در وضعيت فعلي كشور همه انتقاد ميكنند اما از راهحل خبري نيست. از رييسجمهور و دولتيها گرفته تا كارشناسان و فعالان بخش خصوصي. حتي تحليلگران و كارشناسان امر هم راهكار عملياتي مشخصي ارايه نميكنند. خالي بودن ذهنها از راهحل اما دليل خوبي براي كنارگذاشتن همانديشي نيست. در همين راستا شاهديم كه اغلب رسانهها سعي دارند تا در گفتوگو با مسوولان، كارشناسان و تحليلگران به يك راهحل مناسب برسند و به سهم خود گرهاي از اين كلاف در همپيچيده باز كنند. شايد كساني كه زماني خود را در قد و قواره رياستجمهوري ديده و اقدام به كانديداتوري كردهاند گزينه مناسبي براي مورد مشورت قرار گرفتن، باشند. از همين رو سراغ محمد غرضي، وزير سابق پست و تلگراف رفتهايم. او ميگويد كه اگر جاي روحاني بود اين همه نقدينگي به بازار تزريق نميكرد. غرضي از دولتيها قطع اميد كرده و معتقد است كه صرفا با حمايت مردم است كه ميتوان از پس اين شرايط برآمد.
شما زماني كانديداي رياستجمهوري شده بوديد و قصد داشتيد كه در اين جايگاه قرار بگيريد؛ اكنون اگر به جاي آقاي روحاني بوديد براي عبور از شرايط موجود چه ميكرديد؟
من سوابق اجرايي بسياري داشتهام. فقط 16 سال وزير بودم. حدود 20 سال درعمليات ستادي دولت كار كردم و تمام حرفهاي خودم را براي اينكه به اين روز گرفتار نشويم در همان مناظرهها به عرض ملت رساندم.
الان اگر امكان دارد خيلي كوتاه بفرماييد از نظر شما چه شد كه به اين روز گرفتار شديم؟
مهمترين دليل اين است كه دولتها بيش از درآمد خود هزينه كرده و كسري ميآورند. معمولا نيز ميخواهند اين كسري را با بالابردن نرخ ارز جبران كنند. اين امر در ايران سابقه زيادي دارد اما در دولتهاي نهم و دهم و دولت فعلي بهشدت ملموس بوده است. هر دو نيز دچار گرفتاري شدند.
مشكلات خارجي را دخيل نميدانيد؟
مشكلات خارجي هميشه هست و در آينده نيز خواهد بود. حتي در زمان محمدرضا پهلوي كه روابط بسياري خوبي با امريكا داشتيم نيز از اين گرفتاريها بود. بلافاصله بعد از كودتا نرخ ارز چند برابر شد. منظورم اين است كه در آن دورهها نيز مشكلات بيروني وجود داشت.
خيلي روشن بفرماييد اولين اقدامتان كه براي برون رفت از وضعيت فعلي چه بود؟
جلوي تزريق نقدينگي را ميگرفتم. اين كار دولت را خيلي در چشم مردم تضعيف ميكند. دولت بايد بتواند كه نرخ ارز را تثبيت كرده و با استحكام ريال دل مردم را گرم كند.
يعني شما ميتوانستيد با عدم تزريق نقدينگي، نرخ ارز را تثيبت كنيد؟
اين كار ميتواند به دولت كمك كند. به نظر من دولت فعلي اينقدر هزينه زيادي دارد كه هيچ مقاومتي نكرده و همين طور پول را در جامعه تزريق ميكند. ميگويند ظرف همين 10 روز گذشته 30 هزار ميليارد تومان نقدينگي به كشور اضافه شده است. اين رقم خيلي بالايي است. دولت روحاني توانايي كنترل اين وضعيت را ندارد. حامي سياسي نيز براي اين كار ندارد. دوستان دولت مدام به او فشار ميآورند. مخالفانش هم از سوي ديگر. ببينيد وزراي دولت چه ميكنند. آقاي روحاني ميگويد بگوييد كه دلار 4200 توماني را به چه كسي دادهايد؟ اما نميگويند. همه اينها باعث ميشود كه نقدينگي به اجزاي سيستم اداري كشور فشار آورد. مجموعا موفق نيستند.
به فرض اينكه دولت نقدينگي تزريق نكند، چطور بايد مانع انتقال فشار اقتصادي به مردم شد؟
تمام راههايي كه رفتهاند به بن بست رسيده و راه ديگري باقي نمانده است. وضعيت طوري است كه ديگر در داخل كشور توليد انجام نميشود. چون توليد انجام نميشود واردات چه به صورت قانوني و چه به صورت غيرقانوني بازار را گرفته است. تا زماني كه توليد جايگاه خود را پيدا نكند دولت به جايي نميرسد.
برخي تحليلگران اقتصادي ميگويند دولت بايد هزينه كرده و كالاهاي اساسي را به بازار وارد كند. اين راه درستي است؟
اين كار مثلا يك مسكن است. يك هفته، 10 روز، يك يا دو ماه جواب ميدهد اما بعد از آن نقدينگي دولت تمام ميشود و خارجيها هم ميفهمند كه دولت همه نقدينگي خود را هزينه كرده است لذا بدرفتاري داخلي و خارجي با دولت بيشتر ميشود. دولت بايد نسبت به منابع ارزي خود خساست به خرج دهد زيرا معلوم نيست كه ظرف يك سال آينده چه اتفاقاتي ميافتد. البته اختيار با دولت است اما من با اين روش موافق نيستم.
اگر شما جاي روحاني بوديد از اين روش استفاده نميكرديد؟
من دقيق و شفاف اشكالاتي كه در انجام امور وجود دارد را بيان ميكردم و ميگفتم كه مثلا اين مدير چنين كرد و آن سياست چه نتيجهاي داشت. ميگفتم كه قاچاقچيها و... چه كردند.
اين شفافيت براي مردم كافي است؟
نه، كفايت نميكند. اينكه دولت از فساد حمايت نميكند دل مردم را گرم ميكند اما مساله را حل نميكند.
خروج از وضعيت موجود به فرض انجام كارهايي كه گفتيد چقدر زمان ميبرد؟
ملتي كه من ميشناسم شرايط بسيار بسيار سختتري را پشت سر گذاشتهاند. نيمه دوم دهه شصت شرايط به مراتب بدتر از حالا بود و مردم آن را گذراندند. اشكال فعلي اين است كه افكار عمومي و حاميان دولت به استحكام آن دلگرم نيستند و نميدانند كه ميخواهد چه كند.
سوالم اين است كه آقاي روحاني چه قدر براي خروج از اين وضعيت زمان نياز دارد؟
زمانش را از دست داده است. آقاي روحاني هشت سال فرصت داشت كه پنج سال آن را گذرانده است. زمان ديگري ندارد زيرا مديران دور و بر او به او بيوفا هستند.
يعني حرف شما اين است كه دولت نميتواند از اين شرايط عبور كند؟
من به مردم بيش از دولت اميدوار هستم. مردم ميتوانند شرايطي را تحمل كنند كه وضعيت از اين بدتر نشود. مشكل اصلي روحاني اين است كه شرايط بدتر از حالا بشود. اگر استعدادهاي پرهيزكار بيشتري در سيستم دولتي وجود داشته باشد ميتوانند وضعيت را كنترل كرده و انشاءالله از اين بدتر نشود.
اگر آقاي روحاني همين الان صندلي رياستجمهوري را تحويل شما دهند، ميتوانيد شرايط را مديريت كنيد؟ ظرف چه مدتي و چطور؟
آنچه مردم راي ميدهند اصل است. متاسفانه نسل جوان مدام به اشخاص يا احزاب و گروهها تكيه ميكند. ما در انقلاب به اشخاص و احزاب تكيه نكرديم ما به بطن جامعه تكيه كرديم. جامعه اگر چيزي را بپذيرد با آن همراهي ميكند و اگر هم نپذيرد هيچ فردي نميتواند موفق باشد. روحاني، من يا ديگري ندارد. هيچ كس بدون پايگاه اجتماعي نميتواند كشورداري كند.
قدرت سياسي متعلق به مردم است. اگر مردم پاي كاري بايستند، مساله حل ميشود اما با تدبير سياسي اشخاص و گروهها نميتوان مساله را حل كرد.
در مقام حرف همه بر نقش مردم تاكيد ميكنند اما مردم غير از تحمل سختيها چه كاري ميتوانند انجام دهند؟
مردم اكنون به قولهاي دولتها پشت كردهاند و منتظر هستند ببينند كه آنها به سوي مردم بازميگردند يا نه. شما اگر با يك نفر قهر كنيد منتظر ميمانيد كه او بيايد و از شما دلجويي كند. دولت غير از دلجويي از مردم چارهاي ندارد. مردم اكنون پشت كردهاند و به محض اينكه ميگويند فلان چيز را نخريد براي خريد همان چيز هجوم ميبرند. استنباط مردم اين است كه اقدام دولت به ضرر آنهاست و عكسالعمل نشان ميدهند.
به گفته شما مردم به دولت ها پشت كرده و همراه نيستند. به اشخاص و گروهها هم كه نبايد اميد بست. روحاني هم كه زمان خود را از دست داده است. پس چه كنيم؟ صبر كنيم تا ظرف سه سال آينده وضعيت هر روز بدتر شود تا بعد از روحاني يك نفر بيايد و شايد از مردم دلجويي كند؟
نه، منظورم اين است كه اگر مردم كمك كنند وضع از اين بدتر نميشود.
دولت بايد براي جلب حمايت مردم چه اقداماتي انجام دهد؟
از خطاهاي گذشته استغفار كند، رفيق بازي نكند و ارز 4200 توماني به كسي ندهد. مديران را در مقابل مردم قرار ندهد. مديريت به معني رويارويي با مردم نيست. مديريت به معني حل مشكلات اجتماعي است. ظرف چهل سال گذشته هر كسي آمده و بار مردم را سنگين كرده است.
شما به خروج از وضعيت فعلي خوشبين هستيد؟
من به مردم كه به كشور علاقهمند هستند بسيار خوشبين هستم اما به مديريتها خوشبين نيستم. قبلا هم گفتهام و باز تكرار ميكنم كه چپ نميتواند دولت نگه دارد و راست نميتواند ملت نگه دارد. كشور را مردم را نگه ميدارند.
مشكلات خارجي هميشه هست و در آينده نيز خواهد بود. حتي در زمان محمدرضا پهلوي كه روابط بسيار خوبي با امريكا داشتيم نيز از اين گرفتاريها بود. بلافاصله بعد از كودتا نرخ ارز چند برابر شد. منظورم اين است كه در آن دورهها نيز مشكلات بيروني وجود داشت.
اينكه دولت از فساد حمايت نميكند دل مردم را گرم ميكند اما مساله را حل نميكند.