10 نكته درباره شهردار تهران
و فهرست 30 نفره شوراي شهر
اخيرا فهرست 30 نفره شوراي شهر تهران براي انتخاب شهردار بعدي پايتخت منتشر شده است؛ فهرستي كه بلافاصله با واكنش جدي از سوي افكار عمومي روبهرو شد و حال در اين نوشته، سعي خواهيم كرد به برخي نكات مهم در اين خصوص اشاره كنيم: ۱- بيشك در هر نهاد انتخابي كه منتخب توسط ساختارهاي مدني انتخاب ميشود، انتخاب بايد بر اساس معرفي شاخصها و اعلام آن صورت پذيرد.
۲- نامنويسي افراد يا كانديدا كردن افراد توسط اعضاي شورا در اين مقطع، آسيبهايي بههمراه خواهد داشت كه شايد يكي از مهمترين اين دست آسيبهاي احتمالي، علاوه بر دامن زدن به انتخاب افراد از طريق شيوهها و رويكردهايي كه ميتواند زمينهساز استفاده از رانت و روابط باشد، ميتواند منجر به انتخاب گزينهاي باشد كه صرفا عده و عده بيشينه دارد، نه لزوما مديري با ميزان صلاحيت بالا.
3- نكته حائز اهميت ديگر نيز شايد در نحوه نامنويسي گزينههاي شهرداري نمايان شود. آنچنان كه ممكن است بسياري از افراد و چهرهها صرفا بهدليل آنكه نامنويسي و ارايه درخواستشان براي گزينش از سوي شوراي شهر تهران جهت تصدي مديريت پايتخت اين تصور را ايجاد نكند كه آنها جايگاه مديريتيشان را وراي شهرداري تهران ميدانند و در نتيجه گزينههاي مختلف به صورت حداكثري اقدام به اعلام آمادگي كنند. همزمان اين مهم ميتواند منجر به آن شود كه در صورت انتخاب گزينهاي كه با وجود پيشفرضها حاضر به نامنويسي نشده، در ادامه راه از پذيرش مسووليت خود سر باز زده و مسووليت اشتباهاتش را در بزنگاههاي مختلف و حساس مديريتي پايتخت نپذيرد.
4- به نظر ميرسد از قضا آنچه در جريان انتخاب شهرداري اصلاحطلب براي اداره پايتخت توسط اعضاي اصلاحطلب شوراي شهر تهران مغفول مانده و كمتر مورد توجه قرار گرفته است، همين رويكرد اصلاحطلبانه منتخب و انتخابكنندگان است. رويكردي اصلاحطلبانه كه بايد ازطريق روشهاي مدني دنبال شود، حال آنكه متاسفانه در حال حاضر تاحدودي شاهد تحقق عكس اين رويكرد و رويه متكي بر اصول و روشهاي مدني هستيم.
5- بيراه نيست اگر يكي از مهمترين مطالبات و شعارهاي اصلاحطلبان در چند انتخابات پيشين را بحث اقوام، مذاهب و همچنين زنان و جوانان بدانيم. بهخصوص بحث از لزوم بهكارگيري از مديران زن در مناصب بالاي مديريتي كه به طور ويژه از سوي اصلاحطلبان دنبال شده و در قالب سهميه
30 درصدي حضور زنان در ليستهاي انتخاباتي مورد حمايت اين جريان سياسي نمود يافته است. نگاهي كه البته در فهرست 30 نفرهاي كه بهتازگي توسط شوراي شهر تهران، و به عنوان گزينههاي شهرداري تهران منتشر شده، به طور جدي و تام و تمام لحاظ نشده و تنها نام 3 نفر از زنان در اين فهرست به چشم ميخورد تا به حكم درصد، حدود 3 درصد از فهرست به زنان اختصاص يافته است. با اين حال اما آنچه در بحث بهكارگيري از زنان بيش از عدم تحقق سهميه 30 درصدي اهميت دارد، اين است كه احتمالا اين سهميه 3 درصدي نيز به طور اتفاقي محقق شده است. به بيان ديگر به نظر ميرسد قيد نام 3 زن در اين فهرست 30 نفره صرفا اقدامي تشريفاتي بوده و واقعيت آنكه كسي اين بخش مهم جامعه را جدي نميگيرد. چرا كه همه ميدانيم اگر بهجاي نام 3 زن، حتي 10 زن و بيشتر هم مطرح ميشد، قرار به شهردار شدن يك زن نيست.
۶- يكي از مباحث مهم در اين خصوص، بحث انتخاب شهرداري تهران از ميان اعضاي شوراي شهر است كه از زمان آغاز به كار اين شورا در شهريورماه سال گذشته تاكنون مطرح بوده است؛ حال آنكه اعضاي شوراي شهر بهدليل امضاي مرامنامه و تهدنامه تشكيلاتي، امكان تصدي مديريت پايتخت را نخواهند داشت.
7- نكته ديگر در اين فهرست، مطرح شدن نام افرادي است كه فاقد وجاهت لازم براي مديريت پايتخت هستند اما بهصرف سابقهاي هر چند اندك در بدنه مديريتي شهرداري، حالا خود را محق دانسته و پيشگام شدهاند. آيا واقعا امكان اداره پايتخت بدون يك چهره ملي ميسر خواهد بود؟
8- ازطرفي، معرفي افرادي از بيرون شهرداري تهران كه فاقد وجاهت لازم به عنوان يك چهره ملي بوده، اين تصور را ايجاد ميكند كه روابط جايگزين ضوابط شده است.
9- البته همه ميدانيم آنچه ممكن است منجر به انتخاب سومين شهردار پايتخت توسط شوراي شهر پنجم در 15 ماه گذشته شود، تصويب قانون منع بهكارگيري بازنشستگان بوده است. با اين همه اما در كمال تعجب ميبينيم كه در همين فهرست 30 نفره نيز نام برخي مديران بازنشسته ديده ميشود.
10- انصاف و كار تشكيلاتي ايجاب ميكرد بهجاي انتشار فهرست اسامي افراد و مصاديق، شاخصها اعلام شده و با تعيين فرصتي، امكان نامنويسي افراد برپايه آن شاخصها فراهم ميآمد تا درنهايت گزينه اصلح انتخاب ميشد.