• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3943 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۹ آبان

مرگ رقيب و رفيق تختي؛ عباس زندي

پايان پهلوان

وحيد جعفري

شهر بي‌مرد شده است؛ بي‌پهلوان. پهلوانان يكي پس از ديگري بار سفر مي‌بندند و مي‌روند آنجايي كه دير يا زود بايد رفت. لقب پهلوان برازنده عباس زندي بود؛ مردي كه ديروز ما را در اين وانفساي روزگار تنها گذاشت و رفت.
در فرهنگ عامه ايران زمين، عنوان پهلوان در عصر معاصر مترادف شده است با نام جهان پهلوان غلامرضا تختي و البته توده مردم در كنار او نام‌هاي بسياري از جمله رستم، پورياي ولي، عليرضا سليماني و... را نيز در ذهن خود دارند. رستم يلي بوده است در سيستان كه فردوسي كرده‌اش رستم داستان!‌
پورياي ولي هم ديريست در دنياي فاني نيست و افسانه‌ها به او منتسب است. داستان مادري كه در گرگ و ميش و پشت ستون‌هاي مسجدي در هندوستان دعا مي‌كرد تا فرزندش در رقابت كشتي مغلوب پهلوان قدرتمند و شناخته شده ايراني كه وارد شهر شده، نشود و اين سخنان را پهلوان محمود خوارزمي يا همان پورياي ولي مي‌شنود و در روز مبارزه تن به شكست مي‌دهد، داستان آشنايي نزد ايرانيان است. پهلوان محمود خوارزمي نه در كشتي گرفتن كه در صفات خوب و هنر نيز شهره شهر بود به نحوي كه علاوه بر رباعياتي كه از او باقي‌مانده است، برخي معتقدند مثنوي كنزالحقايق نيز از آنِ اوست. اين مثنوي در سال ۷۰۳ سروده شده است. يكي از برجسته‌ترين سرودهاي پهلوان پوريا دو بيت «پورياي ولي گفت كه صيدم به كمند است/ از همت داوود نبي بخت بلند است// افتادگي آموز اگر طالب فيضي/ هرگز نخورد آب زميني كه بلند است» بوده كه تقريبا مي‌توان گفت در سر در تمام زورخانه‌هاي ايران درج شده است.
عليرضا سليماني هم چند وقتي است از پيش ما رفته است؛ ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳. پهلوان باشي شوخ طبع و دوست داشتني ايران ركورد‌دار پهلواني در كشورمان است؛ 6 بار. او با حماسه مسابقات جهاني ۱۹۸۹ مارتيني سوييس كه در آنجا و در مبارزه پاياني توانست در مصافي نفسگير بروس بومگارتنر امريكايي را شكست داده و بالاتر از كشتي‌گيران امريكا و شوروي قرار گرفته و شعار آن روزهاي جمهوري اسلامي ايران مبني بر «نه غربي، نه شرقي، جمهوري اسلامي» را تحقق ببخشيد تا به اوج محبوبيت نزد سياست مردان و مردم عادي برسد.

داستان دو پهلوان است؛ دو مرد
اما داستان اصلي داستان دو پهلوان است؛ دو مرد در ميدان رقابت و زندگي كه با هم رفيق و رقيب بودند و حالا بعد از اينكه سال‌هاست اولي نيست، دومي هم ما را ترك كرده، تا شهر بي‌مرد شود، شهر بي‌پهلوان، شهر دلگيري است، به خصوص پهلوان متواضعي چون پهلوان اول پايتخت، عباس زندي.
او بر بزرگان زيادي غلبه كرد؛ اما هرگز به مدال المپيك نرسيد. زندي از معدود كشتي‌گيران ايراني است كه در سه دوره از بازي‌هاي المپيك شركت كرد؛ 1948 لندن، 1952 هلسينكي و 1956 ملبورن. او در شرايطي به عضويت تيم ملي كشتي آزاد اعزامي به بازي‌هاي المپيك 1948 لندن درآمد كه فقط 18سال داشت. يك سال بعد پهلوان ايران شد.
لنگ‌كار قهاري بود و اين فن ناب ايراني را از استاد حسن سعديان، مربي خود به خوبي فرا گرفته بود، فني كه با اجراي آن روي گرونبرگ، قهرمان مطرح سوئدي و دارنده دو مدال طلاي المپيك، تبديل به آرم فدراسيون كشتي شد.
زندي: مادر گيتي دگر چون تختي نخواهد زاد
او با تختي رفيق بود، رقيب شد، جهان پهلوان را در مسابقات كشتي پهلواني در كاخ سعدآباد شكست داد و پهلوان ايران نام گرفت، پيروزي‌اي كه كمتر از آن حرف زد تا نشان دهد كه كسب چهار بازوبند پهلواني تنها به خاطر قدرت او نبوده و انسان بزرگي بوده است. زندي و تختي در برهه‌اي هم با يكديگر زاويه پيدا كردند، چرا كه پهلوان زندي تحصيلات نظامي داشت و سرهنگ هم شد و به واسطه همين تحصيلات، ورزشكاري حكومتي قلمداد مي‌شد؛ اما بد نبود و به كسي بد نكرد؛ پهلوان بود و بامنش، با اين وجود نگاه‌ها به او، آن نگاهي كه بايد به يك پهلوان بزرگ داشت، نبود و اين بزرگ‌ترين اشتباهي بود كه در قبال او صورت گرفت.
بسيار دوست داشتني و متواضع بود و پاكدامني از هر لحاظ را رمز موفق جوانان مي‌دانست. در آخرين مصاحبتي كه با او داشتيم به اين موضوع در مورد جهان پهلوان تختي اشاره كرد كه مادر گيتي دگر چون تختي نخواهد زاد. او را رستم و جهان‌پهلوان توصيف كرده و مربيگري‌اش در تيم ملي را مديون تختي دانست. در اين باره مي‌گفت: «آقا تختي به واسطه روزنامه اطلاعات من را معرفي كرد كه بايد از وجود زندي به عنوان مربي در تيم ملي استفاده شود.» خم شد و شانه‌مان را بوسيد. گفتيم پهلوان اجازه دهيد ما روي شما را ببوسيم، خنديد و گفت: «پهلوان بايد دست مردم را ببوسد» و رفت.
زندي سپس از حمايت تختي رداي مربيگري بر تن كرد و نخستين بار در رقابت‌هاي جهاني 1962 توليدو امريكا تيم تحت هدايت او توسط امامعلي حبيبي و منصور مهديزاده صاحب دو مدال طلا و توسط محمد خادم و غلامرضا تختي صاحب دو مدال نقره شد و در مجموع با 25 امتياز سوم شد. اين مربيگري در زمان رياست كوتاه‌مدت بلور بر فدراسيون كشتي بود. پهلوان در سال‌هاي 1964 و 1968 و در دو ره‌آورد المپيك توكيو و مكزيكوسيتي نيز سرمربيگري ملي‌پوشان را بر عهده داشت كه تيم ايران با دو مدال برنز علي‌اكبر حيدري و محمد علي صنعتكاران در توكيو پنجم شد و در رقابت‌هاي 1968 نيز تيم ايران توسط عبدالله موحد نابغه كشتي ايران صاحب يك مدال طلا و شمس‌الدين سيدعباسي و ابوطالب طالبي صاحب دو مدال برنز شد و در مجموع تيم ششم شد و اين پايان راه زندي در مربيگري كشتي در تيم ملي بود.
تختي: محبت زندي نبود مدال نمي‌گرفتم
جهان پهلوان غلامرضا تختي در مورد عباس زندي گفته بود: «موقعي كه به باشگاه پولاد رفتم براي تمرين كشتي، زندي قهرمان تيم ملي بود. در حين تمرينات آنقدر از عباس زندي زمين خوردم كه پشتم بوي جرم تشك كشتي گرفت، در عوض ساخته شدم و به تيم ملي راه يافتم و من براي هميشه از داش عباس زندي ممنون و سپاسگزارم به اين دليل كه من 2 مدال نقره سال‌هاي 1951 و 1952 خود را در وزن ششم با رفتن عباس زندي به وزن هفتم به دست آوردم والا معلوم نبود شايد من هم اوايل ورودم به تيم ملي در وزن هفتم نمي‌توانستم عنواني كسب كنم و اين بالاترين محبت زندي در سال‌هاي اوليه كشتي به من بود.»
امروز پهلوان تشييع مي‌شود
مراسم تشييع پيكر عباس زندي، سرمربي سابق تيم ملي كشتي آزاد، پهلوان كشور و قهرمان اسبق جهان، از سوي خانواده آن مرحوم و فدراسيون كشتي، ساعت 9 صبح امروز سه‌شنبه 9 آبان ماه از مقابل ورزشگاه شهيد شيرودي تهران به سمت قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا(س) برگزار مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون