• 1404 چهارشنبه 26 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6216 -
  • 1404 چهارشنبه 26 آذر

رسانه ملي همچنان به نام‌هاي قديمي و بزرگ وابسته است

مديري باز هم می‌آید

تينا جلالي

چند روزي است تيزر سريال جديد مهران مديري با نام «شيش ماهه» از شبكه سه سيما آغاز شده با اين عنوان كه به زودي اين مجموعه از آنتن اين شبكه پخش مي‌شود.با اينكه زمان مشخصي براي پخش اعلام نشده، اما به نظر مي‌رسد مخاطبان از شب يلدا اين مجموعه را مي‌توانند ببينند و سريال 17 قسمت هم دارد. 

بازيگران شناخته شده‌اي همچون حسن معجوني، عليرضا خمسه، جواد رضويان و سحر زكريا به همراه مهران مديري در اين مجموعه بازي دارند. آنچه در فضاي رسانه‌اي منتشر شده، قصه سريال درباره تنها فرزند يك خانواده است كه با بيماري سختي روبه‌رو است و پزشكان تنها شش ماه براي زندگي او پيش‌بيني كرده‌اند. اعضاي خانواده تلاش مي‌كنند اين دوران كوتاه را به بهترين شكل ممكن زندگي و روزهاي باقيمانده را به خاطره‌اي ارزشمند تبديل كنند.
اما نكته مهمي كه از همين ابتداي امر، ذهن را به خود معطوف مي‌كند، اين است كه آيا اين سريال پرمخاطب مي‌شود؟ چه پيش‌بيني مي‌‌توان براي اين سريال داشت؟ آيا شيش ماهه روزهاي اوج مديري را تداعي مي‌كند؟ يا سريال معمولي مي‌شود كه صرفا پخش مي‌شود و بعد هم تمام؟ 
بعد از قهر و فاصله‌اي كه مهران مديري از تلويزيون داشت، به حتم اين حضور مجدد ريسك بزرگي براي اين كمدين پرطرفدار خواهد بود، البته او در يكي، دو سال گذشته در شبكه نمايش خانگي به صورت مستمر فعاليت داشت، از مجموعه‌هاي «اسكار» و «گل يا پوچ» گرفته تا «تاسيان» و فيلم «آدم‌فروش» و... كه هر كدام از اين حضورها با اينكه ابعاد رسانه‌اي قوي داشت، اما از جانب مردم با استقبال ويژه‌اي همراه نشد. 
البته پيش از اين هم محمدرضا گلزار با مسابقه «پانتوليگ» به تلويزيون آمد، اما برخلاف تصورها، مسابقه او فراگير نشد و مخاطبان گسترده‌اي نداشت و ندارد، در نهايت مسابقه‌اي است كه توسط عده‌اي از مخاطبان ديده مي‌شود يا جواد رضويان هم برنامه‌اي با نام «شوخي شوخي» داشت ولي برنامه او هم قدرت و كارايي لازم را نداشت. 
البته در اين ميان سريال «پايتخت 7» سروصداي عجيبي به پا كرد، سريالي كه به خوبي ديده شد. تلويزيون كه مدت‌ها بود از بي‌مخاطبي رنج مي‌برد و حتي برنامه‌هاي شب عيدش هم مورد توجه قرار نمي‌گرفت با «پايتخت» دوباره توانست نگاه‌هاي اكثر مردم را به خود جلب كند، اگرچه ماهيت سريال به خودي خود پتانسيل جذب مخاطب را داشت، اما خب زمان پخش مناسب به همراه بازي‌هاي خوب بازيگران، شوخي‌هاي بامزه و داستانش هم در ديده شدن اين سريال تاثير بسزايي داشت.
 اين سريال به معناي واقعي مردم را پاي تلويزيون نشاند، ولي خب آنچه اهميت دارد اگر دقت كنيم دقيقا در همان بازه نوروز، مردم مخاطب تلويزيون بودند بعد از «پايتخت»، انگار اين رسانه دوباره براي عده زيادي از مردم به فراموشي سپرده شد، دليل اين مدعا هم برنامه‌ها و سريال‌هاي زيادي است كه تا امروز از تلويزيون پخش مي‌شود، انصافا كدام يكي از آنها اقبال پايتخت را داشتند؟ جز سوتي‌ها و گاف‌هاي عجيب و غريب برنامه‌هاي تلويزيون كه در فضاي مجازي مدام وايرال مي‌شود، كدام برنامه و سريال‌هايش با اوج مخاطب همراه است و در شبكه‌هاي مجازي پربيننده مي‌شود؟ 
البته كه در اين ميان تلاش شبكه ‌آي‌فيلم براي اهميت به نظرات همه مخاطبان را نبايد ناديده گرفت، به هر حال تعدادي از مردم ناچارند يوسف پيامبر و سريال‌هايي از اين دست را براي بار هزارم هم تماشا كنند، چون واقعا شبكه‌هاي ديگر سيما جذابيت ندارند، همچنين شبكه نسيم هم براي جلب ‌توجه مردم شب‌ها برنامه‌هايي دارد، اما خودشان هم مي‌دانند كه برنامه‌هايشان گيرايي ندارد. 
حالا بازگشت دوباره مديري به نكته غم‌انگيزي اشاره دارد و آن اينكه تلويزيون همچنان به نام‌هاي قديمي و بزرگ وابسته است، دقت كنيد، محسن تنابنده را مي‌آورد تا با پايتخت مخاطبان به اين مديوم رجوع كنند، تلاش مي‌كند رامبد جوان را راضي كند، اگر عادل فردوسي‌پور برگردد قطعا استقبال مي‌كند، حالا مهران مديري را آورده، خيلي هم خوب. به هر حال بايد از تجربه‌هاي افراد حرفه‌اي استفاده كرد، خاصه اينكه تلويزيون خودش به آنها پر و بال داده و زمينه رشد آنها را فراهم كرده، اما پرسشي كه وجود دارد چرا تلويزيون حداقل در اين چند سال اخير و در غيبت نام‌هاي مشهور نتوانست مجري محبوب تربيت كند؟ يا برنامه و سريال خوب پرمخاطب معرفي كند كه مثل پايتخت با اقبال مواجه شود؟ چرا مجري دوست داشتني و محبوب در شب‌هاي زمستان و روزهاي تابستان نمي‌بينيم؟ چرا تلويزيون جوان خلاق معرفي نمي‌كند؟ 
فراموش نكنيم از صابر ابر، شهاب حسيني، مهدي و محمد سلوكي، احسان عليخاني، فرزاد حسني و ... همه مجري‌هاي تلويزيون بودند، جوان‌هاي شوخ و شنگ ساعت خوش محصول توجه همين تلويزيون بودند. از حسين پاكدل گرفته تا رضا رشيدپور همه معروف بودنشان وابسته به تلويزيون است. اما خب هر چه هست مربوط به گذشته است و ارتباطي به دوران جديد ندارد.
واقعا چرا مجري‌هايي كه در چند سال اخير در شبكه‌هاي مختلف مي‌بينيم اجرايشان به دل نمي‌نشيند؟ البته غير از محسن كيايي كه اصلا ربطي به تلويزيون ندارد و سال‌هاست بازي مي‌كند و اساسا بازيگر است تا مجري . واقعا شما مجري و بازيگر محبوب جوان در اين چند سال در تلويزيون مي‌بينيد؟ 
البته در يكي، دو سال اخير يك سريال خوب از تلويزيون پخش شد و آن «آقاي قاضي» و معرفي استعداد خوبي به نام بهزاد خلج بود. سريالي كه فصل دوم آن هم مخاطب داشت و همچنان مثل پايتخت مي‌تواند قسمت‌هاي بعدي هم داشته باشد و با انتخاب پرونده‌هاي مهم و داستان‌هاي گيرا، فراگير شود. اما خب چنين نمونه‌هايي در تلويزيون در سال‌هاي اخير بسيار نادر است.
واقعا ايراد از كجاست؟ آيا اين موضوع به نگاه و سليقه مديران وابسته است؟ يا اينكه گستردگي و گزينش آدم‌ها محدود است؟ محدود به اين معنا كه آدم‌ها خودشان با تلويزيون همكاري نمي‌كنند؟ 
شما را به شبكه‌هاي نمايش خانگي ارجاع مي‌دهم، نگاهي به سريال‌هاي مختلف كه از پلتفرم‌ها پخش مي‌شود داشته باشيد، در چند سال اخير بازيگران جوان پر انرژي و با استعداد و مخاطب‌پسند زيادي به سينما معرفي شدند، از سريال «تاسيان» كه مهسا حجازي، ريحانه رضي را بيشتر به مخاطبان معرفي كرد، سريال «شكارگاه» الهام نامي داشت، سريال «خاتون»، مهتاب ثروتي را شناساند، «آبان» به ديده شدن لاله مرزبان و توانايي‌هايش كمك كرد.
اما تلويزيون متاسفانه در سال‌هاي اخير در زمينه معرفي بازيگر و مجري جوان محبوب دستش خالي است.
ممكن است گفته شود كه چنين توقعي در حال حاضر از تلويزيون با تفكر مديرانش زياد است، بله اما به هر حال وظيفه رسانه كه نبايد فراموش شود . دقت كنيم مصطفي زماني از سريال «يوسف پيامبر» ساخته فرج‌الله سلحشور به مخاطب معرفي و تبديل به چهره شد، كارگرداني كه او هم تفكرات و ديدگاه‌هاي خاصي داشت، اما متاسفانه معرفي چنين چهر‌ه‌هاي جواني از جانب تلويزيون صورت نگرفته است؛ نكته‌اي كه بايد در كنار تمام كم‌كاري‌هاي تلويزيون در نظر داشت. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون