• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4253 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۰ آذر

برخيز و اول بكش (97) فصل دهم

من مشكلي با كشتن نداشتم عمليات بهار جواني

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

چند روز بعد نقشه عمليات «بهار جواني»- يورش به بيروت – ريخته شد. واحد كماندويي نيروي دريايي، فلوتيلا 13، گروه يورش برندگان را به ساحل مي‌رساند و در آنجا ماموران عملياتي قيصريه با خودروهاي كرايه شده منتظرشان مي‌بودند. تيم موساد سپس نيروها را به خيابان وردون مي‌برد و در آنجا رهبران فتح را در آپارتمان‌هاي‌‌شان غافلگير مي‌كردند، مي‌كشتند و سپس به ساحل برمي‌گشتند تا به اسراييل بگريزند. در همان زمان، ديگر گروه‌هاي كماندويي هم به چهار هدف متفاوت در لبنان حمله مي‌كردند. واضح بود كه بعد از عمليات اجراي عمليات ديگر خيلي سخت مي‌شد و بنابراين اسراييلي‌ها مي‌خواستند كه حتي‌الامكان به اهداف زيادي ضربه بزنند. باراك گفته بود كه حس او اين بود كه العزار مطمئن نبود كه سايرت در ضربه زدن به سه فرد ارشد ساف موفق شود و به همين خاطر او مي‌خواست تا «هر چه بتواند اهداف بيشتري را بزند.» اين يك تمرين پيچيده بود كه هماهنگي و يكپارچگي اهداف متفاوت را مي‌طلبيد و به همين دليل العزار بر برخي از ماموريت‌هاي آموزشي خود نظارت مي‌كرد. او اين نگراني را داشت كه ممكن است حركت يك گروه از مردان در نيمه‌هاي شب در مركز بيروت سوءظن‌هايي را برانگيزد. در نتيجه او پيشنهاد كرد كه برخي از مردان لباس‌هاي زنانه بپوشند. العزار با لبخند گفته بود، «اين كار باعث مي‌شود كه شما بتوانيد سلاح‌هاي بيشتري را پنهان كنيد.» برخي از افراد سايرت دوست نداشتند كه فرمانده‌شان، اين واحد را درگير عملياتي كند كه فراتر از جمع‌آوري اطلاعات است. قبل از يورش يك جدل داخلي ميان آنها بروز پيدا كرد. دو تن از افسران باراك به نام‌هاي آميتاي ناهاماني و آميت بن حورين، كه هر دو بزرگ شده كيبوتص و از اعضاي شاخه چپ جنبش «حاتزر حاشومور» بودند اين بحث را پيش كشيدند كه آن واحد به عنوان يك گروه مرگ تاسيس نشده و دليل ندارد كه ترور‌كننده شوند. باراك سعي كرد كه آنها را قانع سازد اما آنها خواهان ديدار با يك مقام بالاتر بودند. باراك نشستي را با رييس كاركنان ارتش، العزار ترتيب داد كه او با آنها درباره اهميت جنگ عليه ترور و اين حقيقت كه فتح، خون يهودي‌ها را در اسراييل و ديگر نقاط جهان مي‌ريزد، سخن گفت. او گفت اين وظيفه آنها است كه «با قدرت و ظرافت» پاسخ دهند. آن دو توضيح او را قبول كردند و هدايت گروه را پذيرفتند. باراك گفت كه او اين جدل را «شاهدي بر قوت واحد» مي‌ديد. «اينها نه‌تنها سربازان فوق‌حرفه‌اي بودند بلكه افرادي بودند كه نظر داشتند، مي‌پرسيدند، افرادي كه فقط با صرف دستور براي اجرا راضي نمي‌شدند بلكه مي‌خواستند بدانند كه منطق پشت آن چيست.» در حالي كه سايرت و كماندوهاي دريايي فلوتيلا 13 تمرين روي زمين را انجام مي‌دادند، يائل و مدل به جمع‌آوري اطلاعات ادامه مي‌دادند.يائل يك مكان مناسب را براي فرود آمدن انتخاب كرد – ساحل اختصاصي هتل سندز، اين ساحل به اين خاطر انتخاب شده بود كه دسترسي به آن فقط به مهمانان هتل محدود مي‌شد و به پاركينگ هتل هم نزديك بود. پس از آن او در خيابان‌هاي نزديك مي‌چرخيد، يك زن ريزه‌اي كه پيراهن بلند بر تن كرده و عينك آفتابي به چشم زده كه يك كيف دستي در دست دارد. يائل در اصل كل مسير نيروهايي كه بنا بود يورش كنند را عكسبرداري مي‌كرد – ساحل، خيابان‌هايي كه آنها بايد رانندگي كنند، پست‌هاي تلفني كه آنها به احتمال زياد بايد منفجر كنند كه تماسي برقرار نشود، ساختمان‌هاي خيابان وردن و دربان ورودي.

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است، نه اعتقاد مترجم و روزنامه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون