• 1404 جمعه 9 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 12 -
  • 1395 سه‌شنبه 19 مرداد

سياست راهبردي دولت يازدهم بالا بردن سطح كيفيت دانشگاه است

گفت‌وگو با محمود مهر محمدي سرپرست دانشگاه فرهنگيان

 دانشگاه فرهنگيان در سال 90 به جهت ضرورت تربيت، توانمندسازي و بالابردن كيفيت سطح آموزشي در مدارس و تامين نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش تاسيس شد. در سال 91 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي اين دانشگاه كار خود را آغاز كرد و از همان زمان به پشتوانه تجميع مراكز تربيت معلم در سراسر كشور در جهت سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، كمك كار تغيير و تحول در سطح آموزش كشور شد. محمود مهر محمدي، سرپرست دانشگاه فرهنگيان كه از شهريور ماه سال 92 به اين سمت منصوب شده است، در گفت‌وگو با «اعتماد» به شرح وظايف و كارويژه‌هاي تعريف شده توسط برنامه راهبردي دانشگاه براي ارتقا و توانمندسازي معلمان مي‌پردازد. شناخت فرهنگ ايراني و خرده‌هاي فرهنگ‌هاي كشور، سفير و مروج سلامت بودن و صيانت از محيط زيست چند مورد از چندين موردي است كه به گفته مهرمحمدي در قالب دروس آموزشي غير رسمي دانشگاه فرهنگيان به دانشجويان اين دانشگاه ارائه مي‌شود. او همچنين ضمن نقدهايي كه به دولت دهم در مورد سياستگذاري دانشگاه دارد معتقد است كه هنر دولت جديد در اين است كه تنها به پذيرش دانشجو با كميت بالا مبادرت ندارد و در تلاش است تا كيفيت را نيز در كنار برآورده كردن نيروي انساني لازم براي آموزش و پرورش در نظر قرار دهد.

  دانشگاه فرهنگيان در پي چه ضرورتي در كشور تاسيس شد و چه كار ويژه‌ها و مسووليت‌هايي براي خود تعريف كرده است؟
پاسخ اين سوال‌ها از نظر كارويژه‌ها و ماموريت‌هاي دانشگاه فرهنگيان در اساسنامه دانشگاه آمده است. اينكه چه ضرورتي باعث شد كه اساسنامه تصويب شود و در اسفند 90 تاسيس دانشگاه به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي برسد تامين نيروي انساني و معلمان با كيفيت و ممتاز براي نظام آموزش و پرورش بود. فرض بر اين بود كه دانشگاه‌هاي مختلف كه بخشي از كار خودشان را به تربيت معلم اختصاص داده بودند آنچنان كه بايد و شايد نمي‌توانند در تامين نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش با كيفيت لازم و با كميت مورد نظر موثر واقع شوند. بنابراين تدبيري كه انديشيده شد اين بود كه بايد يك نهاد دانشگاهي و سازمان جداگانه وابسته به وزارت آموزش و پرورش تشكيل شود.
مهم‌ترين و تنها ماموريت اين نهاد اين است كه به عنوان كارگزار و سفارش‌گيرنده نيروي انساني آموزش و پرورش ايفاي نقش كند و آموزش و پرورش خيالش از نظر نيروي انساني در ابعاد كمي و كيفي با اتكا به اين دانشگاه آسوده باشد. همچنين با كمك اين دانشگاه بتوان از همه ورودي‌هاي فاقد صلاحيت به آموزش و پرورش كه در گذشته مشكل بزرگي به وجود آورده بود، جلوگيري كند و برابر درخواست‌هاي آموزش و پرورش بتواند صلاحيت حرفه‌اي معلمان را تاييد كند.
مجموعه اين مسائل منجر به تاسيس دانشگاه فرهنگيان براي دستگاه متولي تعليم و تربيت كشور يعني آموزش و پرورش شد. جلوگيري از ورود نيروهاي متفرقه، فاقد صلاحيت لازم و به كار‌گيري نيروهاي حرفه‌اي و با كيفيت در آموزش و پرورش مهم‌ترين دليل تاسيس اين دانشگاه بود. در گذشته و در مقاطع زماني مختلف و طرق مختلف فشارهايي به آموزش و پرورش وارد مي‌شده است كه افرادي را وارد سيستم كنند. الان ديگر حرف آموزش و پرورش روشن است چرا كه افراد بايد گواهي صلاحيت حرفه‌اي از دانشگاه داشته باشند. موردي كه اشاره شد، اجمالا كاركردهايي است كه دانشگاه فرهنگيان مي‌تواند در دستگاه تربيت معلمان كشور داشته باشد.
  علاوه بر آموزش علوم كه بنا است در دانشگاه فرهنگيان انجام شود، براي ارتقاي صلاحيت حرفه‌اي معلمان چه تدابيري در دانشگاه انديشيده شده است؟ معلمان از چه طريقي اين صلاحيت حرفه‌اي را كسب خواهند كرد؟
كسب صلاحيت حرفه‌اي در دانشگاه فرهنگيان وابسته به برنامه‌هاي مختلفي است كه در دانشگاه فرهنگيان طراحي شده و به اجرا گذاشته شده است. يكي از اين برنامه‌ها همان برنامه درسي شناخته شده‌اي است كه براي تربيت معلم طراحي شده است. همانطور كه دانشگاه‌هاي ديگر براي تربيت مهندس، اقتصاددان يا رشته‌هاي ديگري برنامه آموزشي مي‌نويسند، ما نيز براي تربيت معلم در كشور برنامه آموزشي علمي نوشته‌ايم. اتكاي به اينكه افرادي را تبديل به معلمان واجد صلاحيت كنيم يك مورد از همين برنامه درسي و آموزشي آنان است. درباره ويژگي‌هاي اين برنامه آموزشي توضيح خواهم داد. علاوه بر برنامه درسي آموزشي كه به آن برنامه درسي رسمي مي‌گوييم، براي اينكه كارمان در تربيت معلم بستر سازي مناسب براي شكل‌گيري ويژگي‌هاي شخصيتي و منشي در دانشجو- معلمان از احتمال موفقيت بيشتر برخوردار باشد، يك برنامه درسي غير رسمي هم داريم. اين برنامه درسي غير رسمي كه بسيار براي ما حائز اهميت است و در واقع اهميت آن از برنامه درسي رسمي كمتر نيست عمدتا معطوف به مساله نهادينه كردن يك سلسله از توانمندي‌ها و نگرش‌ها در دانشجو-معلمان است كه در برنامه درسي رسمي نمي‌گنجد.
بطور مثال ما معتقديم كه معلم بايد فردي باشد كه فرهنگ كشور خود را به خوبي بشناسد. آشنايي با فرهنگ و خرده فرهنگ‌هاي ايران آنچنان در برنامه آموزشي رسمي آموزش عالي كشور بازتاب ندارد. با اين حال در دانشگاه فرهنگيان براي شناخت فرهنگ‌ها و خرده‌هاي فرهنگ‌هاي كشور براي معلمان آينده در قالب برنامه درسي غيررسمي تدارك ديده شده است. همچنين معتقد هستيم كه معلمان حتما بايد سفير و مروج سلامت باشند و صيانت از محيط زيست بايد جزو دغدغه‌هاي معلمان باشد. اين‌ها را از نشانه‌هاي يك معلم خوب مي‌دانيم. در برنامه درسي رسمي اغلب به اين موارد بسيار مختصر پرداخته مي‌شود.
دانشگاه فرهنگيان در فضاي برنامه درسي غير رسمي بطور جدي بر سلامت فردي، اجتماعي و محيطي پرداخته شده است و روي آن سرمايه‌گذاري شده است. ما مي‌گوييم يك معلم يا كسي كه وظايف تعريف شده‌اي در چارچوب مدرسه و كلاس درس دارد بايد بتواند به عنوان يك اصلاح‌گر اجتماعي هم حداقل در جامعه محلي ايفاي نقش كند. براي اين مساله در برنامه رسمي برنامه‌ريزي جدي شده است. از اين نوع مثال‌ها فراوان وجود دارد كه براي هر يك از اين موارد كه جنبه‌هاي منشي، شخصيتي، فرهنگي و اجتماعي معلمان آينده را ارتقا بخشد و بطور جدي براي آن برنامه‌ريزي شده است.
بطور مثال تسلط به زبان خارجي از مواردي است كه براي يك معلم يك ضرورت است و از نشانه‌هاي يك معلم خوب در عصر و زمان‌هايي است كه معلمان بايد مرتبا دانش و اطلاعات خود را به روز كنند و تعاملات لازم را در شبكه‌هاي اجتماعي حرفه‌اي و تخصصي برقرار كنند. در برنامه آموزشي رسمي خيلي محدود توانستيم به اين بعد بپردازيم اما زمينه را فراهم كرديم براي اينكه در برنامه درسي غيررسمي با تاسيس آكادمي زبان توسط دانشگاه فرهنگيان كه در شرف تاسيس است، بتوانيم سرويس‌هاي لازم براي رسيدن به درجات بالاي شايستگي تسلط به زبان خارجي بدهيم.
  مواردي كه اشاره كرديد برگرفته از مشكلاتي بود كه دانشگاه فرهنگيان در سيستم آموزش كشور دريافتيد و در جهت رفع آن برآمديد. شما به عنوان سرپرست دانشگاه فرهنگيان، دانشگاهي كه بنا است مكمل و ياري بخش سيستم آموزشي باشد، علاوه بر اين موارد مهم‌ترين مشكلات در سيستم آموزشي كشور را چه مي‌دانيد؟ آيا دانشگاه فرهنگيان مي‌تواند تاثيري در رفع اين مشكلات داشته باشد؟
سيستم آموزشي كشور از ابعاد مختلفي نياز به بازسازي و بازمهندسي دارد كه در مجال اين گفت‌وگو پرداختن به همه آنها ميسر نيست. ليكن سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش طي سال‌هاي 83 تا 88 بررسي شده است و برنامه راهبردي تحول در آموزش و پرورش را تدوين كرده است. يكي از كارهايي كه در اين سند انجام شده پرداختن به همين موضوع است.
اينكه ما در چه ابعادي نياز به بازسازي، بازمهندسي، چرخش و امثالهم نسبت به آنچه كه الان در آموزش و پرورش ساري و جاري است، داريم. محل ارجاع اين بحث و پاسخ به اين سوال را در سند تحول بايد يافت كه خيلي در حوصله اين گفت‌وگو نمي‌گنجد. اجمالا آموزش و پرورش در ارتباط با همه ابعاد تعليم و تربيت كه در شش بعد يا اصطلاحا شش ساحت در سند تحول مورد توجه قرار گرفته است، نياز به بازسازي و نوسازي است. همچنين در شش زير نظام كه در سند تحول آمده نياز به حركت در سيستم آموزشي كشور ديده مي‌شود. بنابراين در آن شش ساحت تربيت و در اين شش زير نظام تربيت كه همه شؤون آموزش و پرورش را پوشش مي‌دهد، پاسخ به سوال شما روشن مي‌شود.
 آموزش و پرورش در همه ابعاد نياز به بازسازي و باز مهندسي دارد كه در اين قالب دسته بندي شده است. اگر كسي دقيق‌تر بخواهد بداند حوزه‌هايي كه نياز به توجه دارد و الان دچار آسيب و ناكارآمدي است به اين شش ساحت و شش زير نظام بايد مراجعه كند. يكي از اين زيرنظام‌ها تربيت معلم است و دانشگاه فرهنگيان در ارتباط با آن مي‌تواند موثر واقع شود. شما پرسيديد آموزش و پرورش چقدر از مشكلاتي را كه از آنها رنج مي‌برد يا با آنها دست به گريبان است مي‌تواند به كمك دانشگاه فرهنگيان برطرف كند.
جايگاه و نقش دانشگاه فرهنگيان در سند تحول در قالب يك زير نظام از مجموعه شش زير نظام مشخص است. البته من فكر مي‌كنم كه اين زير نظام از جهات مختلف مربوط به تعليم و تربيت معلم يا نيروي انساني نقش كليدي‌تري نسبت به ديگر زير نظام‌ها دارد. چرا كه ما معلم را اگر آنچنان كه بايد و شايد تربيت كنيم مي‌تواند رهبري تغيير و تحول را در مدرسه به عنوان كانون اصلي تعليم و تربيت عهده‌دار شود. اميد است كه در دانشگاه فرهنگيان با برنامه‌ريزي‌هايي كه انجام داده‌ايم بتوانيم معلماني را تربيت كنيم كه واقعا بتوانند عامل تحول و تعالي مدرسه و تعليم و تربيت باشند.
  مدت‌ها است كه بحث برداشته شدن كنكور مطرح مي‌شود كه در واقع بخشي از همان تحول بنياديني است كه براي سيستم آموزشي كشور تدارك ديده شده است. اين مساله دغدغه بسياري از مردم است. چقدر آموزش و پرورش از دانشگاه فرهنگيان براي تحقق مطلوب اين تحول اساسي مي‌تواند كمك بگيرد؟
اگر چه نسبت مستقيمي در بحث آزمون ورودي دانشگاه‌ها و دانشگاه فرهنگيان وجود ندارد اما ارتباط ظريف و غيرمستقيمي در اين راستا وجود دارد. يكي از مهم‌ترين توانمندي‌هاي معلمان بحث سنجش يادگيري است. سنجش يادگيري اگر به شكل دقيق و قابل اعتنايي اتفاق بيفتد و اگر معلمان در كار سنجش يادگيري دانش‌آموزان كارشان از كيفيت و دقت و اعتبار بالاتري برخوردار باشد به اين معنا است كه نمرات پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان در آموزش و پرورش قابليت اتكا و قدرت پيشگويي بيشتري مي‌تواند پيدا كند. همچنين كيفيت و دقت در سنجش يادگيري توسط معلمان مي‌تواند در بالا رفتن كيفيت مدارس و پرورش مناسب دانش‌آموزان نقش مهمي ايفا كند؛ نسبتي بين افزايش ظرفيت شايستگي‌هاي سنجشي معلمان با دستيابي به نمراتي كه در تعيين تكليف دانشجويان در ورود به دانشگاه در نبود كنكور وجود دارد. هر چه اين نمرات معتبر‌تر باشد اتكا به آن و تعيين تكليف دانشجويان و داوطلبان ورود به دانشگاه دقيق‌تر خواهد بود.
گرچه بايد اين را اضافه كرد كه در ارتباط با قانون حذف كنكور آنچه قرار است اتفاق بيفتد و نمراتي كه بنا است ملاك باشد نمرات سنجش‌هاي سراسري و با آزمون واحد توسط مراجع سنجشي وزارت آموزش و پرورش است. نمرات حاصل از آن آزمون‌ها است كه قرار است سهمي در جايگزيني كنكور داشته باشد.
  چند درصد از جذب نيروي انساني در دانشگاه فرهنگيان از طريق كنكور سراسري و چند درصد از طريق فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها خواهد بود؟ اين تقسيم‌بندي بر چه مبنايي بوده است؟
برنامه راهبردي دانشگاه فرهنگيان كه در هيات امناي دانشگاه در جلسات متعددي در دستور كار بوده و تقريبا به تصويب رسيده، در حال رسيدن به شكل نهايي خود است. بر اين اساس مي‌توان به سوال شما پاسخ داد. در برنامه راهبردي دانشگاه فرهنگيان و توافقنامه‌اي كه طي 10 سال آينده تكليف دانشگاه را روشن مي‌كند اين مساله مشخص شده است. در برنامه راهبردي به اين نتيجه رسيديم كه براي پاسخگويي به نيازهاي آموزش و پرورش و تامين منابع انساني آن بايد از روش‌هاي متعدد و متنوعي استفاده كنيم. اين گفته به اين معنا است كه درصدي را از طريق كنكور سراسري كما في السابق از فارغ‌التحصيلان دبيرستاني پذيرش خواهيم كرد و درصدي را از دانش‌آموختگان دانشگاه‌هاي ديگر خواهيم پذيرفت.
براي تربيت معلم دوره ابتدايي پذيرش از طريق كنكور سراسري و به كار‌گيري فارغ‌التحصيلان دبيرستاني خواهد بود. براي تربيت معلم در سطح دبيرستان و همچنين نيروهاي كارشناسي مورد نياز آموزش و پرورش عمدتا به دانش‌آموختگان رشته‌هاي مورد نياز در دانشگاه‌هاي ديگر توجه داريم. نهايتا براي دوره‌هاي تربيت حرفه‌اي و معلم شدن به دانشگاه فرهنگيان وارد مي‌شوند.
  درصد زيادي از فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها و خصوصا دانشجويان رشته‌هاي علوم انساني و علوم پايه شغل‌هاي خود را در آموزش و پرورش و معلمي مي‌جويند. شايد با تاسيس دانشگاه فرهنگيان، اين دسته از فارغ‌التحصيلان اين دغدغه را پيدا كرده‌اند كه شانس پيدا كردن شغل در آموزش و پرورش براي آنها كاهش يافته است. آيا دانشگاه فرهنگيان در اين زمينه تدابيري انديشيده است؟
اين مساله همان است كه اشاره كردم در برنامه راهبردي مدنظر قرار گرفته است. به همين خاطر و از جمله به همين دليلي كه اشاره كرديد قرار است كه دانشگاه فرهنگيان براي دوره متوسطه خود بيشتر از خروجي‌هاي دانشگاه‌هاي ديگر از رشته‌هاي مورد نياز مثل رشته‌هاي علوم پايه و علوم انساني در يك فرايند رقابتي استفاده كند؛ وارد دانشگاه كند و دوره تربيت حرفه‌اي را به آنها ارائه كند تا آنها تبديل به دبيران دبيرستان يا معلمان خصوصا دوره دوم دبيرستان شوند. با دنبال شدن و اجرا شدن برنامه راهبردي دانشگاه دغدغه‌هايي كه اشاره كرديد برطرف خواهد شد.
  اگر دانشگاه فرهنگيان بخواهد به اهداف خود دست يابد نياز دارد كه دولت بستر مناسبي براي فعاليت اين دانشگاه فراهم كند. از سال 90 كه اين دانشگاه تاسيس شده است تا سال 92 كه دولت يازدهم روي كار مي‌آيد تقريبا دو سال از عمر دانشگاه در دولت پيشين بود و اكنون هم تقريبا سه سال است كه در دولت آقاي روحاني عمر سپري كرده است. شرايط دانشگاه در هر دو دولت و امكانات و سياست‌گذاري دو دولت براي دانشگاه چگونه بود؟
در دولت احمدي‌نژاد نفس تاسيس دانشگاه كاري بسيار خوب و مبارك بوده است اما در اين دولت پذيرش دانشجو در دانشگاه بدون توجه به ظرفيت‌هاي نرم افزاري و سخت افزاري اتفاق مي‌افتاد و اين مساله كار را بسيار دشوار كرده بود. در سال‌هاي 91 و 92 تعداد دانشجو- معلماني كه پذيرفته شدند بسيار بالا بود. اين در شرايطي بود كه واقعا امكانات دانشگاه از نظر نرم افزاري و سخت افزاري به هيچ عنوان مهيا نبود. اين اتفاق نادرستي بود كه در دولت پيشين افتاد. اگر چه اشاره كردم كه تاسيس دانشگاه اتفاق بسيار مباركي بود اما پذيرش دانشجو با كميت بالا آن هم وقتي امكانات لازم در دانشگاه فراهم نيست نمي‌تواند مقصود موسسين دانشگاه را تامين كند.
تربيت معلمان با كيفيت از همان ابتدا مهم‌ترين هدف اين دانشگاه بوده و هست. معلم با كيفيت در دانشگاهي مي‌تواند تربيت شود كه امكانات زير ساختي، نرم‌افزاري و سخت‌افزاري به درستي تامين شده باشد. با روي كار آمدن دولت آقاي روحاني تلاش كرديم با توجه به واقعيت‌هاي دانشگاه و كاستي‌هاي آن پذيرش دانشجو را محدود كنيم و به جاي آن ملاحظات كيفي را غالب و مسلط بر ملاحظات كمّي كنيم. اگرچه نسبت به كميت نيروي مورد نياز آموزش و پرورش نيز غفلت نكرديم. بلكه به سراغ روش‌هايي رفتيم كه مي‌توانست تناسب بيشتري با ظرفيت‌ها و شرايط دانشگاه داشته باشد و فشاري بيش از ظرفيت دانشگاه وارد نشود. مثل پذيرش دانشجو از طريق آزمون استخدامي كه همچنان كه مطلع هستيد در سال 94 اين كار را كرديم و از بين دانش‌آموختگان دانشگاه‌هاي مختلف كه مدرك كارشناسي به بالا داشتند تعدادي براي ورود به دوره يك ساله مهارت آموزشي پذيرش كرديم.
پنج هزار نفر از اين طريق وارد دانشگاه فرهنگيان شدند كه مي‌توانست تا حدود زيادي به دليل زود بازده بودن به جاي چهار سال در يك سال نيروي با مهارت به آموزش و پرورش تحويل دهد. به كمك اين روش توانستيم نياز كمّي آموزش و پرورش را تامين كنيم. در دولت جديد دغدغه اصلي ما كيفيت بوده است. به دليل تاكيد بر كيفيت و محوريت قرار دادن آن پذيرش دانشگاه از طريق كنكور سراسري كه تقاضاي زيادي از حيث منابع زيرساختي و نرم‌افزاري از دانشگاه مي‌طلبد، محدود كرديم و به سراغ روش‌هاي ديگري رفتيم كه با همين ظرفيت بهتر مي‌تواند نتيجه بدهد.
 به اين صورت توانستيم همزمان با دغدغه كيفيت معلمان مساله تامين نياز آموزش و پرورش را در كانون توجه قرار دهيم. هنر دولت جديد در اين بوده كه توانسته است بحث كميت و كيفيت را با هم ببيند. در حالي كه در دولت قبلي كميت منهاي كيفيت مورد توجه بود.
  به عنوان سرپرست دانشگاه فرهنگيان انتظار داريد دولت در اين يك سال باقي مانده چه شرايط و بستري را براي دانشگاه فراهم كند؟
رييس‌جمهور رييس هيات امناي دانشگاه است. همانطور كه اشاره شد هيات امناي دانشگاه برنامه راهبردي دانشگاه را هم تصويب كرده است. ما در برنامه راهبردي دانشگاه 27 شاخص را تعيين كرديم كه در چشم‌انداز تا سال 1404 وضع موجود بايد به چه وضعي متحول شود و نهايتا وضع مطلوب دانشگاه چيست. يكي از آنها مربوط به نسبت استاد به دانشجو مي‌شود.
 نسبت استاد به دانشجو امروز يك به بالاي 93 است كه طبق پيش بيني‌ها قرار است در سال 1404 به يك به 35 برسد. اين شاخص يكي از شاخص‌هايي است كه در برنامه راهبردي تعيين شده است. بنابراين رياست محترم جمهور كه رييس هيات امنا هم هست با توضيح برنامه راهبردي دانشگاه همه دستگاه‌ها را نسبت به اينكه دانشگاه بتواند در مسير چشم‌اندازي كه براي آن ترسيم شده حركت كند، متعهد مي‌كند. يكي از شاخص‌هايي كه اشاره كردم تامين هيات علمي دانشگاه است. تا شرايطي كه بتوانيم نسبت استاد به دانشجو را به يك به 35 برسانيم به دنبال جذب تعداد قابل ملاحظه‌اي هيات علمي جديد هستيم كه طبيعتا در اين جهت همراهي لازم را با دانشگاه از سوي دولت مي‌خواهيم.
  سهميه زن و مرد در دانشگاه و سياست‌گذاري در اين زمينه چگونه است؟
در بحث پذيرش دانشجو در دانشگاه فرهنگيان سهميه‌اي وجود ندارد. دانشگاه فرهنگيان با ديگر دانشگاه‌ها از اين نظر تفاوت مي‌كند كه بر اساس برآورد نياز به نيروي انساني در وزارت آموزش و پرورش سفارش تربيت معلم را دريافت مي‌كند. برآورد نياز آموزش و پرورش مشخص خواهد كرد كه در هر رشته‌اي و محلي به چه تعداد معلم جديد نياز است. اين معلمان جديد هم به تفكيك جنسيت براي ما تعريف و روشن مي‌شوند. ما درصدهاي از پيش تعيين شده‌اي در پذيرش دانشجو نمي‌توانيم در دانشگاه فرهنگيان اعمال كنيم. پذيرش دانشگاه فرهنگيان در هر سال تابع اعلام نيازي است كه به تفكيك رشته، محل و جنسيت توسط وزارت آموزش و پرورش اعلام مي‌شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها