• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4054 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۸ اسفند

تعطيلي، شروع، آب

سينا قنبرپور

ما فصل نوشدن طبيعت و آغاز دوباره را به «نظم» شروع نمي‌كنيم! «تعطيلي» و «فراغت» نظم روزمره ما را مي‌شكند. البته، همه ما آرزويي مشابه يا شايد يكسان داريم؛ بتوانيم بر غول «زمان» غلبه كنيم و كمرش را به خاك بماليم. از زنجيري كه زمان به پاي‌مان بسته و عادت‌مان داده به روزهاي پي در پي آزاد شويم؛ زهي خيال باطل. پس همين اول كار قراري بگذاريم، اگر سوداي برنامه‌ريزي‌هاي آنچناني داريم و مي‌خواهيم هزار كار نكرده را براي فرصت پيش رو فهرست كنيم بهتراست كنارش بگذاريم. «تعطيلي»، اما نمي‌تواند آغازگر خوبي براي يك سال باشد به ويژه آنكه ما كمتر آموخته‌ايم از فراغت‌مان ولو با دست خالي چگونه استفاده كنيم. با اين حال از تعطيلي بيشتر براي «سفر» بهره مي‌بريم كه نيازمند «زمان» مناسب است. كمتر در طول سال موقعيتي زماني به اندازه 15-14 روز پيش روي‌مان قرار مي‌گيرد تا بتوانيم دل سير مقصدي تعيين كنيم و دل به راه بسپاريم. عموما اگر پايتخت‌نشينيم فقط جهت شمال را براي سفر جسته‌ايم كه اگر مسير 6-5 ساعته‌اش با ترافيك به 12-10 ساعت به طول بينجامد باز هم در دسترس است ولي در نهايت خسته و كوفته از ترافيك به سر كار و زندگي بازگشته‌ايم. اين بحث البته شامل حال آن دسته از هموطنان كه وسع‌شان مي‌رسد و سوار بر هواپيما قيد ايران ديدن را مي‌زنند و در هر فرصتي راهي ديار فرنگند، نمي‌شود. حالا اگر اين تعطيلي را فرصتي مطلوب براي مسير و مقصدي دورتر يافتيم و مشقت راه دور را به جان خريديم تا علاوه بر گذران فراغت، طي طريقي هم كرده باشيم، بد نيست جهت جنوب را براي حركت اختيار كنيم.طي طريق به جهت جنوب براي وسعت ديدمان هم مزايايي دارد. همين كه ۵۵ كيلومتري از تهران به جنوب رفتيم چشم‌مان به وسعت «كوير» و «بيابان» روشن مي‌شود و آنگاه شايد بيشتر مفهوم «بي‌آبي» را ملموس بيابيم. به ويژه آنكه دومين روز بهار را «روزجهاني آب» ناميده‌اند و عموما در تعطيلي‌هاي نوروزي ما اين مناسبت گم شده است. اگر مشقت يك سفر طولاني را به جان بخريد؛ چيزي حدود يك‌هزار و ۶۰۰ تا ۲هزار كيلومتر، آنگاه ميهمان مردماني از ايران‌زمين مي‌شويد كه رسم دارند ابتدا با گرانبهاترين داشته‌‌شان از شما پذيرايي كنند. «بلوچ»ها و «سيستاني»ها ميزبان‌تان كه مي‌شوند اول براي‌تان آب مي‌آورند؛ چه تشنه باشيد چه نباشيد. تكيه كلام‌شان در احوال‌پرسي هم اين است كه بگويند «سالم باشيد.»گويا سهراب سپهري در وصف همين مردمان «صداي پاي آب» را سرده كه «... آب را مي‌فهمند.» شايد همين نوروز بهترين فرصت براي انديشيدن در فهم «آب» و «ايران» باشد. تا قدم بر خاك اين سرزمين نگذاريم و دوباره براندازش نكنيم نمي‌توانيم در روزمره‌هاي‌مان دركش كنيم. برنامه ريخته‌ايد در اين مدت علاوه بر سفر چندتايي كتاب بخوانيد و چندتايي فيلم ببينيد، شايد هم چند سريال تدارك ديده‌ايد تا در اين تعطيلي به دل راحت تماشايش كنيد. اما اگر دل به طي طريق به دل ايران داديد حتما به فهرست خواندني‌هاي‌تان اين كتاب را بيفزاييد؛ «ايران، جامعه كوتاه‌مدت» نوشته «محمدعلي همايون كاتوزيان». البته متن اين مقاله را مي‌توانيد در اينترنت هم بيابيد و بخوانيد. شايد هم خوانده باشيدش. تفاوتش اين است كه اين مقاله را اگر در دل كوير بخوانيد يا مثلا حين بازديد از «قنات زارچ يزد» فيضش دوچندان مي‌شود. به جز اين كتاب، كتاب ديگري از كاتوزيان توسط نشرمركز منتشر شده كه آن هم مجموعه ۹ مقاله است؛ «۹مقاله در جامعه‌شناسي تاريخي ايران» كه در آن هم موضوع ايران و كم‌آبي يكي از مقاله‌هاست. پس اگر حوصله خواندن كل كتاب را نداشته باشيد به همراه «ايران، جامعه كوتاه‌مدت» مي‌توانيد مقاله آب را هم بخوانيد. حالا اگر طي‌طريق در جهت جنوب و سفر به دل كوير با مقاله‌هاي كاتوزيان به جان‌تان نشست، براي روزهاي ديگر سال ۹۷ به خواندن كتابي كه «جعفرخيرخواهان» ترجمه كرده و ۴۵۶ صفحه است فكر كنيد. «خشونت‌ و نظم‌هاي اجتماعي» مي‌تواند يك حلقه مفقوده را ميان مقاله «جامعه كوتاه‌مدت» كاتوزيان و خيلي چيزهاي ديگر براي‌مان ترسيم كند. اينكه ما در ايران «نهاد» نداريم يا خيلي كم داريم. همين «آب» كمترين نهاد را دارد. دولت‌ها در سيستم دموكراسي مي‌آيند و مي‌روند و اين نهادها هستند كه مي‌توانند بمانند و مطالبه‌ها را نهادينه كنند. حكايت اين چندسطر آخر و طولاني‌تر شدن مطلب از آن رو بود كه ما ايرانيان سال سختي را پشت‌سرگذاشتيم. سال ۱۳۹۶ تجربه‌هاي مختلفي را براي‌مان درپي داشت كه بايد سرفرصت بازبيني‌‌شان كنيم و شايد اين سه‌كتاب با تجربه‌هاي اخير و چشم‌انداز پيش‌روي‌مان بي‌ربط نباشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها