فائزه عباسي
اين روزها بحث قدرت نظارتي مجلس نقل هر محفلي است؛ بازار انتقادها هم آنچنان داغ است كه بسياري از صاحبنظران به جاي آنكه جمله معروف «مجلس در راس امور است» را خبري به كار ببرند آن را سوالي مطرح ميكنند. جهانبخش محبينيا كه بيش از 20 سال سابقه نمايندگي در مجلس را دارد و در مجلس دهم نيز مردم مياندوآب را نمايندگي ميكند از جمله افرادي است كه نسبت به جايگاه مجلس انتقادات جدي دارد. او كه پيش از اين با انتقاد از نظارت استصوابي شوراي نگهبان معتقد بود «نظارت استصوابي پدر مجلس را درآورده است و اساسا مجلس را محصول شرايط واقعي نميداند» اينبار در گفتوگو با روزنامه اعتماد از تحقيق و تفحصها تا پشت پردههاي مسائل سياسي صحبت شد. محبينيا درباره تحقيق و تفحصها تنها ارگانهاي نظامي را مستثني دانست. او درباره تحقيق و تفحص از نهادهاي زيرنظر رهبري گفت: درباره نهادهاي زيرنظر مقام معظم رهبري ميگويند با اجازه حضرت ايشان بايد باشد. من مطمئنم به خود ايشان بگوييم امكان ندارد بگويند با اجازه من. او حتي تاكيد كرد كه طي 20 سال سابقه نمايندگي حتي يك مورد هم سراغ نداشته است كه رهبري با تحقيق و تفحصي مخالف باشند.
صحبتها با محبينيا به راه برونرفت از مشكلات كشور هم رسيد. او كه يك بار در نطقش شعر زمستان اخوانثالث را خواند هنوز معتقد است هوا بس ناجوانمردانه سرد است. وقتي از آينده پرسيديم، گفت: من عاشق اين كشورم و اميدوارم اين كشور روي سعادت، رفاه، توسعه و آرامش ببيند. اما آينده را نميدانم چرا زمستان است. آنچه در ادامه ميخوانيد مشروح اين مصاحبه است:
وقتي صحبت از قدرت نظارت مجلس به ميان ميآيد برخي به واهمه مجلس از نظارت اعتقاد دارند. همين تذكرات نمايندگان خيلي مواقع انجام نميشود يا خيلي از تحقيق و تفحصها اصلا به صحن نميآيند يا راي نميآورد تا مبادا نهادي از آنها ناراحت نشود.
بله. شما وجود آسيب را دليل بر اين ندانيد كه كاركرد مخل است. من ميگويم تحقيق و تفحص در همه امور هست. مثلا درباره نهادهاي زير نظر مقام معظم رهبري ميگويند با اجازه حضرت ايشان بايد باشد. من مطمئنم به خود ايشان بگوييم امكان ندارد بگويند با اجازه من. مقام معظم رهبري هم در مقابل قانون اساسي مثل يك فرد است. حرمت قانون بالاتر از حرمت فرد يا يك نهاد وابسته به رهبري است ولي متاسفانه شوراي نگهبان اين محدوديت را براي ما ايجاد ميكند. مثلا صداوسيما يك نهاد زيرنظر مقام معظم رهبري است، چرا بايد مساله تحقيق و تفحص از صداوسيما با جاي ديگر فرق كند؟ يا يك نهاد ديگري. اينها تضعيف رهبري نيست اتفاقا قوت بخشيدن است.
يعني شوراي نگهبان ميگويد به خاطر اينكه نظر رهبري چيز ديگري است از تحقيق و تفحص منصرف شويد؟
نه، ميگويند تحقيق و تفحص از نهادهاي وابسته به رهبري بايد با اذن ايشان باشد. اصلا مگر خداوند آيات را نازل ميكند، مثلا ميگويد پيامبر در اينجا استثنا است، نماز نخواند يا روزه نگيرد؟ بله، يك ويژگيها و امتيازاتي به ايشان ميدهد كه اينجا هم قانون داده است. مثل اصل 57 يا اصل 110 كه اختيارات موسعي به رهبري داده. ما بعضي مواقع فكر ميكنيم با اين كارها به ولايت فقيه لطف ميكنيم. باور كن اينها لطف نيست.
در همين بحث تحقيق و تفحصها تا حالا شده با همين بهانه تحقيق و تفحصي را از دور خارج كنند؟
نهاد كه زير نظر شماست. ميخواهيم تحقيق و تفحص كنيم ايشان بفرمايند نه. اما نهادهاي ديگر زيركانه عمل ميكنند.
استثنا شدن يك جايي مثل سپاه پاسداران يا ارتش يا نهادهاي اطلاعاتي از تحقيق و تفحص منعي ندارد. ما كه نميخواهيم تحت عنوان آزادي شلترين نظام سياسي دنيا باشيم؛ البته از آنها هم سوال ميشود يعني هم خودشان سيستم بازرسي دارند و هم در كميسيون امنيت ملي فرماندهان سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و... سوالات بسيار تلخي را هم كه مطرح ميشود جواب ميدهند كه بيرون شايد بعضي فكر كنند امكان ندارد اين سوالها از اينها بشود.
يك زماني يكي از همكاران شما ميگفت تحقيق و تفحص از كميته امداد يا ستاد اجرايي فرمان امام را اجازه نميدهند.
من نزديك به 20سال است نمايندهام. يك مورد هم نبوده است كه چنين منعي وجود داشته باشد. اگر واقعا لازم باشد از كميته امداد هم بايد تحقيق و تفحص شود. تحقيق و تفحص در هر امري بايد باشد. من امر نظامي را براساس عقلانيت ميگويم استثنا است؛ ولله اگر يك مورد بود رهبري مخالفت ميكرد، به سر بريده امام حسين همينجا ميگفتم. من تا به حال نشنيدم.
اصلا مجلس به نهادهاي زيرنظر رهبري براي تحقيق و تفحص و... ورود كرده است؟
بله. موارد متعددي داشتيم. اما الان نميتوانم نتايج را بگويم. چون خواهيد پرسيد كه آيا در نتيجه هم مانعي وجود داشته يا خير.
آيا مانعتراشي از طرف نهادهاي ديگر وجود ندارد؟
از طرف رهبري وجود ندارد. نهادها مثل دولت، مثل بخشي از قوه قضاييه نه اينكه مانع تراشي كنند بلكه به دنبال اين هستند كه پيروز اين ميدان باشند؛ اما اين فرق ميكند با اينكه دستور بيايد كه نتيجه را اينطور بنويسيد يا كار متوقف شود. تمامي نهادهايي كه مورد تحقيق و تفحص قرار ميگيرند دنبال اين هستند كه اين را از عدد بيندازند يا راي نياورد. لابي ميكنند و تلاششان را ميكنند.
يكي از مظاهر اقتدار مجلس موضوع سوال از رييسجمهور است. شما از نمايندههايي هستيد كه هم در جلسه سوال از احمدينژاد حضور داشتيد و هم در جلسه سوال از روحاني؛ تفاوت اين دو سوال و جلسه آنها چه بود؟
هر دو سياسي بودند ولي توسل به سياست در سوال احمدينژاد بيشتر خودش را نشان داد، توسل به سياست در سوال از روحاني بيشتر با لباس اقتصادي ظاهر شد. ولي واقعا من ميگويم هر دو هم تمرين دموكراسي بود. يك بدبختي هم ما داريم، مثلا وقتي صريحترين حرفها را در پارلمان ميگوييم، ميگويند هزينه براي نظام ميتراشند و اگر نگوييم، ميگويند اينها لال شدهاند و اسلحه بالاي سرشان است و... اين آدمها يك مقدار بايد به پزشك مراجعه كنند. شما يك فرياد نماينده را كه به خطوط قرمز نزديك ميشود در كشورهاي ديگر نشان از آزادي و دموكراسي ميدانيد، ولي در كشور ما نشان از فروپاشي نظام ميدانيد؟!! آنجا دعوا ميشود ميگويند به جان هم افتادند و فردا هم با هم تصميم ميگيرند؛ اينجا دعوا ميشود ميگويند نيروهاي راست و چپ نظام الان همديگر را كتك ميزنند. اين نگاه منصفانه نيست. من گاهي نطقهايي را در مجلس ميشنوم كه تحملش براي خيلي از نظامهاي سياسي سخت است.
يكي از فرصتهايي كه رييسجمهور ميتوانست شفاف با مردم سخن بگويد روز سوال بود. بعد از سوال از آقاي روحاني اين بحث پيش آمد كه روحاني آن روحاني نبود كه گفته بود ميآيم در مجلس و همهچيز را خواهم گفت؟
آقاي روحاني يك رييسجمهور است، رييس يك قوه است، به قانون اساسي پايبند است، قسم خورده، مراسم تحليف و... ما رييسجمهور برزيل را كه نياورديم سوال كنيم. رييسجمهور ايران است.
وقتي بحث مشكلات پيش ميآيد خيلي ميشنويم كه فلان نهاد دستشان در كار است و اين انتظار وجود دارد همهچيز بيان شود؟
به هر حال تخلف وجود دارد. در اروپا مثلا اينطور نيست؟ در امريكا نيست؟
هست ولي بايد شفاف باشد.
اين شفافيتي كه دنبالش هستيد، مثل روز روشن، نه اينجا مقدور است و نه جاي ديگر. بالاخره سياست بيرحم است، قدرت ظالم است.
پس اينكه ميگويند در پس هر موضوعي پشت پردهاي هست، بيراه نيست.
اگر قرار باشد همه پشت پردهها را بيرون بريزيم كه نميشود. مثلا در موضوع سوال از روحاني پشت پرده اين نيست كه تبانياي انجام شده باشد، شايد اين باشد كه آرامش و متانت را حفظ كنيد. اگر اين باشد كه شايد هم هست. پشت پرده اگر اين باشد كه اگر دزدياي اتفاق افتاده پنهانش كنيد يا حيف و ميل را لاپوشاني كنيد و مطرحش نكنيد، اينها خيانت است و مسلم است كه كسي جواب خدا را هم نميتواند بدهد. ولي از اين سفارشها بعيد است داشته باشيم. رييسجمهور آمد، دوستان سوالي را با متانت مطرح كردند ايشان هم با متانت جواب دادند. اگر بعضي ميخواهند از اين سوال و جوابها براي جمهوري اسلامي يك واقعهاي درست كنند يا يك شليك در هم رفتن قوا، كه براي بعضي كه به هر دليلي اين تشكيلات را نميپسندند، يك ملاتي درست شود كه روي آن بتوانند سرمايهگذاري كنند، نه از اين سادگيها نبايد كرد.
بحث اين است كه بايد با مردم شفاف باشيم. وقتي نيستيم مردم روحيه داييجانناپلئوني پيدا ميكنند.
به خدا مردم دنبال اين هستند كه فكري كنيم كه بچههايشان بيكار نشوند، گراني نباشد و... دنبال دعوا نيستند. مردم آرامش ميخواهند. اين رييسجمهور آمد مجلس دعوا نشد. عدهاي ميگويند فرمايشي بود، اگر هم دعوا ميشد ميگفتند نشانههاي فروپاشي نظام است. مردم اين را نميخواهند. مردم ميگويند سوال ميكني هم نتيجهاش روي زندگي من، روي اينكه بچهام سر كار برود يا حقوقم ناديده گرفته نشود چه تاثيري دارد؟
خيلي از اين مشكلاتي كه ما الان داريم هم به خاطر رانتي است كه به برخي داده ميشود و در اصل از جيب مردم ميرود و اين رانت از دل مخفي كاريها بيرون ميآيد.
من بدبخت كي گفتم جلوي رانتخوار را نگيريم يا رانتها را افشا نكنيم؟ سوال معلوم است جواب هم معلوم است. اگر سوال اين بود كه 5 ميليارد دلار فلانجا حيف و ميل شده اگر اين جواب نميداد بله، سوالها بيشتر ماهيت مديريتي داشت كه چرا بيكاري مهار نشده؛ چرا سيستم بانكي از تحريم درنيامده. البته من در تحريم بانكها و قاچاق، رييسجمهور را اصلا مقصر نميدانم. در قاچاق به نفع رييسجمهور راي دادم، ايشان را مقصر نميدانم. در تحريم بانكها هم همينطور و براي همين وقتي سوال از رييسجمهور مطرح شد راي به نفع دولت داد (كنار آقاي ذوالنور نشستم ايشان هم ميديد.) در سه سوال ديگر من هيات دولت را مقصر ميدانستم و به نفع سوالكنندگان راي دادم. هيچ ابايي هم از گفتن اينها ندارم.
شفافيت به اين نيست كه ما بگوييم رايتان را به زور بگوييد، هر كس راحت باشد ميگويد. اين نبايد باشد كه فردا بر اثر يك ترس، فضاي ذهني، مثلا ده تا از همكارها بگويند شما آرا را شفاف بگوييد كه هر كسي هر رايي داده در تاريخ ثبت شود. تاريخ از ما هويت ميخواهد، توسعه ميخواهد، ميخواهد نام ايران را به ثبت برسانيم نه اينكه آرايمان را به ثبت برسانيم.
امروز راه برونرفت از مشكلات اقتصادي و اجتماعي كشور چيست؟
راه برونرفت اين است كه در رابطه خارجي كشور ما حتما يك پالايشي به وجود بيايد، مزاحمتهاي بيخودي بعضي از كشورها را كم كنيم. ريشه بسياري از مشكلات اقتصادي ما سياسي است و سياست معطوف به روابط بينالملل. مساله بعدي ما اين است كه از مديران واقعا كاردان و كاربلد استفاده كنيم. مساله بعدي اين است كه جلوي ريخت و پاش را بگيريم. ما متاسفانه در مملكت ريخت و پاش زيادي داريم. به عنوان كسي كه تا حدي با بودجه آشنايي دارم اين را به صراحت ميگويم كه ريخت و پاشهاي زيادي داريم. بعد چهارم از مشكلات ما اين است كه هزينهها را بايد خيلي كاهش دهيم. با اين كارها به راحتي ميتوانيم از اين تنگناي اقتصادي عبور كنيم. ميشود.
يك سري از انتقادات و اعتراضات بحث آزاديهاي اجتماعي و سياسي است. شما يك بار نطقي هم درباره بحث حصر داشتيد كه موضوع گذاشتن اختلافات سياسي را مطرح كرديد الان چقدر اصلاح در اين زمينه ميتواند موثر باشد.
منظورتان از آزادي اجتماعي و سياسي چيست؟
مصداقهاي برخوردي كه وجود دارد مثلا الان دانشجوهاي بازداشتي با حكمهاي سنگين را داريم؛ موضوع برخورد با دراويش و....
من اينها را نميپسندم. ما براي اهل حق، دراويش، فرق اصلا نبايد مزاحمتي ايجاد كنيم. نه منطبق با انديشههاي ديني ما است، نه در قانون اساسي اين محدوديت براي ما به وجود آمده نه چيز ديگر. سليقههاي فردي است. ما به جاي اينكه با مراوده رفاقتي و با مراوده ديني با اينها همبستگي سياسي اجتماعي ملت ايران را بيشتر كنيم من نميدانم چرا بايد بخواهيم اينها را صف ملت ايران جدا كنيم. اگر منظورتان از آزاديهاي اجتماعي اينها باشد من به هيچوجه ورود بعضي از دستگاهها در حيطه اين افراد را درست نميدانم. آنها شهروند ما هستند و حقوقشان هم بايد رعايت شود كه البته در بعضي موارد واقعا رعايت نميشود.
چقدر شما در اين مساله وارد شديد كه مجلس بتواند اين مشكلات را حل كند؟
من كميسيون برنامه و بودجه هستم، همكاران كميسيون امنيت ملي ميتوانند ورود كنند. البته من به عنوان نمايندهاي كه فارغ از كميسيون در صحن هستم بايد به دردهاي مردم يك حساسيتهايي داشته باشيم. من رويكرد پارلمان در اين حوزه را كافي نميدانم و نميدانم چرا اين حوزه را در اولويتها نياورديم. اينها دغدغهاي است كه به حق گفتيد. جوابم هم كاملا براساس انديشه و آداب ديني است كه بايد رعايت كنيم. در اين حوزه من كم توجهي زيادي ميبينم.
از سوي مجلس؟
از سوي كليت دستگاههايي كه با اينها برخورد دارند. بحث تخلف در هر كسي هست بايد برخورد شود. فرق نميكند كه از چه فرقهاي باشد. اما ايني كه بياييم از اين روزنه مثلا اين قوم را بگوييم نسبت به آن قوم در صف بايستد اصلا قابل قبول نيست. فرق هم همينطور. اين بندههاي خدا كه شيعه هستند، در سلسله مراتب تبعيت تفاوتهايي با ما دارند. كجاي قانون اساسي يا كجاي كدام احاديث و روايت آمده كه زندگي را خدا نكرده بر اينها تنگ كنيم. اينها نگرانيها را بيشتر ميكند.
آيا اين باعث نميشود كه مردم از يك سو فشار اقتصادي را تحمل كنند و از يك سو با اين مسائل درگير باشند؟
من كه اينجا تسليمم ديگر چقدر به من انتقاد ميكنيد؟!
نگاهتان به آينده چيست؟
من اميدوارم كشور ايران، جامعه ايران، ملت ايران، ايران زيباست، من عاشق اين كشورم و اميدوارم اين كشور روي سعادت، رفاه، توسعه و آرامش ببيند. اما آينده را نميدانم چرا زمستان است.
راه برونرفت اين است كه در رابطه خارجي كشور ما حتما يك پالايشي به وجود بيايد، مزاحمتهاي بيخودي بعضي از كشورها را كم كنيم. ريشه بسياري از مشكلات اقتصادي ما سياسي است و سياست معطوف به روابط بينالملل. مساله بعدي ما اين است كه از مديران واقعا كاردان و كاربلد استفاده كنيم. مساله بعدي اين است كه جلوي ريخت و پاش را بگيريم. ما متاسفانه در مملكت ريخت و پاش زيادي داريم. به عنوان كسي كه تا حدي با بودجه آشنايي دارم اين را به صراحت ميگويم كه ريخت و پاشهاي زيادي داريم. بعد چهارم از مشكلات ما اين است كه هزينهها را بايد خيلي كاهش دهيم. با اين كارها به راحتي ميتوانيم از اين تنگناي اقتصادي عبور كنيم، ميشود.
من ميگويم تحقيق و تفحص در همه امور هست. مثلا درباره نهادهاي زير نظر مقام معظم رهبري ميگويند با اجازه حضرت ايشان بايد باشد. من مطمئنم به خود ايشان بگوييم امكان ندارد بگويند با اجازه من. مقام معظم رهبري هم در مقابل قانون اساسي مثل يك فرد است. حرمت قانون بالاتر از حرمت فرد يا يك نهاد وابسته به رهبري است ولي متاسفانه شوراي نگهبان اين محدوديت را براي ما ايجاد ميكند. مثلا صداوسيما يك نهاد زيرنظر مقام معظم رهبري است، چرا بايد مساله تحقيق و تفحص از صداوسيما با جاي ديگر فرق كند؟ يا يك نهاد ديگري. اينها تضعيف رهبري نيست اتفاقا قوت بخشيدن است.
ما براي اهل حق، دراويش، فرق اصلا نبايد مزاحمتي ايجاد كنيم. نه منطبق با انديشههاي ديني ما است، نه در قانون اساسي اين محدوديت براي ما به وجود آمده نه چيز ديگر. سليقههاي فردي است. ما به جاي اينكه با مراوده رفاقتي و با مراوده ديني با اينها همبستگي سياسي اجتماعي ملت ايران را بيشتر كنيم من نميدانم چرا بايد بخواهيم اينها را صف ملت ايران جدا كنيم. اگر منظورتان از آزاديهاي اجتماعي اينها باشد من به هيچوجه ورود بعضي از دستگاهها در حيطه اين افراد را درست نميدانم. آنها شهروند ما هستند و حقوقشان هم بايد رعايت شود كه البته در بعضي موارد واقعا رعايت نميشود.
به خدا مردم دنبال اين هستند كه فكري كنيم كه بچههايشان بيكار نشوند، گراني نباشد و... دنبال دعوا نيستند. مردم آرامش ميخواهند. اين رييسجمهور آمد مجلس دعوا نشد. عدهاي ميگويند فرمايشي بود، اگر هم دعوا ميشد ميگفتند نشانههاي فروپاشي نظام است. مردم اين را نميخواهند. مردم ميگويند سوال ميكني هم نتيجهاش روي زندگي من، روي اينكه بچهام سر كار برود يا حقوقم ناديده گرفته نشود چه تاثيري دارد؟
من اميدوارم كشور ايران، جامعه ايران، ملت ايران، ايران زيباست، من عاشق اين كشورم و اميدوارم اين كشور روي سعادت، رفاه، توسعه و آرامش ببيند. اما آينده را نميدانم چرا زمستان است.