بايد اشتباهات تجربه قبلي خود را برطرف كنيم اما اينكه كلا صورت مساله پاك شود و از نو شروع شود، منطقي نيست.
بالاخره خانه احزاب نهاد قانوني است و مبنا دارد، از نظر اصول كار كم هزينه و اصول مديريتي من اين را قبول ندارم؛ ما با دوستان اصولگرا در تعامل هستيم و بنده جزو كساني هستم كه 2، 3 سال است در ارتباط با رفع مشكلات خانه احزاب با اين دوستان جلسات مشتركي داريم و فكر مي‌كنم مشكل خاصي نيست و حرف اكثريت قريب به اتفاق اصولگرايان و اصلاح‌طلبان در اين زمينه بالاي 90 درصد مشترك هستند.
فكر مي‌كنم مجلس آينده يك مجلس تعادلي از معتدلين دو جناح خواهد بود. يعني يك حالتي است كه در واقع برآيند مجلس آينده برآيند متعادلي شبيه همان كه در شوراي شهر داريم خواهد بود.
آقاي عارف را يكي از شخصيت‌هاي ارزشمند جريان اصلاحات مي‌دانيم و بالاخره واقعا نقش و كار ويژه خودشان را دارند اما به لحاظ ارتباط تعريف شده سيستماتيك و ارگانيك، ما ارتباط خاصي را نداريم. البته آقاي عارف با كار بزرگي كه انجام داد در تاريخ مي‌ماند، فكر نمي‌كنم اهل گله‌گذاري باشند.
خانه احزاب يك تجربه خوب براي نظام ما بوده است كه در دوره اصلاحات شكل گرفت و همزمان چنين چيزي در آسيا به عنوان خانه احزاب آسيايي همزاد هم بودند؛ به هر حال خانه احزاب تجربه اولي بود و ما حتي چنين نهادي در كشورهاي توسعه‌يافته هم نداريم.