من اختلاس ميكنم پس هستم!
محمدعلي سجادي
«اي ستارگان تلألو خود را پنهان كنيد، مگذاريد روشنايي بر تمناهاي تيره درونيام نظر افكند!» «مكبث»
آيا اختلاس چند هزارميلياردي ناقابل در دو بانك شوكبرانگيز هست؛ يعني ميتواند چنين باشد؟ آيا آش آنقدر شور نشده تا آشپزها به فكر بيفتند كه تا به حال چه غذايي به خورد ديگران ميدادند؟!؟ راستش با اين اوضاع بلبشو و شلهقلمكاري كه روي ديگ اكنونمان ميجوشد، شوري و بينمكي به كنار، مرز ميان گرسنگي و پرخوري را گم كردهام.
«بهرامي (مسعود رايگان) من عادت به پرخوري ندارم حاجي»
«حاجي عابدزاده (رضا كيانيان) عادت ميكني معده و روده جا وا ميكنه، خصلتش اينه»
اين ديالوگها بخشي از مجموعه «جستوجوگران» قسمت ششم است. مجموعهاي كه سه سال وقت و عمرم را صرفش كردم، روزنهاي به اين سياهچاله پس و پنهان كردم. مجموعهاي كه شرايط نه چندان آساني براي ساختنش داشتيم و تلاش وافر كرديم تا اين وادي به حوزه بسته و ممنوع نزديك شويم و درزي در دمل چركين و سنگين فساد باز كنيم. همه اگر نه، بيشترها هراس داشتند تا به اين وادي نزديك شويم. من و دوستانم اما مومن بوديم- هستيم كه طرح اين موضوع با وجود دشواريهايش ضروري و «بايد» دارد، هرچند به شك و شبهه و شايد آلوده بود.
پخش آن مجموعه در آن شرايط ملتهب، (زمستان 88) كه اگر نبود شايد پخش نميشد، هرچند با تلواسه توام بود ولي انعكاسش كمي از خستگي ما كم كرد. در آن مقطع هر چند خيليها ديدن رسانههاي دولتي را تحريم كرده بودند و ميكنند- اما نمود بازري داشت. با آنكه پخش ناقصي داشت. در كانالهاي پخش مجدد نشد، در رسانههاي خانگي، طبق سنت خودِ سيما، تكثير نشد و مثل ناخوانده و ناخويشي به پستو رانده شد و... اما شكستن بعضي از فضاها و روابط خطكشي شده، به نسبت معيارهاي حاكم، تاثيرش را گذاشت. حالا هم كه خود سيما و سيمافيلم علاقهمند به ادامه آن هستند، بازهم دوباره بر همان مدار سابق ميگردد. 16 ماه بازي كردن و شدن و نشدن، نه شايد از سر عمد ولي سهوا، عمرسوزي است و بس. دوباره هراس، دوباره اما و اگر و... كه نميدانم تا كي ميخواهد ادامه پيدا كند. آيا هنوز با اين ميزان بالاي فساد در اركانهاي دولتي- اقتصادي و از سويي و شرايط، زمان آن نرسيده كه به جاي ترس از واقعيت، با خود روبهرو شويم؟
نشان دادن ذكاوت و هوش حيرتانگيز در بهكارگيري شيوههاي اختلاس، گاه درامهاي شگفتانگيزي خلق ميكند، طوري كه اگر تو نشانش دهي شايد متهم به اين شوي كه از آثار هاليودي كپي كردي! كافي است تلاطم اين روزهايمان بگذارد تا بتوانيم ببينيم و قضاوت كنيم. سياستزدگي اين روزها شايد مانع از اين بشود كه بفهميم انسان فسادپذيراست؛ اگر در بستر فساد قرار بگيرد چنين ميشود. «جستوجوگران» فساد در كجاي اين جهان نيست؟ ولي ما قرار بود شبيه هيچ جا نباشيم، آيا نيستيم؟!
«اي ارواح محافظ خيالات فاني، بياييد و مرا به صورت يك مرد در آوريد و سرتاسر وجودم را مملو از قساوت كنيد. خونم را غليظتر كنيد، راه منفذ و پشيماني را ببنديد كه هيچ حس ترحمي نتواند جلوي منظور سبعانه بگيرد و...»
«ليدي مكبث»