ورزشگاه 25هزار نفري امام رضا
براي آشتي مشهديها با فوتبال
بهرام سرگوسرايي
آن روزهايي كه بچه بودم و براي تماشاي بازيهاي تيم پيام مشهد با دوست برادرم ميرفتم ورزشگاه تختي، از يادم نميروند. استاديوم قديمي مشهد كه آنقدر قديمي ماند تا مجبور شد جايش را به ورزشگاه تازهتاسيس ثامن بدهد. ورزشگاهي خارج از شهر كه راهش براي مردم مشهد دور است. آنقدر دور كه فوتبالدوستان مشهدي را روز به روز از فوتبال دورتر كرد و تيمهاي مشهد را تنهاتر. تا خبر رسيد كه آستان قدس استاديومي در مركز شهر ساخته با نام امام رضا. ورزشگاهي مجهز و مدرن كه توانسته گريد A آسيا را به دست آورد. اما بازي كردن در اين ورزشگاه داستاني شد عجيب و غريب كه احتمالا همه از آن آگاه هستند. پس از كش و قوسهاي فراوان بالاخره قرار شد كه در ليگ جديد اين استاديوم در اختيار تيمهاي مشهدي قرار بگيرد تا كيفيت بالايش بالاخره به درد فوتبال بخورد.
از همان روزي كه اعلام شد بازي افتتاحيه ليگ بين پرسپوليس و پديده در استاديوم امام رضا برگزار ميشود، اظهارات ضد و نقيض آغاز شد. جوري كه تا صبح روز بازي هم دقيقا مشخص نبود كه بالاخره استاديوم امام رضا ميزبان بازي خواهد بود يا خير. شوراي تامين يك جور اظهارنظر ميكرد، هيات فوتبال مشهد و سازمان ليگ يك جور و ساير متوليان امر هم كه از نهادها و سازمانهاي نسبتا بيربط بودند يك جور ديگر. بالاخره درهاي استاديوم به روي هواداران باز شد و ما مطمئن شديم بازي قرار نيست به ثامن منتقل شود. در حالي كه به نظر ميرسيد تماشاچيان مشكلات تكراري ساير استاديومها را در اين ورزشگاه جديدالتاسيس تجربه نميكنند، از همان ساعات اوليه مشخص شد كه اگر استاديوم هم مشكلي نداشته باشد، هميشه عدهاي هستند كه با كجخلقي كام فوتبالدوستان را تلخ كنند. موج پيامها و ويدئوها مبني بر قطع بودن آبسردكن استاديوم در ساعات اوليه ورود هواداران به ورزشگاه فضاي مجازي را پر كرد و اين در حالي بود كه مامورين اجازه وارد كردن بطري آب را به تماشاچيان نداده بودند. خبر بعدي كه در اين خصوص منتشر شد از عجايب روزگار بود. هواداران پرسپوليسي ادعا كردند كه آبسردكن سمت تماشاچيان تيم ميزبان وصل است و فقط قسمت مربوط به هواداران سرخها قطع است! بعد از اين ماجرا و حل شدن مشكلي كه به قول هواداران قبحش كمتر از كار شمر نبود، نوبت به خود بازي رسيد.
از همان آغاز كار، گزارشگر مشهدي بارها و بارها از مسوولان شهر تشكر كرد كه اجازه دادند بازي در اين استاديوم برگزار شود. انگار او را مامور كرده بودند كه هر چند دقيقه بگويد: جا دارد از مسوولان شهر مشهد، شوراي تامين و متوليان استاديوم تشكر كنم كه مقدمات انجام بازي را فراهم كردند. سوال بزرگي كه بعد از هر بار شنيدن اين جمله در ذهن آدم نقش ميبست اين بود كه مگر فوتبال بازي كردن در استاديوم خيلي چيز عجيب و غريب و دور از دهني است كه اين همه احتياج به تشكر دارد؟ يك بار تشكر كرديد كافي است ديگر! ورزشگاه ساخته شده كه در آن فوتبال بازي شود. براي قشنگي ساخته نشده كه! در كنار تشكرات مدام گزارشگر مشهدي، چيزي كه توي ذوق ميزد، كيفيت پايين تصاوير تلويزيوني بود. حيف آن ورزشگاه خوشساخت كه در قاب دوربينهاي معمولي و اپراتورهاي نابلدش، چيزي از زيبايياش به چشم نميآمد. خود ورزشگاه كه هيچ، در بسياري از صحنهها بازي از دست ميرفت. اصرار به نماي هلي شات هم كه براي بار اول جذابيت داشت حسابي روي مخ بينندگان تلويزيوني بود. اما استاديوم از لحاظ چمن هم مشكلاتي داشت. به نظر ميرسيد هاشور متقاطع باعث شده بود كه در قسمتهايي شاهد كوتاه و بلند بودن چمن باشيم كه اين عدم توازن پله شدن توپ را به دنبال داشت.
به هر حال استاديوم امام رضا كه در مركز شهر قرار دارد ميتواند باعث آشتي هواداران مشهدي با رفتن به استاديومها شود. اگر متصديان امر متوجه باشند كه يك بازي فوتبال بالقوه باعث ايجاد مشكل نميشود. چه اين بازي در مركز شهر باشد، چه خارج شهر.