• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3904 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۲ شهريور

نام جنگجو؛ شهرت ماندگاري با مادر

ابراهيم عمران

سال‌هاي مياني دهه شصت و جنگ و تجاوز به مرزهاي جغرافيايي كه طي تاريخ بيشتر مورد تهاجم بوده و در مقام دفاع بر مي‌آمده، آكنده از «خاطرات و خطرات» براي نسلي بوده كه آن زمان سن و سالي نداشتند و به طريق اولي از توپ و تانك و دفاع از آبرو و ناموس و مام ميهن، درك وافري براي شان وجود نمي‌داشت...
آن سال‌ها عكسي در خاطرات جمعي‌مان نقش بسته بود كه نوجواني را دراز كشيده بر زمين و تفنگي در دست نشان مي‌داد. بعدها دانستيم عكاس اين تصوير، الفرد يعقوب‌زاده است. اما نامي از پسرك اين عكس هيچگاه در جايي نخوانديم و
 نشنيديم و نديديم.
اگر نامي هم برده مي‌شد، لاجرم در شهر و ديار و خانواده اين مفقود شده آن سال‌ها بود كه «جاويدان» مي‌شد براي سال‌هاي افتخارآفريني اين ديار.
 از بد نبود امكانات اين سال‌ها در آن سال‌ها، شهدا و اسرا و جانبازان، در خلوتي شايد «خود دوست داشته» به سر مي‌بردند و بسان حاليه نبود كه به سبب پيشرفت ارتباطات، اگر جنگي و ستيزي هم در گوشه و كنار جهان درمي‌گيرد، صحنه‌هايي از اين دست، به سرعت جهاني مي‌شود و در كسري از ثانيه كل گيتي خبر از كنه و عمق ماجرا خواهد داشت.
 آري اكنون كه صاحب آن عكس ماندگار و نام ماندگارترش بيشتر براي هم‌ميهنانش شناخته شد و همه از «حسن جنگجو» مي‌گويند و مي‌نويسند و در شبكه‌هاي اجتماعي و مجازي اين روزها به اشتراك مي‌گذارند رشادت و جانفشاني‌اش را.
در بستري ديگر از اين وقايع كه به حتم، فقط در همين جغرافياي اعتقادي و ايماني رخ مي‌دهد و كمتر نشانه‌هايي از اين دست در دنيا مشاهده مي‌شود.
 مادر زجر ديده‌اش طي اين همه بي‌خبري از فرزند؛ در همان روز به ديدار فرزند غيورش مي‌رود در ديار باقي...
آري به‌راستي مخرج مشترك اين «دل دادگي» و اين قرابت معنوي چيست و آيا فقط و فقط اجلي است كه آمده و جاني را به جانستان
 تسليم كرده؟!
 به باورم اگر نيك بنگريم و دور از هر بده و بستان مرسوم بخواهيم، چنين مورد نادري را واكاوي كنيم جز به آن نمي‌رسيم كه وجود چنين مادرهايي بوده كه اين‌گونه فرزنداني پرورش مي‌دادند كه حاضر بودند از همه آرامش و رفاه خويش بزنند تا متري از سرزمين‌شان كم نشود. افسوس كه بنگاه‌هاي خبررساني دنيا، نمي‌توانند و در حقيقت نمي‌خواهند كه در بستري بي‌طرفانه، واقعه‌اي بدين شكل را پوشش دهند.
 اگر بعد از سال‌ها هنوز در مورد جنگ جهاني اول و دوم و متفقين و متحدين و نازي‌ها و روس‌ها و ديگران، فيلم ساخته مي‌شود و كتاب‌ها به تحرير در مي‌آيد كه لامحاله ايرادي هم بدان نمي‌تواند باشد و از منظر آنان رشادتي بوده كه لياقت به تصوير كشيدن يا در صفحات كتاب، نقش بر بستن دارد چرا دلاوري خويش را ما، نتوانيم جهاني كنيم و بهره‌ها از آن بريم كه حق
 و نصيب ما است.
 هر چند فضاي معنوي آن سال‌ها، به حتم موجد رزم‌آوري جوانان اين ديار مي‌شد ولي كمترين كار براي اداي دين به اين ماندگاران ايران زمين، شناساندن روحيات خاص آنان به جهانياني است كه بي‌خبر از اين معنويات خاص ايراني- اسلامي هستند و دستگاه‌هاي مربوط، به حتم در اين ميان مي‌توانند ايفاگر چنين
 مهمي باشند.
محسن جنگجو و مادرگرانقدرش در سراي باقي به هم رسيدند بعد از سي و اندي سال و به حتم گفتني‌ها خواهند داشت براي هم. اين ماييم و اندكي تفكر و غور در چرايي اين دست كوتاه شدن از دنيا و به خود آمدن بيشتر...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون