• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3943 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۹ آبان

نمايشِ فقدان

بابك احمدي

 

محمد مساوات قبلا و در گفت‌وگويي با روزنامه اعتماد – به بهانه اجراي «بي‌پدر» در مجموعه تئاترشهر- به اين نكته اشاره كرده بود كه «شيطنت» نقش زيادي در پيدايش ايده و خلق بعضي آثار نمايشي‌اش ايفا مي‌كند. به اين نمونه دقت كنيد: «در اثناي اجراي نمايش «خانه وا ده» بودم كه با خودم گفتم شايد جالب باشد قصه شنگول و منگول هم به اجرا تبديل شود. بيشتر يك شيطنت بود تا تصميم آنچنان فكر شده از قبل، چون گاهي پيش مي‌آيد مثلا از اسمي مثل «پيرزن» خوشم مي‌آيد و سريع برايش پوستر طراحي مي‌كنم. بعد در فضاي مجازي مي‌نويسم «نمايش پيرزن كاري از محمد مساوات به زودي!» بي‌آنكه اصلا بحث اجرا در ميان باشد. شوخي مي‌كنم ولي منظورم اين است كه شايد اينجا به وجود آمدن همين اشتياق براي نوشتن و كارگرداني موضوع اصلي باشد.» ما با كارگرداني مواجه هستيم كه آگاهانه به شيطنت و شوخي مشغول است و در پس اين كودكي و بازيگوشي، كاملا آگاهانه پيش مي‌رود. اوج آگاهي مساوات به آنچه انجام مي‌دهد در نمايش «اين يك پيپ نيست» به ظهور مي‌رسد. جايي كه كارگردان به راحتي اتمسفر مورد نظر خود را به وجود آورده و گزينه‌هاي گوناگوني از جذابيت را پيش رويش مي‌گشايد. پنج قاب شامل آشپزخانه و اتاق پذيرايي خانه در طبقه اول كه به واسطه راه‌پله‌اي غايب! به يك راهروي منتهي به اتاق خواب و حمام در طبقه دوم متصل شده است. عنصر غياب از همين‌جا به نمايش وارد مي‌شود و در ادامه عنوان و اقسام شيطنت كارگردان از راه مي‌رسد. سه شخصيت در اين خانه زندگي مي‌كنند كه به واسطه‌ تمهيدهايي تصور يا توهم زنده بودن آنها در خانه نيز دچار خدشه مي‌شود. تماشاگر در ادامه شاهد ورود دو شخصيت كاملا نامريي به نمايش است كه حضور يكي –پليس- كاملا پذيرفته مي‌شود (اينجا تعداد شخصيت‌هاي داخل خانه به چهارنفر افزايش مي‌يابد) و بعد شخصيت (مامي) – مادر خانواده- كه بعضي از كاراكترها او را مي‌بينند ولي براي بعضي غيرقابل مشاهده به نظر مي‌رسد نيز وارد ماجرا مي‌شود. اجازه بدهيد تا قضيه پيچيده‌تر نشده جريان شخصيت‌هاي نمايش را همين‌جا متوقف كنيم. در اين نمايش همه‌چيز جعلي است! به عنوان نمونه اصلا در اين تصور نباشيد كه بازيگرها با يكديگر به زبان فارسي صحبت ‌كنند! خير، به زباني ناشناخته ارتباط برقرار مي‌كنند و هر بازيگر به دوبله همزمان صحبت‌هاي طرف مقابل خود مشغول مي‌شود. مساوات در اين نمايش نه‌تنها با عنصر زبان كه با زمان هم بازي مي‌كند. در طراحي و آنچه خودش با تاكيد گرافيك صحنه مي‌نامد دقت زيادي به خرج داده و همه‌چيز با كيفيتي چشم‌نواز اجرا شده‌اند. بله! همه‌چيز به بهترين شكل اجرا شده – قطعا اجراي بي‌نقص وجود ندارد- ولي به هرحال اين پرسش نيز وجود دارد كه آيا مي‌توان نمايش را به چيزي در حد يك اجراي تروتميز صرف تقليل داد؟ وجود مهندسي پيچيده در دكوپاژ و طراحي رياضي حركتي بازيگرها نقطه كفايت يك اجرا به شمار مي‌رود. قطعا خير. جمع زيادي از مخاطبان هم در اين بين مشغول جست‌وجوي نسبت محتواي به صحنه رفته با زندگي امروز خود هستند ولي به نظر پاسخ اين گروه را بايد در ابعاد روانكاوانه تنيده در كار بكاويم. اگر شخصيت‌ها، زبان، زمان و هر چيز‍ جعلي موجود در نمايش-كه هر شب روي صحنه نيست/ غيب مي‌شود- را به عنوان يك «فقدان» يا «غياب» در نظر بگيريم يك نظريه تا حدي به رمزگشايي از اجرا ياري مي‌رساند. نظريه فقدان سازنده كه مي‌گويد به واسطه ضعف‌هاي موجود زبان، امكان تحقق خواسته‌هاي يك هويت- سياسي، اجتماعي و فردي- با دشواري مواجه مي‌شود. چون زبان واسطه ناقص برقراري ارتباط ما با جهان فيزيكي است و در نتيجه همواره فقداني باقي مي‌ماند. بنابراين شيطنت تازه مساوات بي‌آنكه از قبل قصدي داشته باشد و كاملا به صورت ناخودآگاه حامل سويه‌اي روانكاوانه است كه پيشنهاد مي‌كنم براي مواجه شدن با آن به تماشاي نمايش بنشينيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون