يوزپلنگي كه عاشق فوتبال است
«به اعتقاد من بولت ميتواند موفق شود؛ بولت تواناييهاي زيادي دارد. تواناييهايي كه علاوه بر دو و ميداني براي موفقيت در فوتبال هم مهم هستند. آن روزها كه بولت در دورتموند بود حضورش واقعا جذاب بود. ديدن او از نزديك براي من لذتبخش بود. يك ورزشكار بينظير كه از ورزش ديگري به دنياي فوتبال آمده و ميخواهد فوتباليست شود. كار بولت خيلي خوب بود. راستش را بخواهيد انتظار داشتم بدتر از اينها فوتبال بازي كند ولي او فوتباليست خوبي بود.»اين جملات متعلق به ماريو گوتزه، مهاجم سابق تيم ملي آلمان و زننده تكگل فينال جام جهاني 2014 است. تمايل يوسين بولت به فوتباليست شدن، شايد بيش از هر اظهارنظر فلسفي و جامعهشناسانهاي، مهر تاييدي باشد بر جاذبه عميق ورزش فوتبال. بولت در تاريخ دووميداني بهترين دونده دوهاي سرعت است. در مسابقات جهاني و المپيك، هيچ افتخاري باقي نمانده كه نصيب بولت نشده باشد. ولي با اين حال، او چندين سال است كه مشتاق حضور در ميادين فوتبال است. يوسين بولت 32 ساله است و از چند سال قبل نغمه توپ زدن در منچستر را ساز كرده است. او سال گذشته گفت: «هميشه درباره مسائل بزرگ و مهم روياپردازي ميكنم و يكي از بزرگترين روياهايم بازي براي منچستريونايتد است. در واقع فكر ميكنم بازي براي منچستريونايتد ميتواند بزرگترين رويايم باشد و نميتوان به دستاوردي بزرگتر از اين رسيد. حتي انجام يك بازي يا پنج بازي ميتواند اين رويايم را محقق كند چون من يك هوادار پر و پا قرص اين تيم هستم.» آقاي سرعت جهان درباره نسبتش با فوتبال در دوران كودكي گفته است: «در دوران مدرسه مدافع وسط بودم و در نهايت مهاجم نوك شدم.» بولت پس از مدتي
حشر و نشر با يونايتديها و حضور در بازي خيريه ستارگان سابق منيونايتد و بارسا در ورزشگاه اولدترافورد، اوايل سال جاري ميلادي با بورسيا دورتموند تمرين كرد و همان جا بود كه ماريو گوتزه مجذوب استعدادش شد. بولت البته مايل بود با منچستريونايتد تمرين كند اما قرارداد او با شركت پوما، به او اجازه نميداد لباس ورزشياي بر تن كند جز لباسي با آرم پوما. اگر پوما اسپانسر بولت نبود، او به جاي تمرين با دورتموند با منيونايتد تمرين ميكرد. يوسين بولت اكنون در تمرينات باشگاه سنترال كوست مرينز استراليا شركت ميكند و قرار شده است احتمالا تا پايان سال ميلادي جاري بلكه در نيمه نخست سال ميلادي آينده، مقامات اين باشگاه تصميم بگيرند كه آيا حاضرند با يوسين بولت به عنوان يك بازيكن فوتبال قرارداد ببندند يا نه؟ باشگاه سنترال كوست مرينز نام و آوازهاي در جهان فوتبال ندارد. مردم عادي كه هيچ، حتي ماريو گوتزه هم اين باشگاه را نميشناسد و اساسا نميداند ليگ فوتبال استراليا چه كيفيتي دارد. اينكه بولت حدود يك سال تمرين كند تا بلكه در سن
33 سالگي بتواند بازيكن چنين باشگاه گمنامي شود. براي او كه برترين دونده تاريخ است، كمي تحقيرآميز است. فرض كنيد مايكل فلپس، برترين شناگر تاريخ، به ايران بيايد و ماهها تلاش كند بلكه عضو باشگاه فوتبال نساجي مازندران يا نفت مسجد سليمان شود! بولت الان تقريبا در چنين وضعي قرار دارد. گيرم نه اينقدر غلو شده. اما اگر نيك بنگريم او در وضع تحقيرآميزي نيست؛ چراكه همه «عشق بولت به فوتبال» را ميبينند نه پايين آمدن او از سكوي نخست المپيك براي بازي كردن در فلان باشگاه گمنام را. چرا رونالدينيو و روبرتو باجو نميخواستند دونده شوند يا كوچ كنند به ورزش ديگري جز فوتبال؟ جواب سهلالوصول اين سوال اين است كه ورزش فوتبال جذابتر از ساير ورزشهاست. اما اين سوال جواب عميقتري هم دارد: براي اينكه روبرتو باجو يا رونالدينيو بشوي، داشتن يك فيزيك بدني عادي كافي است اما يوسين بولت شدن كار هر كسي نيست. فوتبال ورزش آساني است و بسياري از ستارههاي بزرگ فوتبال، در مقايسه با ستارههاي دووميداني و كشتي و وزنهبرداري (مثل يوسين بولت و الكساندر كارلين و نعيم سليمان اوغلو)، از حيث فيزيك و تواناييهاي بدني، انسانهايي نرمال بودهاند. قهرمان دوي صد متر شدن صد بار سختتر از مسي و مارادونا شدن است. كافي است نگاهي به تن و بدن يوسين بولت و حسين رضازاده بيندازيم و آنها را با پلاتيني و دنيس برگكمپ مقايسه كنيم. پلاتيني و برككمپ و مسي و اكثر فوتباليستها، به لحاظ ظاهري فرق چنداني با مردمي كه هر روز در پاركها ورزش ميكنند و در اتوبوسها از اين سو به آن سوي شهر ميروند، ندارند. اما بولت و كارولين و روني كلمن و ورزشكاراني از اين دست، شبيه انسانهاي نرمال نيستند. تفاوت كريس رونالدو با ساير بازيكنان فوتبال هم در همين ويژگي است. رونالدو با آن بدن عضلانياش، شباهت چنداني به فوتباليستها ندارد. همين چند روز پيش بود كه كارلوس توز گفت، مسي استعداد طبيعي دارد ولي رونالدو محصول دستگاههاي بدنسازي است. خلاصه اينكه اگرچه بولت ميتواند پس از كسب طلاي صد متر المپيك تلاش كند بازيكن منچستريونايتد شود، ولي هيچ يك از بازيكنان منچستريونايتد حتي نميتوانند به كسب طلاي صد متر المپيك فكر كنند. پس حضور بولت در دنياي فوتبال، جدا از جذابيت عشقپرور فوتبال تا حدي هم ناشي از سهولت حضور در دنياي فوتبال است. بولت پس از حضورش در تمرينات تيم سنترال كوست مرينز، گفته است: «در حال حاضر ميتوانم به عنوان وينگر خوب كار كنم. ميتوانم مهاجم نوك خوبي هم باشم اما در نهايت مربي تيم به من خواهد گفت كه سيستم چيست و كجا بازي خواهم كرد. نميخواهم با من به عنوان سريعترين مرد جهان رفتار كنند بلكه ميخواهم يك فوتباليست باشم.» بلت در اوايل سال جاري كه با دورتموند تمرين ميكرد، گفت: «آن قدر تمرين ميكنم تا ژوزه مورينيو مجبور شود مرا به منچستريونايتد بياورد.» ولي او فعلا ناچار شده است به باشگاه گمنام استراليايي برود. قطعا يوسين بولت نميتواند فوتباليست بزرگي شود. حتي نفس فوتباليست شدن او شبيه شوخي است. عشق فوتبال، ميل به جلبتوجه به نوعي تازه، دنبال كردن روياهاي نوجواني و شايد هم دلايل ديگري بولت را راهي دنياي فوتبال كرده است. اما هر چه هست، او با اين كارش بيش از پيش در دنياي ورزش محبوب شده است. يوسين بولت كه داستانهاي زيادي از قهرمانياش در نفسگيرترين مسابقه دنيا (دوي صد متر) در المپيكها و مسابقات جهاني نقل شده است، اكنون داستان تازهاي دارد: داستاني با توپ گرد و چمن سبز.