از ماست كه بر ماست
شهريار شمسمستوفي
روز به روز اقبال عمومي به نشريات كاغذي كاهش مييابد و بسياري به دنبال دلايل اين امر هستند برخي توسعه شبكههاي اجتماعي، برخي ديگر مسائل اقتصادي و برخي پايان دوره مطبوعات كاغذي را در اين امر دخيل ميدانند. اما نگاهي موشكافانه به اين موضوع نشان ميدهد نقاط مثبت نشريات روزبهروز در حال كاهش است كه شايد عمدهترين دليل آن از درون مطبوعات ميجوشد. بايد بدانيم نشريات نيز مانند هر كالاي اقتصادي ديگري بر مدار عرضه و تقاضا ميچرخد و هرگاه كالايي كه عرضه ميشود داراي كيفيت مناسب باشد قطعا مشتري نيز خواهد داشت. در شرايط كنوني اما يكي از اصليترين مشكلات مطبوعات عدم توليد مطالب باكيفيت و بهروز است؛ اين موضوع به عوامل مختلفي بر ميگردد. در حال حاضر صدها نشريه با حداقل نيرو و كيفيت درحال انتشار هستند روزنامههايي كه حداكثر با سه تا چهار نفر در حال انتشار هستند نه به فكر توليد محتواي باكيفيت هستند نه به فكر اصول ابتداي روزنامهنگاري. گويا روزنامهداران تنها در فكر دريافت يارانهاي هرچند محدود از دولت و جذب آگهيهايي از دوست و آشناها در نهادها و ارگانها هستند. در چنين شرايطي چرا بايد مخاطب خريدار نشرياتي باشد كه فاقد ابتدايترين اصول حرفهاي هستند و حتي از كوچكترين مباني اطلاعرساني دور هستند. نشرياتي كه از لحاظ محتوا تنها به بازنشر مطالب سايت و خبرگزاريها ميپردازند و در بهترين حالت فقط جملهبنديها را تغيير ميدهند مطالبي كه مخاطبان حداقل ۲۴ ساعت قبل آنها را خواندهاند چه نياز جديدي را ارضا ميكنند كه مخاطب اقدام به خريد نشريه كند. اينجاست كه دور باطلي شكل ميگيرد وقتي نشريهاي فروش نداشته به تبع آن تيراژش افت ميكند وقتي تيراژ افت ميكند آگهي كاهش مييابد به تبع آن درآمد نشريات كاسته ميشود با كاهش درآمد از نيروي انساني كاسته ميشود و بديهي است كيفيت بازهم كاهش مييابد. اين دور باطل نشريات را به جايي كشانده كه ميدانيم و ميدانيد و ميبينيم و ميبينيد.
در اين ميان نبايد از ياد برد از زماني كه روزنامه به مفهوم كلي آن وارد ايران شد يك عقبماندگي بزرگ نسبت به اسلاف خارجي خود داشت و از همان بدو ورود هم از سوي نظام حاكمه نه به عنوان ركن چهارم دموكراسي كه به عنوان دشمن بزرگ توتاليتره حاكم و موجودي مزاحم در راه استقرار وضع موجود پس زده شد از سوي ديگر كمبود سواد رسانهاي در ميان آحاد جامعه جلوي ارتباط موثر و مثمر ميان مطبوعات و مردم فاصله ميانداخت اما اين موجود معلق ميان زمين و هوا در برهههايي از تاريخ با وجود تمامي كمبودها و ناكاميها به خوبي و درستي به وظيفه خود عمل كرده است بزنگاههايي چون دوران انقلاب ٥٧ يا در دوران اصلاحات نقش جرايد در پيشبرد و امور و تنوير افكار عمومي و انتقال موسع و موثر اخبار نشان از قدرت بزرگ و بازدارنده مطبوعات دارد. اين نقاط قوت نشان ميدهد اگر مطبوعات آزادي كافي براي نشر مطالب داشته باشند با وجود همه مشكلات ميتوانند نقش خود را به خوبي بازي كنند. در عين حال در عرصه ديجيتال هم دو ويژگي سبب ميشود كه مطبوعات بتوانند هنوز پيشروتر از رقباي ديجيتال خود در عرصه فرهنگي حضور داشته باشند و آن يكي بزرگي صفحه روزنامه است كه برخلاف آنچه در گذشته از معايب اين نوع رسانهها به شمار ميرفت امروز از محاسن آن است يك مطلب در گسترهاي از چندين عكس و تيتر و سوتيتر و ميان تيتر در هدايت مخاطب به كنه مطلب بسيار مشوقانهتر از چند سطر در يك صفحه گوشي عمل ميكند و ديگر آنكه طبقهبندي شدن مطالب در صفحات جداگانه كمك ميكند تا خواننده نهتنها احساس سردرگمي نكند بلكه از احساس مورد بمباران خبري قرار گرفتن او هم جلوگيري ميكند. اين نقاط قوت را نبايد ناديده گرفت اگر مطبوعات در شرايط كنوني توليد محتواي مناسب داشته باشند با نقاط قوتي كه دارند ميتوانند به عرصه بازگردند. از سوي ديگر نوستالژي در دست گرفتن يك كتاب كاغذي يا يك روزنامه و مجله چيزي است كه سالها با آدميان خواهد ماند؛ آن حس طبيعي و بخشي از طبيعت بودن چيزي نيست كه بتوان بهسادگي از آن گذشت فقط كافي است كه مالكان بنگاههاي مطبوعاتي به دنبال راههاي نويني براي از سرگيري نقش مطبوعات به عنوان نبض تپنده جامعه باشند. سعي كنند به جاي كپي محتوا به توليد محتوا بپردازند و كيفيت را سرلوحه كار خود قرار دهند.