اسحاق جهانگيري: اگر بخواهيد به نظام نزديك شويد با سيل توده مردم مواجه ميشويد كه تحمل نميكنند كه كسي سالها در راس كشور بوده مطالبهگر شده و اخطار بدهد، اميدوارم به خودتان بياييد. اگر مسائلي با افراد داريد آنها را حل كنيد. مردم همواره در مقاطع بحراني به كمك نظام آمدند و اين نظام همواره بر دوش مردم بوده است. مدتي است القا ميشود كه جمهوري اسلامي ايران در حال فروپاشي است، در حالي كه مردم پاي نظام ايستادهاند.
محمود احمدينژاد: هشدار ميدهيم سيل در راه است، ميگويند آرامش را بهم زده پدرش را درآوريد! دهان ما را ببنديد سيل نميآيد؟ خدا وقتي ميخواهد ببرد غفلت ميدهد، اين مكر خداست، نميبينند و نميشنوند، «يخربون بيوتهم بايديهم»، كاخهاي قدرتشان را به دست خودشان خراب ميكند.
علي تاجرنيا: «اگر سخنان و رفتار آقاي احمدينژاد را در كنار نامه جمعي از طرفدارانش كه چندي پيش منتشر شده، بگذاريم، اين نتيجه حاصل ميشود. حرفش اين نيست كه براي كشور كاري كنيم و كشور را از خطر تشتت نجات دهيم. مساله احمدينژاد خودش، دوستانش و جريان وابسته به او است و دلبستگياي به مجموعه نظام و كشور ندارد. »
بايد 12 سال ميگذشت تا مردي كه روي بالاترين سكوي اجرايي نظام جمهوري اسلامي ايستاده بود با صداي تهديد، نظام را خطاب قرار دهد. زماني بود كه خود را مطيع معرفي ميكرد و حالا با جملات تهديدآميزش سعي ميكند تريبونها را به سمت خود بچرخاند. احمدينژاد اخيرا طي يك سخنراني در مسجد جلوه اين جملات را بر زبان آورده است: «هشدار ميدهيم سيل در راه است، ميگويند آرامش را بهم زده پدرش را درآوريد! دهان ما را ببنديد سيل نميآيد؟ خدا وقتي ميخواهد ببرد غفلت ميدهد، اين مكر خداست، نميبينند و نميشنوند، «يخربون بيوتهم بايديهم»، كاخهاي قدرتشان را به دست خودشان خراب ميكند. جوري با هم پيوند خوردهاند و دستشان را به هم دادهاند كه گويي تا ابد در آن مقام هستند. نه اين خبرها نيست. زير پاها خالي شده اما حواسشان نيست. خيال ميكنند، جايشان خيلي محكم است. نسيمي و حركتي در جامعه اتفاق افتاده كه به زودي كل جهان را اصلاح خواهد كرد.»
اين صحبت رييس دولت نهم و دهم اما بدون پاسخ نماند. اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور در نشست همانديشي مديران ارشد دولت تدبير و اميد كه روز گذشته برگزار شد، گفته كه «كسي كه هشت سال رييسجمهور اين كشور بوده است و اكثر مشكلات امروز، نتيجه كار اوست اينقدر جسور شده كه ميگويد سيل ميآيد و زير پاي شما خالي ميشود و انقلابي بزرگتر در حال اجرا است.»
وي افزود: شما با كشور چه كرديد؟ منابع كشور را چگونه هزينه كرديد؟ شما ميخواهيد سيل راه بيندازيد؟ شما نظام را تهديد ميكنيد؟ به خودتان بياييد و حد خودتان را بدانيد. ما پاي نظام و رهبري ايستادهايم. با وجود همه انتقادات با هم تا پاي جان پاي نظام ايستادهايم.
تهديد احمدينژاد اما با پاسخ كم سابقه جهانگيري همراه بود كه گفت: « اگر بخواهيد به نظام نزديك شويد با سيل توده مردم مواجه ميشويد كه تحمل نميكنند كه كسي سالها در راس كشور بوده مطالبهگر شده و اخطار بدهد، اميدوارم به خودتان بياييد. اگر مسائلي با افراد داريد آنها را حل كنيد. مردم همواره در مقاطع بحراني به كمك نظام آمدند و اين نظام همواره بر دوش مردم بوده است. مدتي است القا ميشود كه جمهوري اسلامي ايران در حال فروپاشي است در حالي كه مردم پاي نظام ايستادهاند.»
شايد يكي از مهمترين تحليلها را سعيد حجاريان از رفتارهاي اخير احمدينژاد ارايه كرده كه آن را تحت عنوان «پوپوليسم موعودگرا» تئوريزه كرده است. مدلي كه به زعم اين تئوريسين اصلاحطلب، خطرناكترين نوع پوپوليسم است؛ مسالهاي كه هشت سال همچون خوره به جان كشور افتاده بود. آن زمان خيلي از اصولگرايان برايش فرش قرمز پهن كردند اما سر آخر از او برائت جستند. با پايان رياستجمهورياش نامش از بلندگوها پاك نشد. خودش بارها با ايجاد جنجال و بستنشيني، نوشتن نامههاي تند و تيز به رهبري در نقد ساختارهاي كشور و به تن كردن لباس اپوزويسيون سعي كرد كه حياتش را حفظ كند. بازداشت و محاكمه بقايي و بازداشت اسفنديار رحيممشايي از ياران نزديك او نيز اين روزها او را بيشتر فعال كرده است. همين باعث شد تا در تمام مدت پنج سال دولت روحاني نامش را بشنويم. چنانكه حجاريان گفت: «پس از دولت روحاني نيز همچنان با گزاره «دوره احمدينژاد» مواجه هستيم.»
مواجهه جريان اصلاحات با پوپوليسم
مشكل احمدينژاد چيست؟ مردي كه هشت سال مشكلات كشور را نميديد و به خيالش همهچيز امن و امان بود، حالا چرا به خط مقدم رفته و چنين رفتارهايي از خود نشان ميدهد؟ اينها پرسشهايي بود كه علي تاجرنيا، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» به آن چنين پاسخ داد: «بخشي از اظهارات احمدينژاد در مورد بحراني و هشداردهنده بودن شرايط كشور به هر حال مسائلي بوده كه قبلا توسط بخشي از كارشناسان سياسي و اجتماعي مطرح شده است. تفاوت در اين است كه رويكرد ساير سياسيون و كارشناسان هشدار دادن با هدف اصلاح است اما رويكرد آقاي احمدينژاد تهديدآميز است.»
وي افزود: « اگر سخنان و رفتار آقاي احمدينژاد را در كنار نامه جمعي از طرفدارانش كه چندي پيش منتشر شده، بگذاريم، اين نتيجه حاصل ميشود. حرفش اين نيست كه براي كشور كاري كنيم و كشور را از خطر تشتت نجات دهيم. مساله احمدينژاد خودش، دوستانش و جريان وابسته به او است و دلبستگياي به مجموعه نظام و كشور ندارد.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب تصريح كرد: « آنچه احمدينژاد مطرح ميكند به اين دليل است كه ميخواهد خودش در مسند كار باشد. براي صدق اين گفته خوب است به ياد بياوريم كه چه رويكردي در زمان رياستجمهورياش داشت. زماني كه خودش روي كار بود با وجود مشكلات، بسته شدن فلهاي مطبوعات و زياد بودن زندانيان سياسي، همهچيز را خوب و مناسب توصيف ميكرد. »
تاجرنيا ادامه داد: « امروز كه در مسند نيست و تلاشهايش نتيجه نداده؛ نقاط ضعفي كه وجود ندارد، بزرگنمايي ميكند. حرفهايش شبيه اسراييل و افراطيهاي امريكا است. تفاوت رويكرد احمدينژاد با بخشي از منتقدين جدي كشور اين است كه بر منافع ملي تاكيد نداشته و ترس از تشتت و انشقاق نظام ندارد. مساله احمدينژاد اين است كه چرا من در قدرت نيستم. »
اما در چنين شرايطي يك پرسش اساسي در ذهن فعالان سياسي اين است كه چه برخوردي با اين دست رفتارها بايد داشته باشند. علي تاجرنيا معتقد است كه« نبايد از دايره قانون و برخوردهاي حقوقي خارج شد. »
وي اظهار كرد: « تا جاي ممكن بايد آزادي بيان وجود داشته باشد تا او و دوستانش بتوانند نظرات و حرفهايشان را بگويند. اگر كساني فكر ميكنند اين حرفها طبق قانون جرم محسوب ميشود، از طريق دادگاههاي صالحه بايد پيگيري شود. »
تاجر نيا خاطرنشان كرد: «آنچه بيش از همه به ذهن خطور ميكند اين است كه چرا چنين فردي تحت تعقيب قرار نگرفته و هنوز عنوان عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام را يدك ميكشد.
چهرههايي كه خيلي زود شخصيت او را شناخته بودند، اجازه ارتباط با مردم ندارند يا در حصر يا در زندان هستند. در حالي كه همين فرد باني اين اتفاقات بوده است. ما نميخواهيم كه برخوردي خارج از چارچوب با احمدينژاد صورت بگيرد اما در عين حال اين دوگانگي برخورد دستگاه قضايي را نميتوان ناديده گرفت.»
نگذاريم مشكلات به چالش تبديل شوند
البته نارضايتيهاي مردم در اين روزها از نظر دولتيها دور نمانده است. اعتراض مردم كازرون به طرح تقسيمات كشوري، مشكل آب كشاورزان اصفهان، اعتراضات مردم اهواز به تبعيض قوميتي و مشكلات زلزلهزدگان كرمانشاه، بخش ديگري از سخنان معاون اول را تشكيل ميداد. جهانگيري گفت: « ما نبايد اجازه بدهيم مشكلات به چالشهاي سياسي، اجتماعي و امنيتي تبديل شود. مدير موفق كسي است كه اين چالشها را در نقطه شروع حل كند. موضوع كازرون بايد حل شود، نميشود مردم هر روز به خيابان بيايند و عدهاي هم بر اين موج سوار شده و شعارهاي خود را سر دهند. دولت درباره كازرون هيچ تصميمي نگرفته است.»
معاون اول تصريح كرد: «مساله زايندهرود، يزد و خوزستان هم بايد حل شود. مديران بايد به سرعت در استانها حضور داشته باشند. زخم زلزله كرمانشاه هم بايد التيام يابد و مسكن آنها تامين شود.»
وي همچنين افزود: «ما بايد گفتوگوهاي ملي را با هدف تقويت وحدت در جامعه دنبال كنيم. تمام مشكلات كشور راهكار سياسي دارد، يعني با انسجام ملي ميشود مشكلات را حل كرد. عدهاي دنبال حذف ديگران هستند اما بايد همه جريانهاي سياسي و نخبگان را دور هم جمع كرد.»