پاس گل و دروازه خالي
سيدعبدالجواد موسوي
خب كاملا طبيعي است عدهاي از پلاكاردي كه يك روحاني جوان در مدرسه فيضيه به دست گرفته بود داستانها بسازند و بگويند در مملكتي كه يك نفر آشكارا رييسجمهور را تهديد به قتل ميكند چگونه ميتوان كاري از پيش برد. نميشود كه شما به عنوان جناح رقيب پاس گل بدهيد و رقيبتان به جاي گل زدن، بر و بر به شما نگاه كند و فرصت طلايي پاس گل و دروازه خالي را از دست بدهد. توقع بيجايي است. تهديد كردهايد و حالا كه قانون كاري به كارتان ندارد دستكم تاوان سياسياش را در فضاي افكار عمومي پس بدهيد. كلا اين دوستان تهديدكننده خيلي بامزهاند. حجاريان را هم كه با گلوله زدند آشكارا داشتند تقصير را به گردن دوستان خود حجاريان ميانداختند و ميگفتند خودشان، خودشان را با گلوله زدهاند كه مظلوم نمايي كنند. به ياد دارم سر حمله به عبدالله نوري و مهاجراني در نمازجمعه هم همين را ميگفتند. صراحتا گفتند: آنها چرا از آن يكي در نيامدند و از دري وارد شدند كه مردم وارد ميشوند و بعد هم از لبخند و رفتارشان معلوم بود كه اين برنامه را خودشان طراحي كردهاند. يعني به دوستانشان گفتهاند بيايند و انگشت يكي از آنها را بشكنند و فك آن يكي را پايين بياورند تا بتوانند از اين فضا عليه رقباي خودشان سوءاستفاده كنند. من نميگويم خداي ناكرده اين دوستان متعهد ما دروغ ميگويند. احتمالا درست ميگويند. يعني احتمالا جلاييپور با گلوله زده به شقيقه حجاريان. ماجراي نماز جمعه هم زير سر شمسالواعظين بوده. اما بالاغيرتا حالا كه دوستان ما ميدانند رقبايشان اين قدر اهل سوءاستفادهاند چرا خودشان گزك دست اينها ميدهند؟ باز خوب شد اين دفعه نگفتند اين روحاني پلاكارد به دست از عوامل دولت اعتدال يا اصلاح طلب نفوذي است. خدا آخر و عاقبت همه مارا ختم به خير كناد!