گوشت ميليوني و خواجه شيراز
سيدعبدالجواد موسوي
گوشت گوساله نهصدهزار توماني و آب معدني شصتهزار توماني و بستني چهارصد و پنجاه هزار توماني در ظاهر نه تنها مشكلي ندارد كه به رونق اقتصادي و اشتغالزايي و اين حرفها منجر ميشود اما هركس اندك خردي داشته باشد و خردك شرافتي خوب ميداند رواج اين مايه از شكم سيري و تفاخرِ به ثروت، بحرانهاي اجتماعي را تشديد ميكند و از دل جنگ فقر و غنا آتشي برخواهد خاست كه هيچ كس قادر به مهار آن نخواهد بود. در منطق نظام بازار آزاد آنچه به يك فعاليت اقتصادي مشروعيت و مقبوليت ميبخشد چرخه عرضه و تقاضا است. متاع كفر و دين بيمشتري نيست و هر كسي در بازار به دنبال متاع مقبول خود ميگردد و تا فروشندهاي هست و خريداري، به ديگران چه مربوط كه گوشت گوساله چهل هزار تومان است يا نهصد هزار تومان. اين روزها مخالفت كردن با پديدههايي از اين دست آدميزاد را در مظان اتهامات فراواني قرار ميدهد. از نديد بديد مرتجع دهاتي گرفته تا ماركسيست افراطي و فاشيست چماق به دست. در اين فرصت كوتاه نوشتن در اين باره دشوار است. دست به نقد تنها به نكتهاي اشاره ميكنم و تفصيل آن را به نوبتي ديگر واميگذارم. استاد مصطفي ملكيان در يكي از سخنرانيهاي درخشانش درباره نحوه حكومتداري علي عليه السلام ميگويد: فرزندان حضرت به ايشان گفتند ما در روزگاراني كه شما امير نبوديد اوضاع و احوالي بهتر از اين داشتيم، علت چيست؟ حضرت فرمودند: من نميتوانم براي همه مردم امكانات كافي رفاهي را فراهم كنم اما ميتوانم با سخت گرفتن بر خودم و اطرافيانم لااقل بر زخمهاي آنان نمك نپاشم و با چنين روش و منشي دستكم با آنان همدردي كنم. منظور اينكه: حضرات معزز و مكرم! اگر نميتوانيد چارهاي براي مردم بيچاره اين سامان بينديشيد ديگر اجازه ندهيد اخبار توليد گوشت كيلويي نهصد هزار توماني غيرت مردم فرودست را برانگيزد. از من هيچكس هيچكاره نشنويد. از حضرت لسان غيب بشنويد:
ساقي به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد كه جهان پربلا كند!