• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3196 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۳ اسفند

نسبت دين و اخلاق در گفت‌وگو با آيت‌الله حاج سيد محمد حسين مرتضوي لنگرودي:

بايد با كمك دين بر گسترش اخلاق در جامعه تاكيد كرد

  مهدي قوامي‌پور  / نسبت دين و اخلاق بحثي كهن و چالشي معاصر است. آيا امر اخلاقي مستقل از امر قدسي اعتبار دارد يا به تعبير ديگرآيا اخلاق بدون دين وجهي دارد؟ دين بدون اخلاق چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟ مسائل و پرسش‌هايي اينچنين با وجود پاسخ‌هاي انديشمندان در ذهن بشر مدام نو مي‌شوند و هر بار اعتبار پاسخ‌هاي پيشين را به بازي مي‌گيرند. در اين ميان نسبت اخلاق و اسلام براي ما به عنوان مسلمان اهميت ويژه‌اي دارد. بنابراين براي يافتن پاسخ برخي پرسش‌ها به محضر فقيه وارسته حضرت آيت‌الله معظم آقاي حاج سيد محمد حسين مرتضوي لنگرودي مد ظله، رسيديم. آنچه در ادامه مي‌آيد ماحصل گفت‌وگوي ما با ايشان است.

    حضرت آيت‌الله به عنوان نخستين سوال بفرماييد نسبت دين و اخلاق چگونه است؟ آيا به نظر حضرتعالي اخلاق داراي حسن و قبح عقلي و بي‌نياز از دين است يا خير، اين شارع مقدس است كه حسن و قبح امور اخلاقي را تعيين و امر مي‌كند و از اين منظر اخلاق امري اعتباري است؟

دين اسلام مجموعه كاملي از عقايد، احكام و اخلاق است و چنانكه پيامبر عظيم‌الشأن اسلام صلي‌الله‌عليه‌وآله فرموده‌اند: «إِنما الْعِلْمُ ثلاثةٌ... » (كافي، ج1، ص2، ح1)، علم دين در انحصار اين سه امر است؛ لذا اخلاق جزو دين اسلام است و بايد همچون احكام از طريق اجتهاد يا تقليد از كتاب و سنت به دست آورده شود. به حكم حديث مبارك ثقلين كه متواتر بين شيعه و سني است و نيز احاديث ديگر، منظور از سنت كلام عترت طاهره عليهم‌السلام است كه به منبع وحي و رسالت متصل هستند.
از نظر علماي اماميه حُسن و قُبح اخلاق گذشته بر آنكه شرعي است، عقلي هم است و اين رو اعتباري محض به حساب نمي‌آيند. البته مراد از عقل، عقل خالي از آلودگي‌ها و اوهام است كه از منابع فقه محسوب مي‌شود و درباره آن گفته‌اند: «كل ما حكم بِهِ العقلُ حكم بِهِ الشرعُ و بالعكس».

   مي‌دانيم كه اخلاق هنجاري به سه گونه اخلاق فضيلت گرا، اخلاق غايت گرا و اخلاق نتيجه گرا تقسيم مي‌شود، به نظر حضرتعالي اخلاق اسلامي در كدام يك از اين‌گونه‌ها قرار مي‌گيرد؟

از ديد اسلام اخلاق هم خود فضيلت است و هم، فضيلت غايي دارد؛ چنانكه در قرآن مجيد از خُلق پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌وآله با عظمت ياد شده: وإِنك لعلى‏ خُلُقٍ عظيمٍ (قلم/4) و هم، به شهادت قرآن مجيد، موجب جذب ملت و اُمت به دين مقدس اسلام بوده است: ولوْ كُنْت فظا غليظ الْقلْبِ لانْفضوا مِنْ حوْلِك (آل عمران/159).

   نظر حضرتعالي به عنوان فقيهي كه بيش از هر چيز دغدغه اخلاق دارد در اين‌باره چيست؟

 اخلاق جزو فقه است، لذا اگر اسلام فقه‌محور است، اخلاق‌محور نيز خواهد بود؛ در مقابل، مسيحيت تنها تظاهر به اخلاق‌محوري دارد، بلكه به تدريج از مسيحيت چيزي جز همين آموزه‌هاي عامه‌پسند اخلاقي باقي نمانده است، از اين رو جنبه اخلاقي در مسيحيت امروز نمود دارد و الا بداخلاقي‌هاي كليسا و بزرگان مسيحيت و روش‌هاي قرون وسطايي آنان، نزد ملت‌ها به ضرب المثل تبديل شده است.

   به نظر حضرتعالي آيا گسترش اخلاق به مقدمات و لوازم ديگري نيز نياز دارد؟

به عقيده حقير اگر دشمنان معاند بگذارند، فقه اسلام و قرآن كه با دليل‌هاي قاطع، در فقه عترت جعفري متجلي شده، خود به تنهايي با توجه به جامعيتي كه دارد، به‌طور كافي و وافي جذابيت دارد و موجب گسترش اخلاق در جامعه است. البته شكي نيست كه اجراي صحيح و جامع فقه در جامعه منوط به وجود مجريان و مديران توانمند است.

   با توجه به اينكه حضرتعالي و تمامي بيت شريف‌تان از علماي دين بوده‌ايد زي طلبگي و پرهيز از دنيا را چقدر در تبليغ عملي اخلاق موثر مي‌دانيد؟

به تجربه ثابت شده كه زي سنتي و ساده‌زيستي ـ همچون سيره عملي مولاي متقيان امير مومنان عليه‌السلام ـ بهترين نقش را در رشد اخلاق و معنويات بين مردم و جامعه داشته و دارد و اساسا در قياس با ساير رشته‌ها، شخصيت مبلغ در تبليغ اخلاق اهميت بسياري دارد. از اين رو سزاوار است مبلغان متعهد همين روش موثر را تعقيب كنند. در احاديث امام ‌جعفر صادق عليه‌السلام آمده است: «كُونُوا دُعاة الناسِ بِغيْرِ ألْسِنتِكُم» (بحار الانوار، ج67، ص309، ح38) يعني ملل عالم را با عمل كردن خود به حقيقت دين، به پذيرش دين مبين اسلام دعوت كنيد. متاسفانه در گذشته و امروز بسيارند گروه‌ها و اشخاصي كه به عمل زشت خود، حقيقت زيباي دين را پوشانده‌اند و آن را وارونه جلوه داده‌اند!

   برخي متفكران و محققان با توجه به تحليل آسيب‌هاي اجتماعي، جامعه ايران به ويژه جوانان را دچار بحران اخلاقي مي‌دانند به نظر شما اين نظر تا چه حد صايب بوده، علل و عوامل آن را چه مي‌دانيد؟ راه‌حلش چيست؟

اجمالا بحران اخلاقي جوانان امروز جامعه را نمي‌توان منكر شد، اين بحران بيش از همه، متاثر است از غفلت، ضعف ايمان، سوء‌تربيت والدين و تبليغات شوم دشمنان اسلام خصوصا مستكبران جهان كه اكثريت جوانان ما را از مجالس و محافل ديني و مساجد و روحانيت اصيل دور ساخته‌اند. لازم است مسلمانان آگاه و وارسته و متعهد و بيدار به روش‌هاي مناسب امروز، در ارشاد جوانان بكوشند و آنان را از اين خواب خرگوشي بيدار كنند. إن‌شاء‌الله تعالي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها